با قاطعیت می‌گویم آقای وزیر «راست» نمی‌گویند

‌مدیرکل سابق بازرسی ارزیابی عملکرد و پاسخ‌گویی به شکایات وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به «وزیر» پاسخ می‌دهد با قاطعیت می‌گویم آقای وزیر «راست» نمی‌گویند ‌رؤیا رفیعی روز چهارشنبه مورخ 1400/8/12 در دفتر کار خود در طبقه هشتم وزارت صمت طبق روال برنامه روزانه خود در حال بازدید سایت‌های خبری و اطلاع از اخبار روز به‌ویژه اخبار مرتبط با تازه‌های کرونا بودم که خبری از وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نظرم را جلب کرد؛ قبل از هر چیز باید خاطرنشان کنم که «همه همکاران، دوستان و اقوامی که من را می‌شناسند، می‌دانند که این‌جانب از فضای مجازی به دور بوده و به‌ نوعی آدم عصر حجری به‌ حساب می‌آیم و از همه فناوری‌های مدرن مدیریتی در حد نیازهای اداری و حتی‌الامکان در چارچوب مقررات از رایانه و موتورهای جست‌وجو استفاده می‌کنم؛ بنابراین خیلی وارد حواشی اخباری که در فضای مجازی و سایت‌ها می‌خوانم، نمی‌شوم؛ چراکه معتقدم عمده اخبار حرف حساب و راست و درست را نمی‌زنند»؛ اما این بار این خبر به‌ نوعی به شرافت و حیثیت کاری من هم مربوط می‌شد؛ پس با دقت هرچه تمام‌تر ریشه خبر و چندوچون آن را دنبال کردم. خبر از این‌ قرار بود که گویا وزیر جوان به دلیل هجمه‌ای که بخشی از نمایندگان محترم مجلس به ایشان در روزهای گذشته انجام داده بودند و در پاسخ به عزل و نصب‌های وسیعی که در سطح آن وزارتخانه انجام‌ شده بود، فرموده بودند «عمده عزل‌های مدیران آن وزارتخانه که در نوع خود بی‌سابقه بوده و برای ایشان جزء سندهای افتخار محسوب می‌شده، به یکی از علت‌های زیر صورت گرفته است:
- برخی از آن مدیران دچار انواع مفاسد ازجمله مفاسد اقتصادی و مالی بوده‌اند!!!!
- برخی دیگر دارای انواع محکومیت‌های امنیتی و مجددا اقتصادی بوده‌اند!!!!
- برخی به دلیل ناکارآمدی و تجربه بی‌ربط ضربه زده‌اند!!!!
- برخی در مرحله بازنشستگی بوده‌اند.


- و درنهایت برخی خودشان تمایلی به ادامه همکاری نداشته‌اند.
و در آخر هم نتیجه‌گیری کرده بودند که با به‌کارگیری مدیران انقلابی، دست‌پاک، مردمی، فساد‌ستیز و کارآمد!!! قطعا در چند ماه آینده متوجه تغییرات شگرف در وزارت معظم تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمان‌های تابعه خواهید شد.
حقیقتا بنده اگرچه حدود 30 سال سابقه خدمت، 20 سال سابقه مدیریتی و حدود هشت سال سابقه مدیرکلی در دستگاه‌های دولتی داشته‌ام؛ اما همواره به دلیل دارا‌بودن سه خصوصیت از مرحله کارشناسی تا مدیرکلی در دولت‌های مختلف ارتقا یافته‌ام و اصولا وابستگی‌ها و رانت‌های حزبی-گروهی در قبول مسئولیت خدمتگزاری به مردم نقشی در سوابق دولتی بنده نداشته است و این سه خصوصیت که قابل راستی‌آزمایی و رصد نیز هستند، عبارت‌اند از:
1- مسئولیت‌پذیری و تعهد سازمانی
2- تخصص و کارآمدی
3- جدیت و تلاش برای خدمت خالصانه و به‌ دور از حاشیه و سیاسی‌کاری و در نهایت خیرخواهی
