اصلاح الگوی مصرف با نورو مارکتینگ

 ستاره فیروزی*
اصلاح الگوی مصرف و دستیابی به فرهنگ بهینه مصرف در کشور دارای اهمیت بسیاری است. این اصلاح رویکرد نیازمند شناخت صحیح و دقیق از مخاطبین و تعیین استراتژی و خط مشی است که در طی آن، بتوان ابتدا الگوهای مصرف موجود را شناخت و سپس الگوی جدیدی که منطبق با ارزش های اسلامی و ایرانی است نهادینه کرد.
در واقع لازمه دستیابی به این مهم در کشور، مشارکت و حرکت اساسی از سوی مسئولان و همه آحاد جامعه می باشد؛ لذا می بایست همگی این اصل را یک ضرورت دانسته و فعالیت های خود را در راستای رسیدن به این اصل مهم
برنامه ریزی و برای دستیابی به این فرهنگ اقدام کنند.


یکی از پیش نیازهای اصلی در این مسیر،
زمینه سازی ذهنی و فرهنگی برای اقشار مختلف جامعه است. امروز هر فرد سبک زندگی خاص خود را دنبال می کند که برگرفته از فرهنگ، نیازها و ضروریات زندگی شخصی اش است و برای تغییر این الگوهای از پیش تعیین شده باید در ابتدا آن را شناخت. اگر شناخت درستی از ذائقه مصرفی مخاطبین بدست نیاید نمی توان جلب مشارکت آنان و افزایش
آگاهی های آنان نسبت به مصرف صحیح امکانات و منابع را در پیش گرفت. برای شناخت این الگوهای رفتاری می توان از ابزار و تکنولوژی روز آمد بهره برد. یکی از جدیدترین رشته های علمی که حاصل ادغام چندین علم و رشته دانشگاهی است علم بازاریابی عصبی یا نورومارکتینگ (بازاریابی عصبی)است.
در نورومارکتینگ سعی می شود با بهره گیری از علوم روانشناسی و تکنیک ها و روش های روانشناسی، در کنار استفاده از ابزارها و تکنیک های عصب شناسی و همچنین علم مدیریت و تکنیک ها و روش های آن، بر روی ذائقه و سلیقه مصرف کنندگان مطالعه شده و براساس آن طراحی های محصول، کانال های توزیع، چیدمان محصول، تبلیغات، کانال های ارتباط با مصرف کنندگان و کلیه امور مربوط به تجربه مصرف کننده از خرید یا استفاده از محصول صورت
می پذیرد. البته باید توجه کرد که در نورومارکتینگ سعی می شود رفتارهای فرد ناشی از ضمیر ناخودآگاه او مطالعه و بررسی شود. چون تحقیقات نشان داده اند که بیش از 90% تصمیمات هر فردی در ضمیر ناخودآگاه او اتفاق می افتد.
فلسفه و ریشه شکل گیری علم و رشته بازاریابی عصبی از این نقص در روش های سنتی مطالعه و تحقیقات بازاریابی بوده است که هر چند این روش ها تحقیقات علمی و حرفه ای انجام
می دهند اما نمی توانند به این نکته پاسخ دهند که مصرف کنندگان طوری که احساس می کنند فکر نمی کنند، و طوری که فکر می کنند حرف نمی زنند، و طوری که می گویند عمل نمی کنند.در نورومارکتینگ، متخصصان و تیم های تحقیقات بازار با دانشمندان عصب شناسی همکاری می‌کنند تا با استفاده از ابزارها و دستگاه های EEGو FMRI رفتار مصرف کنندگان را بسنجند. EEG می‌تواند فعالیت سطحی مغز را با استفاده از الکترودهایی که به سر انسان متصل است بسنجد. ادامه در صفحه 2