خیرین در کرونا سنگ تمام گذاشتند

آقای دکتر ظاهرا موج چهارم کمی آرام‌تر گرفته است. آخرین وضعیت بیمارستان نورافشار از نظر بستری مبتلایان به کرونا چطور است؟

الان تب و تاب دو، سه هفته پیش نیست و خدا را شکر تعداد بیماران کمتر شده‌اند و ما تقریبا بعضی از بخش‌های کرونا را تعطیل می‌کنیم و دوباره همان بخش‌های ارتوپدی و داخلی فعال شده‌اند. یک آی‌سی‌یو هم روز سه‌شنبه خالی از بیمار مبتلا به کرونا شد و الان فقط در یک آی‌سی‌یو چند بیمار بستری هستند. بنابراین تقریبا الان تعداد بیمارهای بستری در بیمارستان نصف و بیماران سرپایی هم به نسبت هفته‌های گذشته خیلی کمتر شده‌اند.

بنابراین در واقع ما موج چهارم کرونا را پشت سر گذاشتیم؛ درست است؟



ما هنوز در موج چهارم کرونا هستیم اما بله از آن بحران موج چهارم عبور کردیم. الان هم اگر بیمارانی در بیمارستان بستری هستند، اکثرا همان‌هایی هستند که در اوج موج چهارم مبتلا شدند و حالا دوران بیماری را طی می‌کنند.

در این شرایط که وضعیت یک مقدار از آن بحران کمتر شده در روز چند بیمار جدید به بیمارستان مراجعه می‌کنند؟

روزی یک یا حداکثر دو نفر.

آن موقع (در اوج موج چهارم کرونا) آمارتان چه تعداد بیمار بود؟

در بحران موج چهارم معمولا روزی 50 تا 60 بیمار به بیمارستان مراجعه می‌کردند.

آقای دکتر ظاهرا بعضی از شهرها از اوج موج چهارم عبور کرده‌اند و اگر چه که تهران هنوز این موج را رد نکرده، اما ظاهرا وضعیت کمی بهتر از قبل است. اما یک موضوعی که در این مدت تجربه کردیم دقیقا اوج و فرود همین آمارهاست. اینکه با کم‌شدن آمارها دوباره همه چیز به حالت اول برمی‌گردد و باز چند ماه بعد به موج بعدی می‌رسیم. به نظر شما چطور می‌شود این وضعیت را حفظ کرد تا باز به موج پنجم نرسیم؟

یکی از مهم‌ترین علت‌های این موضوع این است که مردم ما به حافظه تاریخی‌شان اهمیت نمی‌دهند و خیلی زود همه چیز را فراموش می‌کنند. اصطلاحا پیک که می‌خوابد تا یک مدت ترسش وجود دارد و مردم تا چند هفته‌ای همچنان رعایت می‌کنند. اما دوباره به محض اینکه در رسانه‌ها و تلویزیون و شبکه‌های اجتماعی اعلام می‌شود که تعداد مبتلایان کاهش پیدا کرده و فوتی‌ها مثلا از سیصد به 200 رسیده یا اصلا دو رقمی شده کم‌کم ماسک‌ها کنار می‌رود، دوباره میهمانی‌ها برگزار می‌شوند و رفت‌وآمدها و تجمعات شکل می‌گیرد. این زمان، درست نقطه‌ای است که ما از آن ضربه می‌خوریم. از همین نقطه است که موج‌های بعدی شروع می‌شوند؛ یعنی رعایت پروتکل‌های بهداشتی کمتر می‌شود تا اینکه یک ماه و نیم، دو ماه بعد آمار صعودی می‌شود. البته امیدوارم هیچ وقت دوباره موجی شبیه به موج چهارم را تجربه نکنیم. به هر حال این یک واقعیت است که اگر قواعد این بیماری را رعایت نکنیم نمی‌شود انتظار موج‌های بعدی را نداشت.

