گفت‌وگوی «همدلی» با مریم سعادت، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون: کار کودک دغدغه مدیریت فرهنگی نیست

همدلی| گروه فرهنگ و هنر ـ هنر در میان همه اقشار و گروه‌ها می‌تواند تاثیرات عمیقی برجای گذارد و در این راستا در سنین پایین‌تر این تاثیر و تاثر بسی گسترده‌تر است. از این منظر سال‌هاست متخصصان علوم تربیتی بر این حقیقیت پای می‌فشرند که بایستی کودکان و دنیای‌شان را جدی بگیریم و اگر خواهان آینده‌ای روشن هستیم بایستی کودکان امروز را خوب تربیت کنیم. در این زمینه رسانه نقش مهمی ایفا می‌کند و می‌توان با تولید سرگرمی‌های آموزشی و تربیتی قدم‌های بزرگی در خصوص آموزش کودکان و نوجوانان برداشت. به‌رغم همه وعده‌ها و شعارهایی که صدا و سیما می‌دهد و آمارهای ماهیانه و سالیانه که مدیران از حجم اقداماتشان برای کودکان و نوجوانان ارائه می‌دهند، آکاهان این عرصه به‌خوبی می‌دانند که حوزه کودک و نوجوان، ابدا حال و روز خوشی ندارد. این در حالی است که در گذشته شاهد تولیدات بهتری در این حوزه بودیم و به‌رغم امکانات کم و محدودی که هنرمندان و برنامه‌سازان با آن روبه‌رو بودند، آثاری تولید می‌شد که تا امروز در خاطره ما که کودکان آن ایام بودیم باقی مانده است. در تبیین همین بحث و در بررسی وضعیت امروز برنامه‌سازی برای گروه‌های سنی کودک و نوجوان، به گفت‌وگو با مریم سعادت نشستیم، هنرمندی که عمری را در این عرصه صرف کرده و سال‌هاست در این مسیر حرکت می‌کند. متن این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:
در گذشته آثار عروسکی موفقی در خاطره جمعی یکی دو نسل ثبت شده است، آثاری هم‌چون «قصه‌های تا به تا» و «خونه مادربزرگه» که در هر دوی آن‌ها شما حضور داشته‌اید، چرا امروز شاهد تولید آثاری از این دست نیستیم؟
بله‌ در گذشته اثار موفقی تولید می‌شد که مخاطبان بسیاری را به‌خود جذب می‌کرد. این برنامه‌ها متعلق به زمانی بود که برنامه‌سازی در تلویزیون تا این اندازه گسترش پیدا نکرده بود. از طرف دیگر نباید نادیده انگاشت که در آن دوره مدیرانی که بر سرکار بودند اهمیت بیشتری به این تولیدات می‌دادند و برایشان مهم بود آثار ارزشمندی روی آنتن برود که مخاطبان را به خود فرابخواند و در حافظه‌ها باقی بماند. به معنای دیگر برنامه‌های عروسکی یک فعالیت دم دستی و ساده دیده نمی‌شد و برای برنامه‌سازان مهم بود که تولیداتشان، خروجی و کیفیت خوبی داشته باشد. شاید از این منظر و این‌چنین بود که مدیران و متولیان فرهنگی شرایطی را فراهم می کردند تا بهترین‌های آن حوزه در کنار یکدیگر باشند و کار کنند.
با این همه آن دوران طلایی گذشت و امروز تنها صحبت از برنامه‌سازی برای کودک می‌شود و سمینارها و کنفرانس‌های فراوانی هم برگزار می‌شود که در آنها مدام بر اینکه کودکان آینده‌سازان فردا هستند تاکید می‌شود، اما متاسفانه هیچ اتفاقی در عمل رخ نمی‌دهد. همه ما به‌یاد داریم که در گذشته ما فقط دو کانال داشتیم اما همان دو کانال انبوهی از تولیدات ارزشمند را تولید می‌کرد که علاوه بر اقشار کودک و نوجوانان رده‌های دیگر سنی نیز پای آن می‌نشستند. به راستی برنامه‌های ماندگاری از همان دو شبکه پخش می‌شد که تا به امروز نیز همه آنها را دوست دارند و این دوست داشتن از برخوردهایی که با ما می‌شود کاملا مشخص است.


همان‌طور که گفتید در زمینه تولیدات کودک و نوجوان بیشتر شاهد شعار هستیم و در عمل کار چندانی در این حوزه انجام نمی‌شود.
