همیشه حق با هوادار است؟

یادداشت احسان محمدی        جواب این سؤال برای رندها «بله» است. آدم عاقل که خودش را با هوادار پرشور گلاویز نمی‌کند. آن هم هواداری که در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند شورش به پا کند و هر کسی را از پیش‌رو بردارد. تقریباً ستاره‌ای را سراغ ندارید که یک بار مورد حمله قرار نگرفته باشد. از اصغر فرهادی کارگردان تا شهاب حسینی بازیگر، از علی دایی ستاره تا بازیکنانی مثل احمد نوراللهی و امید ابراهیمی و سردار آزمون و‌... کافی است جرقه‌ای روشن شود آن وقت صدها و هزاران نفر که انگار کمین کرده بودند با ناسزاهای ‌تر و تازه از راه می‌رسند و‌... برای همین رندان یاد گرفته‌اند بگویند «همیشه حق با هوادار است» اما واقعاً اینطور است؟ زمانی که پرویز مظلومی، عضو هیأت مدیره باشگاه استقلال قصد ورود به باشگاه را داشت، مقابل چند هوادار معترض قرار گرفت. یکی از هواداران با اعتراض به عملکرد مدیران استقلال گفت که فکر برداشتن فرهاد مجیدی در صورت شکست مقابل الهلال عربستان را از سرتان بیرون بکشید. یک هوادار قدیمی استقلال نیز به مظلومی اعتراض کرد و گفت در این باشگاه چرا باید درباره جانشینی مجیدی صحبت شود که عضو هیأت مدیره استقلال گفت: «برای انجام کاری ترسی از شما نداریم!» این حرف با پرخاش یکی از هواداران همراه شد که گفت: «تو از استقلال به همه جا رسیدی، بدون استقلال هیچی نیستی!» آیا این جمله منصفانه است؟ در اینکه پرویز مظلومی روی شانه‌های استقلال ایستاد و هویت ورزشی‌اش با این تیم تعریف می‌شود شکی نیست اما آیا این همان پرویز مظلومی نیست که در پرتماشاگرترین دربی تاریخ پرسپولیس و استقلال تک گل آبی‌ها را زد؟ این همان پرویز مظلومی نیست که لقب سوبله-چوبله به او دادید؟ این همان پرویز رفت و برگشت نیست؟ او همان کسی نیست که 9 سال به عنوان دستیار منصور پورحیدری به استقلال کمک کرد؟ چطور یک هوادار به خودش جسارت می‌دهد که او را «هیچ» لقب بدهد؟ جواب: به راحتی! چون همیشه حق با هوادار است! دلیل ردیف می‌کنند که مظلومی برای همه کارهایش پول گرفته اما هوادار نه فقط پول نگرفته که برای باشگاه هزینه کرده! پرویز مظلومی رفت مس کرمان، رفت آلومینیوم ولی هوادار هیچ‌وقت تیمش را عوض نکرد، پس حق با هوادار است! درک شرایط روحی هواداران طبیعی است اما واقعاً یک هوادار جز از طریق رسانه‌ها چقدر از پشت پرده تیم خبر دارد؟ چقدر چهره‌ها را فارغ از نقاب می‌شناسد؟ چقدر به اندرونی باشگاه دسترسی دارد که تنش‌ها را ببیند؟ سهم‌خواهی‌های فردی بعضی‌ها را بببیند که بعد پیش دوربین‌ها می‌گویند: «ما فقط به عشق تیم و هوادار ماندیم!» تقریباً هیچ! هوادار جام می‌خواهد و افتخار. خواباندن مچ رقیب می‌خواهد و شادی. اینکه به چه قیمتی به دست بیاید برایش مهم نیست. هوادار می‌داند که تیم از نظر مالی وضع خوبی ندارد و این خریدهای بی‌حساب و کتاب باشگاه را بالاخره زمین خواهد زد اما گوشش به این حرف‌ها بدهکار نیست. ستاره می‌خواهد و مانع فروخته شدن بازیکنان محبوب می‌شود. در چنین فضایی که هیچ‌کس جایگاه و حد و اندازه خودش را نمی‌شناسد، بازیکن برای مدیرعامل خط و نشان می‌کشد، مدیرعامل کف خیابان پته سرمربی را روی آب می‌ریزد، بازیکنان برای باشگاه تعیین تکلیف می‌کند و... طبیعی است که هوادار احساس کند «مالک» همه چیز و همه کس است و هر کسی کلمه‌ای خلاف میل او حرف بزند لابد خیانتکار است و منافع شخصی دارد و ...