سهمیه‌ای که از ورزش ایران گرفته شد

تاریخ ورزش کشور را که ورق می‌زنیم، به‌وضوح می‌بینیم که بیشترین افتخارات و مدال‌آوری‌ها در میدان بزرگ المپیک در چند رشته خلاصه می‌شود. یکی از این رشته‌ها بدون تردید وزنه‌برداری است، رشته‌ای که به‌خصوص از المپیک ۲۰۰۰ سیدنی و با درخشش فوق‌تصور جوانان آن روز نظیر رضازاده، توکلی و نصیری‌نیا عملاً در دوره‌های بعد و با ظهور وزنه‌بردارانی، چون بهداد سلیمی، انوشیروانی، رستمی و مرادی در کنار کشتی قرار گرفت تا آمار مدال‌آوری ایران در المپیک بالاتر برود.
با این حال وزنه‌برداری به‌رغم تمام تلاشی که از سوی مسئولان آن و ورزشکاران صورت گرفت، المپیک به المپیک با حاشیه روبه‌رو شد و هرچند در امر مدال‌آوری موفق بود، اما همین حاشیه‌ها باعث شد کار به جایی برسد که امروز حتی برای کسب سهمیه هم با مشکل مواجه باشد. مسابقات وزنه‌برداری قهرمانی آسیا آخرین فرصت برای وزنه‌برداری ایران بود، به‌خصوص در دو وزن ۸۹ و ۹۶ کیلوگرم. از بین این دو وزن هم وزن ۸۹ کیلوگرم، یعنی جایی که کیانوش رستمی حضور داشت بیشتر مورد توجه بود.
رستمی که سال‌هاست با خودمحوری و لجاجت بی‌معنا عملاً برنامه‌های فدراسیون وزنه‌برداری، تیم ملی و مربیان آن را زیر سؤال برده و برای خودش اردوگاهی مجزا دست و پا کرده، با وجود قهرمانی در آسیا نتوانست سهمیه المپیک را کسب کند و جالب اینکه باز هم دهان به انتقاد‌های من‌در‌آوردی و ایراد گرفتن از زمین و آسمان باز کرده است. حرف‌های رستمی بعد از قهرمانی در آسیا و عدم کسب سهمیه المپیک دقیقاً ما را یاد صحبت‌هایش بعد از قهرمانی در المپیک ریو می‌اندازد، جایی که می‌گفت من تنها بودم، کسی از من حمایت نکرد و طلای المپیک را هم به تنهایی به دست آوردم. رستمی حالا هم همان مسیر را می‌رود. او حالا هم می‌گوید که حمایت نشده، غذا نخورده و مجبور بوده که مرتب تست دوپینگ بدهد. به قول معروف ایراد‌های بنی‌اسرائیلی برای فرار از پاسخگویی و قصوری که سال‌هاست با لجاجت انجام می‌دهد.
کیانوش رستمی سهمیه المپیک نگرفت، اما حالا حرف فقط عدم کسب یک سهمیه و حذف یک نام از المپیک نیست، حالا حرف این است که یک سهمیه از ایران کم شده و یک شانس بزرگ مدال‌آوری از کاروان ایران از دست رفته است. کیانوش رستمی را باید به خاطر خودسری‌ها، خودخواهی‌ها و خودبزرگ‌بینی‌هایش مقصر دانست، اما در این میان اصلاً نباید از قصور فدراسیون‌نشینان هم به سادگی گذشت. همان‌ها که با هر ساز رستمی رقصیدند و این بهانه را آوردند که بالاخره مدال می‌گیرد و به نام ایران ثبت خواهد شد، حالا بگذارید هر طور که دلش می‌خواهد رفتار و تمرین کند.


باید از مسئولان فدراسیون و تیم ملی پرسید چرا وقتی که دیدید رستمی با افت فاحش بعد از المپیک، آن هم به خاطر نوع رفتارش روبه‌روست و مسابقه پشت مسابقه و رقابت پشت رقابت را با شکست پشت سر می‌گذارد، فکری برای جایگزین کردن یک جوان بااستعداد و باانگیزه به جای او نکردید یا اینکه چرا بی‌خیال او و وزن ۸۹ کیلوگرم نشدید و روی بقیه تمرکز نکردید. کاری که در کشتی جواب داد، اما گویا آقایان اینقدر درگیر بودند که ترجیح دادند در همان خیال خود باقی بمانند و رستمی را به حال خود رها کردند تا هرگونه که دلش می‌خواهد رفتار کند. هر وقت که خواست در اردو شرکت کند و هر وقت که خواست برود، سرمربی تیم ملی و برنامه‌های آن را به سخره بگیرد و حتی برای فدراسیون هم ارزش و اعتباری قائل نباشد تا در نهایت به جایی برسیم که امروز هستیم؛ از دست رفتن یک سهمیه و یک شانس بزرگ کسب مدال در المپیک برای ایران.
رستمی باید در طول این سال‌ها مدیریت می‌شد، نه اینکه به امان خدا رها شود تا هر کاری که خودش می‌پسندد انجام دهد. خب این اتفاق نیفتاد و فدراسیون به عنوان طرف مستقیم با رستمی با زیاده‌خواهی‌های او کنار آمد تا امروز شاهد این شکست باشیم. شکستی که رستمی باز هم خود را در آن مقصر نمی‌داند. واقعیت این است که او اگر موفق به کسب سهمیه المپیک هم می‌شد باز دم از تنهایی و عدم حمایت می‌زد. ماجرای رستمی باید عبرتی بزرگ باشد برای فدراسیون وزنه‌برداری تا از این به بعد اینگونه اسیر ورزشکارسالاری نشود و اینگونه سهمیه ورزش کشور را به هدر ندهد.