بله، این روزها بیش از هرچیزی شاهد شعارهای پرطمطراقی هستیم که در این عرصه داده می‌شود. خاطرم هست حدود سه سال پیش به یکی از مدیران حوزه کودک چندین طرح ارائه کردم و ایشان به من گفتند طرح شما تصویب شده است اما تلویزیون بودجه‎‌ای ندارد و شما باید به دنبال حامی مالی بروید، خب این مسئله عجیبی است و این‌که آنقدر بودجه به این حوزه اختصاص داده نمی‌شود تا تولید صورت بگیرد. آن موقع این سوال برایم پیش آمد که اسپانسر در یک برنامه کودک و نوجوان چه حد و حدودی دارد و تا چه اندازه‌ای می‌تواند در برنامه دخالت داشته باشد؟ آن مدیر به من پاسخ داد که این روزها همه برنامه‌هایی که تولید و پخش می‌شوند اسپانسر دارند، بنابراین شما یکی از برنامه‌های کودک را تماشا کنید تا پاسخ این سوالتان را دریافت کنید؛ مسئله مهم این است که طرح ارائه شده من در رابطه با کودکان بیش‌فعال بود، کودکانی که تلویزیون هیچ‌گاه به آنها نپرداخته است. با این همه حمایت کافی در این زمینه صورت نگرفت.
بعد از این پاسخ، من به تماشای برنامه «رنگین کمان» نشستم که در آن زمان شخصیت عروسکی‌اش پنگول بود و دیدم که همه بازیگران و شخصیت‌های عروسکی حاضر در برنامه، به عنوان مسابقه مشغول پخت یک نوع ماکارونی خاص هستند. اگر کمی به این موضوع نگاه کنیم می‌بینیم که مفهوم آن تغییر کرده است، من واقعا فکر نمی‌کنم که اسپانسر در هیچ نقطه‌ای از دنیا این نوع کاربرد را داشته باشد؛ این برنامه کودک نیز کاملا به یک برنامه تبلیغاتی تبدیل شده است. من از این موضوع تا حدی ناراحت شدم که حتی دو یا سه بار دیگر هم با من تماس گرفته شد، اما من آن را پیگیری نکردم، چرا که دیدم حرف مشترکی با صدا و سیما ندارم. این‌ها مجموعه شرایطی است که وضعیت فعلی را به‌وجود آورده است و باعث می‌شود حمایتی از برنامه‌سازان حوزه کودک و نوجوان صورت نگیرد. معضل دیگری که در این بحث وجود دارد این است که متاسفانه عده‌ای براین باورند که چون مخاطب برنامه کودک است، پس حقیر و ارزان است و باید با ساده‌ترین امکانات تولید شود.
ریشه این مشکلات از نگاه شما چیست؟
همان‌طور که اشاره کردم وجوه بسیاری را برای این وضعیت باید مورد بررسی قرار داد تا بفهمیم مشکل کجاست، با این حال بدون شک ریشه مشکلات، من و امثال من نیستیم، بلکه افرادی هستند که این سیاست‌ها را دارند و می‌خواهند این برنامه‌ها را تولید کنند؛ می‌گویند که برای ماه رمضان یا برای ایام فلان عید، برنامه‌ای با بهترین کیفیت تولید شود به دلیل آنکه دغدغه مدیران است، پس اگر در زمان دیگری برنامه‌ها خوب نیست مشخص است که دغدغه آن‌ها نبوده است. واقعا وقتی رسانه در اختیار بخش دولتی است، ریشه ناکارآمدی را هم باید در همان سطح دید. وقتی مدیران و متولیان فرهنگی ما به حوزه کودک و نوجوان جدی نمی‌اندیشند، دیگر با زحمات فرد و افرادی نمی‌توان وضعیت را بهبود بخشید. تجربه نشان داده است هر زمانی که یک مدیر تلاش کند و بخواهد تا یک برنامه خوب تولید شود، بدون شک خواهد شد؛ اما کار کودک امروز دغدغه چه کسی است؟
چه راهکاری برای بهبود شرایط و افزایش کیفیت و کمیت آثار حوزه کودک و نوجوان می‌توان ارائه کرد؟
خب این مسئله نخست نیازمند یک بررسی جامع و آسیب‌شناسی مشکل است تا بفهمیم کجاها با مانع روبه‌رو هستیم. از نگاه من این امر یک برنامه مدون و طولانی‌مدت لازم دارد. سوای این مسئله ما فرهنگ و ادبیاتی غنی در این‌باره داریم که می‌توان به پشتوانه آن اثار قابل‌توجهی تولید کرد. معتقد هستم چرا ما نباید شخصیت‌هایی همطراز با «بن تن» و «لاک‌پشت‌های نینجا» داشته باشیم که کودکان آنها را دوست داشته باشند؟ کشور ما قصه‌های عامیانه زیبایی دارد که معتقدم روی آنها کار نشده و بدان بی‌توجهی شده است. واقعا این موضوعات برای چه کسی اهمیت دارد؟ تغییر شرایط نیازمند همدلی و همکاری همه است، از مدیران فرهنگی تا هنرمندان و برنامه‎سازان. تنها در این‌ صورت است که می‌توان به آینده امیدوار بود.