این روش حکمرانی باید نهادینه شود

یکی از مهم‌ترین ارکان نظام مقدس جمهوری اسلامی، رکن مردمی بودن آن است. مردمی بودن یکی از ارز‌ش‌های والای انقلاب اسلامی است و در نظام اسلامی همه نهادها، ارگان‌ها، دستگاه‌ها و اجزای نظام مکلف به حفاظت و صیانت از این ارزش والای انقلاب هستند. مردم صاحب انقلاب و نظام با تمام قوا در خدمت مردم است. به تجربه دریافته‌ایم در طول دهه‌های گذشته هر کجا از این رکن حیاتی و ارزش انقلابی فاصله گرفته و مسئولانی که به سبب رأی همین مردم اداره کشور را به دست گرفته، اما در اداره امور کشور مردم را نادیده گرفته و احساس بی نیازی کرده‌اند بی‌شک هم به کشور خسارت زده‌اند و هم به نظام و به مردم آسیب‌های فراوان مادی و معنوی و چه بسا جبران‌ناپذیر وارد شده است.
مردمی بودن و تکیه به مردم، مهم‌ترین و کلیدی‌ترین مؤلفه استحکام و اقتدار نظام اسلامی است. جمهوری اسلامی با تکیه به حضور و اعتماد به مردم بزرگ‌ترین تهدید‌های خارجی و فتنه‌های داخلی را خنثی نموده است. حضور مردم در عرصه‌های مختلف تبلیغاتی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، امدادی، خدماتی و... همواره منشأ تحول و حل مشکلات بوده است. حضور مردم در تمامی عرصه‌های دفاع مقدس، بزرگ‌ترین نماد مردمی بودن نظام اسلامی است. آنچه که جنگ تحمیلی هشت ساله ایران را با تمامی جنگ‌های سده‌های اخیر متمایز می‌کند، تکیه تمام عیار به مردم است. بی تردید مردمی شدن جنگ علت تامه پیروزی ایران در جنگ بود. تا پیش از جنگ ایران و عراق، جنگ‌ها با روش‌های متداول نظیر جنگ‌های کلاسیک، جنگ‌های نامنظم و پارتیزانی و نظایر آن اداره می‌شد، اما در جنگ تحمیلی که به واقع نه جنگ عراق علیه ایران بلکه یک جنگ تمام عیار جهانی بود (که حدود ۱۰۰ کشور رژیم سفاک بعثی عراق را در زمینه‌های مختلف جنگی، فنی، اطلاعاتی، لجستیکی، مستشاری، پشتیبانی و... حمایت کردند و ده‌ها کشور هم با اعزام نیرو رژیم صدام را کمک کردند که اسرای این کشور‌ها از این حقیقت پرده برمی‌دارد)، حضرت امام خمینی سلام‌الله علیه همه مردم را به حضور و اداره جنگ فراخواندند و روشی جدید از جنگ شکل گرفت که در آن مردم در صفر تا ۱۰۰ جنگ (از پشت جبهه گرفته تا خط مقدم جنگ) حضور عینی و مؤثر داشتند و دنیا عملاَ با شیوه جدیدی از جنگ مواجه شد. جمهوری اسلامی در سال‌های پس از جنگ نیز بر مردمی بودن دفاع از نظام و حضور در صحنه‌های جنگ نرم فرهنگی و تروریزم اقتصادی و... تکیه داشته و همواره با کمک و حضور مستقیم همین مردم فتنه ها، آسیب‌ها و تهدیدات را دفع و رفع کرده است.
این حقیقت تلخ را هرگز نمی‌توان نادیده گرفت که طی سه دهه اخیر متأسفانه منتخبین مردم به‌ویژه در قوه اجرایی به دلایل متعدد خواسته یا ناخواسته برخلاف رسالت مردمی نظام حرکت کرده و مسیر کاهش نقش مردم در اداره کشور را طی و نقش مردم را کمرنگ و کمرنگ‌تر کرده‌اند و در این مسیر ضمن جفای آشکار به نظام و مردم، خسارات سنگینی به باور و اعتماد مردم به نظام وارد آورده و موجبات دلزدگی و ناراحتی و حتی ناامیدی مردم را فراهم آوردند. نگاهی موشکافانه به بیانیه گام دوم نشان می‌دهد که عزم نظام در چله دوم انقلاب بر بازگشت به سنت امام خمینی و پررنگ‌تر کردن نقش مردم در اداره کشور استوار است و دولت سیزدهم به‌عنوان پرچمدار مردمی کردن دولت و اداره کشور پای در میدان خدمت صادقانه به مردم و باز کردن راه برای حضور مردم گذاشته است.