به نظر شما در همه این دوران کدام موج کرونا از همه موج‌ها سخت‌تر بود؟

سخت‌ترین موج از لحاظ تعداد بیمار، همین موج چهارم بود ولی از نظر بیمارستان نورافشار و همکاران من موج سوم بسیار سخت‌تر بود.

چرا؟

چون آن موقع هنوز واکسن نبود و دسترسی به داروها هم سخت‌تر بود. در واقع پیک دوم و سوم داروها هنوز به تولید انبوه نرسیده بودند و ترس از این بیماری هم به دلیل ناشناخته‌بودن و هم اینکه هنوز واکسنی وجود نداشت، بیشتر بود. در موج چهارم اگر چه تعداد بیماران بسیار افزایش پیدا کرده بود اما خدا را شکر حالا شرکت‌های داروسازی به صورت انبوه دارو تولید می‌کنند و واکسن هم واقعا از نظر روانی یک آرامش نسبی به همراه دارد و چون تقریبا اکثریت کادر درمان واکسن زده‌اند، وضعیت از لحاظ روحی و روانی بهتر است. در واقع تمهیداتی که ما در موج چهارم اندیشیده بودیم کار را بهتر و روان‌تر کرد.

حتما شما هم با کسانی که می‌گویند به کرونا اعتقادی ندارند روبه‌رو شده‌اید یا بالاخره در این باره شنیده‌اید. بر همین اساس عده‌ای می‌گویند که آمارهایی که از فوتی‌های کرونا اعلام می‌شود ربطی به کرونا ندارد و الان هرکسی در بیمارستان فوت کند علت فوتش را کرونا اعلام می‌کنند. فکر می‌کنم با این سوال می‌شود پاسخ این حرف‌ها را داد. اینکه بیمارستان نورافشار قبل از دوره کرونا روزانه چند فوتی داشت؟ و در این دوران روزانه چند فوتی داشتید؟

واقعا این طور که عده‌ای می گویند نیست! ما به‌عینه می‌بینیم که کرونا واقعا باعث افزایش مرگ‌ومیر شده است. ببینید قبلا حتی خیلی وقت‌ها آی‌سی‌یو بیمارستان پر نمی‌شد اما کرونا نه تنها ظرفیت آی‌سی‌یو را فول کرد بلکه حتی خارج از این ظرفیت هم بیمارانی در صف نوبت پذیرش رزرو می‌شدند تا اگر تختی خالی شد به آی‌سی‌یو منتقل شوند. به هر حال بهشت زهرا آمار می‌دهد که در بعضی از روزها تعداد مرگ‌ومیر در تهران رکورد زده طبیعتا نمی‌شود گفت مرگ‌ومیر بر اثر آلودگی هوا و تصادفات و سیر طبیعی بوده است.

برگردیم به عقب‌تر، از روزهای نخست کرونا بگویید. چطور شد که بیمارستان نورافشار هم به بیماران مبتلا به کرونا تخصیص پیدا کرد؟

در تاریخ سوم اسفند که تقریبا اعلام شد کرونا وارد کشور شده پیک بیماری شروع شد و بعد از قم و گیلان یواش یواش تهران هم درگیر شد. بنابراین تقریبا از اواسط اسفند ماه سال 98 بخش‌های بیمارستان تعطیل شدند تا به مبتلایان به کرونا اختصاص پیدا کنند. از طرف دیگر چون یک ترس همگانی از این ویروس و بیماری وجود داشت بنابراین مراجعه مردم هم به محیط‌های بیمارستانی برای انجام جراحی‌های روتین کمتر شد. آن موقع من که در ستاد کرونا جمعیت هلال احمر هم بودم، وزارت بهداشت از ما درخواست کرد که به خاطر نزدیک‌بودن مسیر و مسافت‌مان با بیمارستان مسیح دانشوری، سر ریز بیماران آنجا هدایت شوند به بیمارستان نورافشار. ما هم موافقت کردیم و در واقع ما از همان روزهای اول ورود کرونا به ایران درگیر شدیم.

