چرا تئاتر و سینما باز است، کنسرت‌های موسیقی نه؟ کرونا، سلبریتی‌ها و کنسرت

از یک سو نمی‌دانیم چرا ستاد ملی مبارزه با کرونا با انتقال اهالی موسیقی به گروه شغلی ۲ موافقت نمی‌کند تا بتوانند مانند تئاتری‌ها و سینمایی‌ها فعالیت‌شان را از سر بگیرند؟! و از سوی دیگر مشخص نیست با توجه به اهمیت آورده اقتصادی برای تهیه‌کنندگان و کنسرت‌گذاران موسیقی پاپ، در صورت بازگشایی و الزام به استفاده از تنها ۵۰ درصد ظرفیت سالن، این هنرمندان خود تمایلی به برگزاری کنسرت دارند؟
به گزارش خبرآنلاین، نخستین اطلاعیه روابط‌عمومی وزارت فرهنگ‌ و ارشاد اسلامی که خبر از تعطیلی تمامی برنامه‌های فرهنگی و هنری به مدت یک هفته به علت شیوع کرونا می‌داد، سوم اسفند ۱۳۹۸ منتشر شد و چه کسی گمان می‌کرد این تعطیلی، برای اهالی موسیقی تا خرداد ۱۴۰۰ ادامه داشته باشد؟ و این سوال بی‌پاسخ بماند که چرا علی‌رغم بازگشایی سالن‌های تئاتر و سینما، این اتفاق برای موسیقی رخ نمی‌دهد؟
اکنون یک سوی ماجرا، تلاش برای یافتن پاسخ این سوال است که اهالی موسیقی چرا مانند تئاتری‌ها و سینمایی‌ها به به گروه شغلی ۲ منتقل نمی‌شوند تا بتوانند فعالیت‌شان را از سر بگیرند؟ و سوی دیگر، این سوال بی‌جواب که با توجه به اهمیت آورده اقتصادی برای تهیه‌کنندگان و کنسرت‌گذاران موسیقی پاپ، حتی در صورت جابه‌جایی میان گروه‌های شغلی و برقراری امکان بازگشت به صحنه و در پی آن الزام به استفاده از تنها ۵۰ درصد ظرفیت سالن که طبیعتا بازگشت مالی را نسبت به گذشته به نصف می‌رساند، این هنرمندان خود تمایلی به برگزاری کنسرت دارند یا خیر؟
نامه معاون هنری وزیر ارشاد برای ستاد ملی مبارزه با کرونا


پس از گذشت حدود ۱۵ ماه از تعطیلی کنسرت‌های موسیقی زیر سایه کرونا، انتشار خبر درخواست سیدمحمد مجتبی حسینی، معاون امور هنری وزیر ارشاد از ستاد ملی مبارزه با کرونا برای قرار گرفتن موسیقی در گروه شغلی ۲ و برقراری امکان از سرگیری دوباره برگزاری کنسرت‌ها، بار دیگر تبعیض صورت‌گرفته میان اهالی موسیقی با دیگر هنرها را یادآوری کرد.
حسینی در ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ خطاب به ستاد ملی مبارزه با کرونا نوشت: «عطف به نامه قبلی مبنی‌بر تجدیدنظر در گروه‌بندی مشاغل و پیرو جلسه کارگروه کارشناسی کمیته امنیتی، اجتماعی و انتظامی ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا درباره قرار گرفتن سینما و تئاتر در گروه ۲ مشاغل به آگاهی می‌رساند، بسیاری از اجراهای صحنه‌ای موسیقی در گونه‌های ردیف دستگاهی، نواحی و کلاسیک در سالن‌های کوچک و معمولا با مخاطبان محدود برگزار می‌شود و از نظر رعایت پروتکل‌های بهداشتی و تعداد محدود تماشاگران با استفاده از درصدی از ظرفیت سالن با اجرای تئاتر و نمایش فیلم مشابهت دارد. پس مقتضی است در گروه ۲ مشاغل قرار بگیرد تا امکان برگزاری این گونه اجراها با رعایت پروتکل‌های بهداشتی میسر شود.»
درخواستی که حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی نیز در تایید آن گفت: «آیا ما می‌دانیم نزدیک به ۱۶ هزار نفر به صورت مستقیم و غیر مستقیم در ارتباط کامل با موسیقی هستند؟ این‌ها باید در این شرایط چه کنند؟ اکنون که اجراهای زنده موسیقی تعطیل شده‌اند آیا ما می‌دانیم این عزیزان با چه شرایطی مشغول زندگی هستند؟ آیا فهمیده‌ایم حالا که بسیاری از کنسرت‌ها در تعطیلی محض هستند این هنرمندان چگونه زندگی خود را اداره می‌کنند؟ به هر حال این دیدگاه غلطی است که در موسیقی فقط همه چیز را با سلبریتی‌ها ارزیابی کنیم. چرا که غیر از این افراد شناخته‌شده، هنرمندان شریفی در حوزه موسیقی حضور دارند که به شدت در انتظار آمدن روی صحنه و اجرای برنامه مقابل مخاطبان به شرط رعایت پروتکل‌های بهداشتی هستند.»