هنوز یک ماه از عمر دولت آیت‌الله رئیسی نگذشته که افکار عمومی جامعه مفهوم مردمی بودن، تغییر مثبت در مدیریت اجرایی کشور به نفع مردم، صداقت و راستی دولتمردان با مردم و جهادی و انقلابی عمل کردن را با تمام وجود درک و لمس کرده‌اند. سخنان آیت‌الله رئیسی در اولین برنامه زنده از شبکه یک سیما تصویر روشنی از صداقت، صمیمیت، امیدبخشی، آرامش دادن و اعتمادسازی بود. اولین باری بود که رئیس‌جمهور نه از دولت قبل گله کرد و نه با سیاه نمایی روحیه و امید مردم را تخریب کرد.. آیت‌الله رئیسی در دولت ۲۰ روزه خود سه سفر به سه استان مشکل دار (خوزستان، سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی) داشته و در این سفر‌ها تصویر روشنی از تغییر نگاه مسئولان به مردم و مردمی بودن نظام ارائه کرده است:


۱ - برخلاف مسئولان قبل که به صورت یک طرفه فقط شهوت حرف زدن داشتند ایشان برای شنیدن سخن و انتقاد و اعتراض مردم گوش شنوا دارد.
۲ - این سفر‌ها به دور از سفر‌های رایج و با کم‌ترین هزینه ممکن انجام می‌شود و قرار هم نیست که دولت در مسیر حل مشکلات مردم هزینه‌های گزاف بر دوش نظام و مردم تحمیل کند.
۳ - همه سفر‌ها در روز‌های تعطیل انجام شده که نشانگر آن است که وقتی در نبرد با تروریزم اقتصادی و ناتوی فرهنگی دشمن قرار داریم تعطیلی بی معنا بوده و دولتمردان باید شبانه روز و بدون معطلی و تعطیلی برای غلبه بر مشکلات موجود گام بردارند.
٤ - این سفر‌ها عاری از تکلفات و تجملات رایج بوده و به جای حضور در مرکز استان و برگزاری جلسات بی خاصیت، مستقیماً در نقاط پرمشکل استان حاضر شده و برای حل مشکلات مردم و رفع موانع موجود چاره جویی کرده اند، عزم و اقدام رئیس دولت سیزدهم برای مردمی کردن دولت تحسین‌برانگیز و قابل تکریم است، اما این اقدام کافی نیست. زمانی می‌توان از بارگشت به روش مردمی کردن حکومت در دوران امام راحل سخن گفت که:
۱ - روش و سیره رئیس دولت، فراگیر شده و تمام مسئولان در سطوح بالادستی، میانی و پایین دست و به دیگر سخن سطح ملی و کشوری، سطح منطقه‌ای و استانی و سطح محلی و شهرستان، بدون استثنا از این روش مبارک تمکین کرده و بدون وقفه و تعطیلی و به دور از تشریفات و تحمیل هزینه به حل مشکلات و از میان برداشتن موانع اقدام کنند.
۲ - عنوان دولت بدون تعطیل و مردمی، فراتر از اقدام شخص رئیس‌جمهور بابد در متن و بطن نظام نهادینه شود به طوری که آحاد افراد در کل کشور بدانند از این پس لازمه و پیش‌شرط قبول مسئولیت التزام عملی به مردمی بودن و حضور بی وقفه و بدون تعطیلی در سنگر خدمت به مردم است و در این راه به جای حرف زدن و سخنرانی‌های بی خاصیت و ملال‌آور، گوش شنوا و پای توانا و همت والا برای اداره مسئولیت و حل مشکلات باشند.
۳ - لازمه نهادینه‌سازی دولت مردمی و بدون تعطیل، انجام اقدامات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری و تدوین برخی شیوه‌نامه ها، آیین نامه‌ها و روش‌های اجرایی الزام آور و در صورت نیاز اصلاح قوانین است به گونه‌ای که این روش کاملاً قانونمند و به‌عنوان شیوه نامه حکومت اسلامی در دستور کار همه قوا در همه اعصار باشد.
٤ - نهادینه‌سازی دولت مردمی و بدون تعطیل (دولت در جنگ) مستلزم پیگیری و مراقبت مداوم از عملکرد مسئولان در تمامی سطوح و برخورد جدی و تنبیه خاطیان و متخلفان و معرفی به مردم است که بی‌شک این اقدام اعتماد بیشتر مردم را در پی خواهد داشت.
۵ - همانگونه که در دفاع مقدس از همه ظرفیت‌های مردم در تمام عرصه‌های جنگ استفاده شد، اینک نیز دولت باید به فوریت نسبت به شناسایی ظرفیت‌ها و توانمندی‌های مردم در دولت مردمی و تدوین روش‌ها و راه‌های استفاده حداکثری از مردم در اداره امور کشور اقدام کند و تصویری شفاف از اداره امور کشور به دست مردم ارائه نماید به طوری که همه دولت‌های بعدی نیز ملزم به سپردن اداره امور کشور به خود مردم بوده و تخلف از این روش مذموم و موجب برخورد با متخلف باشد.