خوزستان؛ با«مدیریت دانش» یا نگاه «لوئی جرگه ای»! شهاب زمانی

جهان در هزاره سوم، بر ستون هایی از «مدیریت دانش»، «علوم پیشرفته» و «تکنولوژی های برتر» استوار است و این سطح از حکمرانی و مدیریت در حوزه ها و سطوح مختلف، توانسته است با توسعه همه جانبه، ملت هایی را در مسیر رفاه ، آسایش، امید به آینده ای بهتر و دغدغه های ثانویه زندگی قرار دهد. مدیریتی کارآمد و برگرفته از تجارب مختلف در حوزه های اقتصادی، فنی ، فرهنگی ،سیاسی ، امنیتی و اجتماعی، که امری منحصر بفرد و غیرقابل دسترس نیست ، بلکه هر سیستم و حاکمیتی می تواند در صورت خواست جدی و تکیه بر «علوم مرتبط» در مسیر اولویت های مردم خود ، به آن دست یابد.
با این حال، عدم توجه کافی به نیازهای اولیه شهروندان و تکیه به خواسته های غیرمرتبط در حوزه‌های مختلف، زمینه بروز و انباشت بسیاری از مشکلات و معضلات را در هر سیستم و ساختاری را مهیا خواهد نمود، به نحوی که مسیر ترقی و رشد هر جامعه ای را با پیچ های خطرناک تاریخی و برهه های نفس‌گیر مواجه و هر فرد درگیر و مرتبط با آنها را ، در وادی ناامیدی سرگردان و عمر گرانش را تلف خواهد نمود.
عدم وجود نگاهی جامع و چند وجهی توسط سیستم حکمرانی و مدیران دستگاههای تصمیم ساز، در کنار دغدغه های غیر مرتبط با وظایف قانونی نسبت به شهروندان و حوزه مسئولیت خویش، زمینه کم کاری و بی برنامگی در بخش های مهمی از جامعه را مهیا و در انتها، منتج به مسائل و مشکلاتی می شود که « در کرمان زیره نایاب شود!»
خوزستان امروز، نمایی عریان از سوء مدیریت با وجود منابع بیشمار آن است. استانی که با وجود همه پتانسیل های بالقوه و بالفعل خود و توجه کافی به «مدیریت دانش»، می توانست از بروز بسیاری از مشکلات موجود در حوزه های مهم و مرتبط با زندگی مردم ممانعت نماید، امری که با انتصاب و انتخاب افراد مناسب در دستگاهها، سازمان ها و نهادهای تصمیم ساز، نظارتی و اجرایی که توان مدیریت و مواجهه با مشکلات و معضلات چندوجهی خوزستان را در حوزه های مهم داشته باشند و «ضوابط و شایستگی» های لازم برای حوزه فعالیت آنها، فدای «روابط و وابستگی» ها نشده باشد.


کسانی که در حوزه های مختلف، قبل از بروز مشکلات و معضلات قابل پیش بینی علمی و منتهی به نتایج تاسفبار، چارچوب های لازم برای مواجهه درست و کارآمد با آنها را، با کمترین خسارات ممکن را مد نظر گرفته باشند، که نشانه توجه کافی به دغدغه های اولیه مردم و داشتن تخصص لازم در پیشگیری از بروز مشکلات و امری پیش پا افتاده در یک مدیریت درست در عصر جدید است.
خوزستان، استانی برخوردار از هر آنچه برای یک زندگی عادی و عالی برای شهروندانش نیاز است و در عین حال مشکلات مختلف و متکثری که بیشتر از آنکه طبیعی باشند، منبعث از سوء مدیریت های درون استانی و یا تصمیم سازی های غیرکارشناسی برون استانی است که هر ساله با تغییر مدیریت های مختلف، از فردی به فردی دیگر منتقل و با انباشت آنها، افق و چشم انداز روشنی برای بهبود شرایط این استان برخوردار از مواهب گسترده طبیعی را نشان نمی دهد.
خوزستانی که در جنگ ۸ ساله، سمبل مظلومیت ، رشادت و خط مقدم ملت ایران در جنگی نابرابر بود، روزهای خوشی را طی نمی کند و فشارهای وارده بر زیست مردم آن در حوزه های مختلف، کمتر از فشارهای دوران جنگ تحمیلی و کاستی های مختلف آن نیست‌، مسئله ای که در کنار منابع ارزشمند خوزستان، روح و روان مردم آن را در رنج و عذاب قرار داده است.
بیان این مطالب برای یادآوری کسانی است که مظلومیت مردم این خطه را در جنگ و پس از آن را تاکنون، فراموش کرده اند و علی رغم پذیرش مسئولیت در سطوح مختلف، در ادای «دین» خود به مردم خوزستان کوتاهی و محرومیت و کمبودهای جای جای آن را ندیده و یا چشمانشان را بر آنها بسته اند!، استانی که عضوی از کالبد این سرزمین و عزتش در دامن ایران معنی و مفهومی دوچندان دارد.
خوزستانی که علاوه بر داشتن موقعیت جغرافیایی و اقتصادی ویژه خود، نه تنها شایسته وجود محرومیت برای مردمش نیست، بلکه باید همچون نگینی در این سرزمین بدرخشد و از دید هر صاحب نظر منصف و مستدل به تحقیق و پژوهش های علمی از کثرت منابع مختلف آن، وضعیتی بسیار بهتر و با مشکلات کمتری را برایش متصور است. اگر و اگر، از بند سوء مدیریت ها در حوزه های مختلف و تفکرات «لویی جرگه ای» متعلق به جوامع توسعه نیافته و پیشینی رهانیده تا احساس رضایت از یک زندگی آبرومندانه و بی دغدغه را در چهره شهروندانش نمایان شود.