تأمین اکسیژن برای بیمارستان‌ها در یک روزهایی واقعا سخت بود. این بیماری تمام ظرفیت اکسیژن بیمارستان‌ها را به خودش اختصاص داده بود و تأمین آن بسیار سخت بود.

بیمارستان نورافشار هم با کمک سازمان داوطلبان حمایت همه‌جانبه شد. تأمین دستگاه های اکسیژن‌ساز یکی از آنها بود که یکی از خیرین هزینه ای معادل یک میلیارد و 700 هزار تومان برای خریدش، تقبل کرد. تجهیزات و تخت و دستگاه‌هایی که برای  سرویس‌دهی به مبتلایان کرونا بود هم توسط خیرین تأمین شد

آقای دکتر، قطعا شما به عنوان رئیس بیمارستان دوران سختی را تجربه کرده‌اید. در واقع اگر مبارزه با کرونا را به جنگ تشبیه کنیم، پرستاران و پزشکان را سربازان این جنگ در نظر بگیریم، شما هم باید فرمانده عملیات بوده باشید که وظیفه و مسئولیت سخت و سنگینی دارد. درست است؟

واقعیت این است که اوایل در بیمارستان ما هم مثل اتفاقی که در همه کشور افتاد یک ترس همگانی به وجود آمد. همین موضوع باعث شد بعضی از پزشکان و پرستاران بنا به دلایلی نتوانند بمانند و کار کنند. بنابراین یک مقدار ریزش نیرو داشتیم و شرایط سخت بود. کم کم که کادر درمان با سیر بیماری آشنا شدند و تجربه پزشکان بالاتر رفت، ترس از این بیماری کمتر شد. با همه اینها حجم کار ما و تقریبا همه بیمارستان‌ها دو، سه برابر شد و ما در این شرایط با سختی می‌توانستیم نیروی انسانی تأمین کنیم. گاهی در بخش‌هایی که باید با  چند پرستار اداره می‌شد، مجبور بودیم که با یک پرستار اداره‌اش کنیم. به هر حال سال سختی بود اما خدا را شکر با همه سختی‌ها و مشکلاتی که داشت گذشت و امیدوارم دچار پیک دیگری نشویم.

 چه روزهای سختی از این دوران بیشتردر ذهن‌تان مانده است؟

تأمین اکسیژن برای بیمارستان‌ها در یک روزهایی واقعا سخت بود. این بیماری تمام ظرفیت اکسیژن بیمارستان‌ها را به خودش اختصاص داده بود و تأمین آن بسیار سخت بود. از طرف دیگر تجهیزات گرانقیمتی که برای درمان این بیماری وجود دارد به‌خصوص در شرایط تحریم واقعا سال سختی را برای بیمارستان‌ها من جمله بیمارستان نورافشار رقم زد. با همه اینها باید بگویم که خدا را شکر دکتر همتی رئیس محترم جمعیت هلال احمر توجه ویژه‌ای به ما داشتند، سازمان داوطلبان و خیرین هم پای کار آمدند تا انصافا این مشکلات کمتر شود.

از خیرین گفتید بیمارستان نورافشار هم که یک بیمارستان خیریه و عام‌المنفعه است. خیرین در دوره کرونا چطور به بیمارستان کمک کردند؟

به نظر من خیرین در تمام بیمارستان های کشور واقعا سنگ تمام گذاشتند. بیمارستان نورافشار هم با کمک سازمان داوطلبان حمایت همه‌جانبه شد. تأمین دستگاه های اکسیژن‌ساز یکی از آنها بود که یکی از خیرین هزینه ای معادل یک میلیارد و 700 هزار تومان برای خریدش، تقبل کرد. تجهیزات و تخت و دستگاه‌هایی که برای  سرویس‌دهی به مبتلایان کرونا بود هم توسط خیرین تأمین شد. آنها خیلی کمک کردند و واقعا برای ما سنگ تمام گذاشتند. شاید یک مبلغی بالای 5، 6 میلیارد به واسطه خیرین به بیمارستان کمک شد.