سلبریتی‌ها خود ترجیح می‌دهند نیایند؟
آن‌چه در نامه حسینی به ستاد ملی مبارزه با کرونا جلب توجه می‌کند درخواستش برای انتقال اهالی موسیقی از گروه شغلی ۳ به ۲ برای برقراری امکان «اجراهای صحنه‌ای موسیقی در گونه‌های ردیف دستگاهی، نواحی و کلاسیک در سالن‌های کوچک» است. درخواستی که این سوال را ایجاد می‌کند که آیا سلبریتی‌ها حتی در صورت این جابه‌جایی میان گروه‌های شغلی، خود ترجیح می‌دهند نیایند؟! نحوه اجرای زنده آثار موسیقایی در دوران کرونا و آن‌چه مورد استقبال تهیه‌کنندگان و خوانندگان موسیقی پاپ قرار گرفت موجب می‌شود از خود بپرسیم با قرار گرفتن حوزه موسیقی در گروه شغلی ۲، این هنرمندان میلی به برگزاری کنسرت در شهرهایی غیر از جزیره کیش خواهند داشت؟!
رفتارشناسی فعالان این عرصه در ۱۵ ماه گذشته نشان می‌دهد به غیر از مواردی انگشت‌شمار آن هم در جزیره کیش و با قیمت‌هایی بسیار گران‌تر از آن‌چه پیش‌تر بود و چند تجربه محدود دیگر در پایتخت، تمایلی به برگزاری کنسرت و اجراهای زنده در کشور ندارند و عمده تمرکزشان بر تولید آلبوم و تک‌آهنگ و در خوشبینانه‌ترین حالت کنسرت‌های آنلاین است.
کنسرت‌هایی که از همان ابتدای همه‌گیری کرونا برای گروهی از خوانندگان سودهای خوبی رقم زد و برای برخی دیگر هم حاشیه‌های متعدد پدید آورد. حاشیه‌هایی که در کنار فعالیت بی‌سروسامان پلتفرم‌ها و سامانه‌های اینترنتی معروف و غیرمعروف، فضایی را پیش روی مخاطبان قرار داد که در مجموع نتوانست جانشین مناسبی برای کنسرت‌های زنده در روزهای کرونایی شود.
سوالی که با بررسی این رفتار پیش می‌آید این است که تهیه‌کنندگان و کنسرت‌گذاران موسیقی پاپ که حضور هر چه گسترده‌تر مردم در کنسرت‌ها همواره مساله‌ای حیاتی برایشان بوده است، چون می‌دانند با انتقال از گروه شغلی ۳ به ۲، ملزم به استفاده از تنها ۵۰ درصد ظرفیت سالن هستند که طبیعتا آورده اقتصادی‌شان را نسبت به گذشته به نصف می‌رساند، حتی در صورت برقراری امکان برگزاری کنسرت، تمایلی به آن نشان خواهند داد؟! و آیا برگزاری کنسرت‌های زنده با در نظر گرفتن ملاحظات مربوط به شیوه‌نامه‌های بهداشتی و فاصله‌گذاری، آن هم با قیمت بلیت معقول فعلا اولویتی برای تهیه‌کنندگان و خوانندگان این حوزه از موسیقی دارد؟!
اهالی موسیقی ردیف دستگاهی و... پاسوز بی‌میلی پاپ‌ها به برگزاری کنسرت؟
نکته دردناک از قافله عقب‌ماندن فعالیت‌های موسیقایی کشور نسبت به حوزه‌هایی چون تئاتر و سینماست. حوزه‌هایی که فعالانش با وجود تمام مشکلات و مصائبی که برای اجرای عمومی و اکران از سر می‌گذرانند همچنان در تلاشند تا چراغ نیمه‌روشن این هنرها را به واسطه هنرمندان فعال این عرصه روشن نگه دارند.
تردیدی نیست که حفظ سلامت مخاطب در اولویت قرار دارد اما آیا همین ماجرای «حفظ سلامت» که قطعا و حتما باید بیش از هر زمانی مورد توجه اجراگران و فعالان همه حوزه‌ها قرار گیرد، تنها دلیل توقف فعالیت‌های موسیقایی در کشور و مشخصا خاموشی کامل چراغ کنسرت‌هاست؟ یا متغیرهای دیگری در این زمینه تاثیرگذار است؟ متغیرهایی چون آگاهی اهالی موسیقی پاپ به نصف شدن آورده مالی‌شان از کنسرت‌ها و در پی آن بی‌میلی به بازگشت به صحنه که درخواست اهالی موسیقی ردیف دستگاهی، نواحی و کلاسیک را هم برای بازگشت به صحنه زیر سایه خود قرار داده است؟!