شوت پری پتی، تبلیغ ناخواسته برای یک لیگ خاموش

سرمقاله آرمن ساروخانیان     لیگ برتر بسکتبال داشت بی سر و صدا تمام می‌شد. بازی‌های نیمه‌نهایی در ساعاتی برگزار شد که مسابقه فوتبالی وجود نداشت تا بتوان از کنداکتور شبکه ورزش استفاده کرد. با این فرمول سوت شروع برخی بازی‌ها صبح یا ظهر به صدا در آمد. انتخاب ساعت برگزاری بازی‌های فینال برای فدراسیون بسکتبال سخت‌تر شد، چرا که شروع لیگ قهرمانان آسیا بخش زیادی از کنداکتور را اشغال کرده بود و از طرف دیگر با شروع ماه رمضان بازی‌ها به بعد از افطار موکول شد. سری فینال‌های مهرام و شهرداری گرگان در این شرایط بین مسابقات فوتبال داخلی و خارجی منگنه شده بود و انتظار می‌رفت اخبارش هم لا به لای اخبار فوتبال گم شود، ولی شوت سه امتیازی عجیب پری پتی در آخرین ثانیه فینال چهارم که به شهرداری گرگان کمک کرد بازی را به وقت اضافه بکشاند، مثل یک بمب عمل کرد و ویدیوهای این بازرشات به فاصله کمی در شبکه‌های اجتماعی وایرال شد. کاربرانی که معمولاً از فوتبال می‌نویسند، با هیجان درباره این شوت بحث می‌کردند و آن را می‌ستودند. واکنش‌ها به این شوت کمک کرد که جشن قهرمانی تیم شهرداری در بازگشت به گرگان هم بازتاب زیادی داشته باشد و حتی به جلد روزنامه‌های غیرورزشی برسد. آنچه در آن 48 ساعت رخ داد، بخشی از پتانسیل بی‌نظیر بسکتبال است که متأسفانه در ایران مغفول مانده و شکوفا نشده اشت. بسکتبال ورزش هیجان‌انگیزی است که می‌تواند لحظات جذاب زیادی شبیه شوت ثانیه آخر پری پتی خلق کند، ولی فدراسیون این رشته در دهه‌های اخیر نتوانسته نگاه توسعه‌‌گرایانه‌ای داشته باشد و فقط به برگزاری یک لیگ حداقلی و پرورش گلخانه‌ای بازیکنان بسنده کرده است. لیگ برتر بسکتبال سال‌هاست که شبیه یک دورهمی خانوادگی است و نیازی نمی‌بیند که درهایش را به روی اسپانسرها و مخاطبان جدید باز کند. وجه تبلیغاتی این مسابقات تفاوت زیادی با لیگ‌های مهجورتر مثل لیگ هندبال ندارد و فدراسیون  به دنبال ایده تازه‌ای برای جذب مخاطب بیشتر نبوده و شاید هم اصلاً نیازی به آن احساس نکرده است. در دهه 60 و 70 سالن ورزشگاه شیرودی میزبان مسابقات بسکتبال در تهران بود، ولی بعد از آن بازی‌ها به ورزشگاه آزادی منتقل شد. در این سال‌ها بارها صحبت از این شده که سالن جدید و مجهزی در مرکز تهران برای میزبانی مسابقات بسکتبال ساخته شود، ولی همه اینها در حد حرف باقی مانده و ورزش جذابی که می‌تواند تماشاگران زیادی در هر سن و جنس را به سالن بکشاند، در سالن تقریباً خالی خارج از شهر برگزار می‌شود و تیم‌ها برای گرم کردن جو بازی گاهی مجبورند دادزن‌های حرفه‌ای استخدام کنند! فدراسیون بسکتبال در زمینه درآمدزایی لیگ هم برنامه منسجمی نداشته و تنها به لطف اسپانسرهای شخصی که تیمداری می‌کنند سرپا مانده است که آنها هم گاه و بیگاه به دلایل مختلف کنار می‌کشند، تا جایی که دیده شده فدراسیون برای شروع لیگ برتر با کمبود تیم روبرو شده است! اگر فدراسیون بسکتبال در این سال‌ها می‌توانست با برگزاری بهتر و پوشش رسانه‌ای قوی‌تر از لیگ برتر این رشته یک برند بسازد و مخاطبان بیشتری جذب کند، مجبور نبود که مسابقات را در چنین سکوتی پیش ببرد و برای پخش تلویزیونی حساس‌ترین مراحل آن منتظر خالی شدن کنداکتور بماند. بسکتبال در شهرهای مختلف کشور ورزش ریشه‌دار و محبوبی است و استقبال گرگانی‌ها از تیم قهرمان شهرداری هم این را ثابت کرد. فدراسیون بسکتبال می‌تواند با تبلیغ بهتر مسابقات لیگ و پوشش رسانه‌ای حرفه‌ای‌تر و استفاده از ظرفیت شبکه‌های اجتماعی، سرمایه‌داران محلی را در این مناطق به تیمداری تشویق کند. هر برندی که بداند نامش در رسانه‌ها و تلویزیون بازتاب خواهد داشت، برای ورود به این عرصه تشویق می‌شود، به شرطی که فدراسیون بسکتبال برنامه توسعه دقیقی داشته باشد و پروپوزال مناسبی ارائه دهد. لیگ برتر بسکتبال در حال حاضر تنها بخش کوچکی از پتانسیل این رشته جذاب و پرطرفدار را میزبانی می‌کند و شوت پری پتی تبلیغ ناخواسته‌ای بود که توانست بسکتبال را بیش از همه برنامه‌های تبلیغاتی چند سال اخیر فدراسیون مطرح کند. رویه مدیران سنتی بسکتبال این بوده که فضا را محدود کنند و راه هرگونه نقد و نظری را ببندند و با این نگاه از رسانه‌ها هم فقط انتظار تأیید داشتند، ولی بسکتبال با این محافظه‌کاری به جایگاه واقعی‌اش نمی‌رسد و نیاز  به فکر و برنامه‌های نو دارد.