فرصت سوزی بزرگ

در میان ده‌ها مجمع بین‌المللی که در سطوح عالی مقامات جهان برگزار میشود، مجمع عمومی سازمان ملل جایگاه ویژه و خاصی دارد. در طول تاریخ برگزاری این نشست،دیدارها و حواشی و نتایج آن برای بسیاری از کشورها مهم و تاثیرگذار بوده است. به همین دلیل سران کشور‌ها در کسوت رئیس جمهور، نخست وزیر
و تعدادی پادشاهی ریاستی تلاش می‌کنند تا در نیویورک حضور یابند و گفتگوهایشان را رودررو انجام دهند تا نتیجه مورد نظر را
به دست آورند.
عرف عمومی و دیپلماتیک اینگونه حکم می‌کند که وزرای خارجه کشورها چند روزی زودتر می‌روند تا پیش زمینه‌های دیدارهای مهم را بچینند و چندروزی دیرتر برمیگردند تا مسائل مهم را پیگیری کنند. نتیجه همین حضور‌ها و عدم حضورها در طی مدت زمانی کوتاه خود را نشان می‌دهد. در طول تاریخ جمهوری اسلامی به جز مرحوم هاشمی رفسنجانی، الباقی روسای جمهور در نیویورک حضور داشته و شخصا پیگیر مسائل بوده اند. سخنرانی حضوری در مجمع عمومی، حضور در جمع خبرنگاران، دیدار رو در رو با مقامات سیاسی کشورهای دیگر و از همه مهمتر دیدار با روسای سازمان مهم بین‌المللی از جمله مهمترین فرصت‌ها برای بیان نظرات و پیگیری مسائل دوجانبه و از همه مهمتر ابراز دکترین ایران در عرصه بین‌الملل بوده است.


در طول دو سال اخیر با توجه به پاندمی بیماری کرونا این اجلاس به صورت حضوری و مجازی برگزار میشود تا همه کشورها بتوانند نظرات خود را بیان کنند. امسال علی رغم انتظار سفر آقای رئیسی به نیویورک بنا به دلایلی این سفر اتفاق نیافتاد و سخنرانی به صورت مجازی برگزار شد.
معمولا انتظار این است که رئیس جمهور تازه کار
در اولین سال حضور بر مسند ریاست جمهوری به نیویورک برود تا هم با فضای نظام بین‌الملل بیشتر آشنا شود و هم بتواند به صورت حضوری نظرات کشور خود را بیان کرده و دفاع کند و از همه مهمتر در دیدار با مقامات دیگر کشورها به دنبال گسترش مناسبات مختلف باشد. عدم سفر آقای رئیسی عملا یک فرصت بزرگ را از دولت و سیاست خارجی گرفت. رئیس جمهور می‌توانست با حضور در این اجلاس هم با سران بسیاری از کشورهای آسیایی، آفریقایی و اروپایی دیدار کند و هم برای توسعه تجارت و رفع تحریم‌ها تلاش کند. ابراز موضع رسمی ایران در خصوص برجام و مذاکرات وین و ادامه آن نیاز مهم بین‌المللی است که باید در نیویورک اتفاق می‌افتاد. اما متاسفانه این فرصت بزرگ از دست رفت. نکته دیگر این است که متن سخنرانی رئیس جمهور هیچ نقطه مثبتی نداشت. متاسفانه سهل‌انگاری وزارت خارجه و مشاوران رئیس جمهور به خوبی در تهیه این متن مشهود بود.کاش به جای تکرار مکررات و گفتن جملاتی که بیشتر شبیه سرتیتر اخبار بود، موضع رسمی‌تر نسبت به مسائل جاری گرفته می‌شد.
میتوانستند در متن تهیه شده نسبت به مسئله افغانستان، اوضاع خاورمیانه و از همه مهمتر مسئله مذاکرات وین مواضع جدی بگیرند و نسبت به برخی رفتارهای شرکای خارجی اعلام موضع کنند.می شد ابتدا در این متن نسبت به ادامه مذاکرات، نیاز به رفع تحریم، بازگشت پول‌های بلوکه شده، ادامه همکاری با آژانس انرژی اتمی، مسئله نفت و انرژی و روابط تهران با همسایگان نظرات قاطع خود را بیان کنیم و سپس در قدم دوم به سراغ مسئله افغانستان، وضعیت یمن و سوریه برویم و در پایان نسبت به شرایط پاندمی در جهان حرف بزنیم.
اما متاسفانه این فرصت طلایی را به راحتی ازدست دادیم.کسی هم مسئولیتش را به عهده نمی‌گیرد و به نظر می‌رسد در سال‌های آینده هم همین روش را پیش میگیریم. سال‌های 84 تا 92 را به یاد بیاورید که چگونه به راحتی همین فرصت‌ها به تهدید تبدیل میشدند و نتیجه آن رفتار چه بود. اگر رئیس جمهور نتواند مقتدرانه مواضع کشور را بگوید تیم مذاکره‌کننده نیز توانایی هدایت و پیشبرد مذاکرات به نفع کشور را ندارد.
کاش مشاوران و مقامات وزارت خارجه تلاش بیشتری کنند تا اینگونه فرصت‌ها
از دست نرود.