مخاطب حداقلي، تاثير حداقلي

به گمانم هر رسانه‌اي، به ويژه رسانه‌اي فراگير و سراسري مانند صداوسيما كه حوزه درون مرزي و برون مرزي دارد و ظاهرا يا واقعا در حال كار بر حوزه‌هاي مختلفي است، اول بايد مخاطبي داشته باشد. اگر رسانه فاقد مخاطب باشد يا مخاطب حداقلي داشته باشد، طبيعي است كه برنامه‌هاي توليدي‌اش هم به اندازه همان حداقل‌ها مخاطب خواهند داشت. در موضوع اثرگذاري صداوسيما در مهار كرونا يا شيوه اطلاع‌رساني درخصوص موج‌ها، بزرگ‌ترين مشكل، از دست رفتن اعتماد است. همان مقدار كه جامعه هر روز نسبت به موضوعات متعدد و متنوعي اعتمادش را از دست داده (كه دلايل عديده‌اي دارد)، رسانه هم يكي از همين مواردي بوده كه اعتماد عمومي را از دست داده. فكر مي‌كنم راديو و تلويزيون ما غير از برنامه‌هاي تفنني، مانند ورزش و سريال‌ها، ديگر مخاطب سمج و جدي ندارد. آن مخاطب حالا با گوشي در دستش خودش تبديل به يك رسانه شده و دست به توليد و توزيع خبر مي‌زند.  راديو و تلويزيون در چنين فضايي دست به توليد برنامه بزند. اولين مساله در توليد موضوع است؛ صداوسيما علاوه بر اينكه نمي‌تواند به برخي موضوعات نزديك شود، به ساير موضوعات هم از زاويه‌اي تنگ و بسته نگاه مي‌كند؛ پلاني از يك برداشت بلند. پس از موضوع نوبت به محتوا مي‌رسد. حتي وقتي به موضوعاتي كه براي خود اين سازمان خط قرمزي تلقي مي‌شود، تلنگري مي‌زنند هم محتواي مناسبي برايش ندارند. محتواها معمولا تك‌ساحتي و جهت‌دار هستند و مخاطب را درگير نمي‌كنند. عامل سوم در برنامه‌سازي، ساخت است. در اين بخش مشكل اساسي داريم. آدم‌هاي خاصي هستند كه مي‌توانند مثلا مجري شوند (كساني كه اغلب سنخيتي با مخاطبان ندارند) يا ساختار برنامه در بهترين حالت تقليدي نازل و حداقلي از موارد مشابه خارجي است. 
من نوعي كه دسترسي به جهان وسيعي از ماهواره و شبكه‌هاي متكثر دارم، چرا بايد اين برنامه‌ها را ببينم؟ پس وقتي موضوع، محتوا و ساخت نمي‌تواند جذاب باشد نتيجه اين مي‌شود كه توجه به اين برنامه‌ها هم حداقلي باشد. نتيجه همه اينها: اينكه صداوسيما در جريان كرونا چقدر دارد اطلاع‌رساني به‌موقع و موثر انجام مي‌دهد؟ جواب به نظرم اين است كه آن هم حداقلي است. وقتي خود ساختار صداوسيما مخاطب را به گوشه‌اي پرتاب كرده است، وقتي به تمام موضوعات از زاويه‌اي نگاه مي‌كند بسته و مخصوص خودش است، حتي كرونا را هم سياسي مي‌بيند، براي همين است كه تبليغ در مورد چگونگي مقابله با كرونا، بهداشت فردي و جمعي در دوران كرونا را هم دستخوش سياست‌زدگي مي‌كند و متاثر از اينكه دارند چه شخصي يا كدام بخش از دولت يا نهاد يا سازمان را مي‌زنند. براي همين مخاطب بلاتكليف است؛ صدا را مي‌شنود اما گوش نمي‌كند، چيزي را نگاه مي‌كند اما نمي‌بيند. اين خيلي دردناك است. اينها را بايد اول حل كرد؛ اينكه تبليغ صداوسيما روي موج پنجم، شيوع دلتا و غيره چقدر موثر است همه در گرو آن تغيير است.