بنابراین با خواندن جملات آقای وزیر یکه خوردم!!! به‌ویژه آنکه بنده با توجه به اینکه آدم سیاسی هم نبوده‌ام، در همه سوابق کاری با تمام دولت‌ها چه چپ، چه راست و چه میانه بسیار صمیمانه و با شدت و حدت هرچه‌ تمام‌تر کار کرده‌ام و فقط در دولت تدبیر و امید به جهت اعتراض به حیف‌ومیل ارزهای ذخیره‌شده در صندوق توسعه ملی و با اختیار خود از سمت مدیرکلی استعفا دادم و درنهایت به لطف و مرحمت جناب آقای شریعتمداری، وزیر محترم وقت و دلسوز وزارت کار، از وزارت صمت به‌ قصد استفاده هر‌چه بیشتر از توان مدیریتی این‌جانب به وزارت کار فراخوانده شدم. درنتیجه در وهله اول با توجه به اینکه یکی، دو ماهی در خدمت وزیر جوان و انقلابی جناب آقای دکتر عبدالملکی کار کرده بودم و در جلسات از ادب و احترام ایشان به‌ پیش‌کسوتان حقیقتا چیزی کم ندیده بودم، شک کردم که دوستان رسانه‌ای چپ و راست برای زدن همدیگر احتمالا سخنان آقای وزیر را منقطع انتشار داده‌اند یا حتی شاید وارونه!!!! این بود که با مدیرکل محترم روابط‌عمومی وزارت کار تماس تلفنی گرفتم و مراتب گلایه خود را بیان کردم... . ایشان فرمودند که منظور از افراد عزل‌شده سرکار عالی و سایر دوستان که جلسه تودیع و قدردانی برایشان گرفته‌ شده بود، نبوده و کسانی بوده‌اند که بدون تشریفات اداری برکنار شده‌اند! ای‌ کاش همکاران جوان وزارت کار قدری هم با تأمل صحبت می‌کردند و حداقل به مدیر 30‌ساله این مملکت به این منوال ساده‌لوحانه سخن نمی‌گفتند یا حداقل عذرهای منطقی و معقول بیان می‌کردند؛ هرچند ایشان به این نحو قصد دلجویی ‌داشتند؛ اما انتظار داشتم حرمت 30 سال تجربه و سرمایه کشور به نحو مطلوبی نگه داشته می‌شد و صحبت‌های آقای وزیر اصلاح می‌شد؛ چراکه وزیر جوان و اکثر همراهان جدید ایشان در هر حال به نحوی معرف شاگردان مکتب دانشگاه امام صادق (ع) بودند و هر‌یک در کنار همه عناوین تحصیلی تخصصی عبارت «معارف اسلامی» را هم یدک می‌کشیدند؛ بنابراین انتظارم این بود که با این بنده حقیر تحصیل‌کرده مکتب پلی‌تکنیک تهران – دانشگاه صنعتی امیرکبیر حداقل اگرنه در بعد تخصص بلکه در بعد معارف و درنتیجه اخلاق اسلامی یک سر و گردن بالاتر از خود رعایت شئونات انسانی و اسلامی را بروز می‌دادند که متأسفانه تا این لحظه این‌طور نبوده و درنهایت بر خود تکلیف دانستم پاسخ آقای وزیر را به دلایل ذیل اعلام کنم:
- به دلیل پاسداشت «حرمت» 30 سال سابقه پاک خالصانه و با تمام وجود همه هم‌وطنان و مدیرانی که در این مملکت به‌ دور از گرایش‌های حزبی، قومی-قبیله‌ای و گروهی در این آب‌وخاک فعالیت کرده و تجربه کسب کرده‌اند
- به حرمت «پاسداشت» اخلاق و کرامت انسانی در ارتباطات کاری
- به‌ منظور جلوگیری از رواج «دروغ» و کتمان «راست»
- برای ترویج هرچه راستی، درستی و نیکویی در جامعه
- به خاطر جلوگیری از اهانت‌های بعدی
- برای امید‌دادن به فرزندان باسواد مسئولیت‌پذیر متخصص و بی‌حاشیه این مملکت در به‌کارگیری توان و ظرفیت آنها برای ساختن
- برای شروع مشق تعدیل و اصلاح انحرافات رفتاری و گفتاری مدیران نظام
- به جهت جلوگیری از انزوای مدیران کارآمد
- به دلیل دِین و احساس مسئولیتی که جامعه بر‌عهده مدیران گذاشته‌اند
- و در کل به خاطر رضای خدا
به آقای دکتر عبدالملکی وزیر محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعی اعلام می‌دارم:
جناب آقای وزیر!
لطفا لااقل آزاده باشید
1- بنده به‌هیچ‌وجه مدیری فاسد با پرونده‌های فساد مالی اقتصادی-امنیتی نبوده‌ام.
2- بنده به‌هیچ‌وجه به شما و هیچ‌یک از بخش‌های اداری آن وزارتخانه تقاضای بازنشستگی نداده‌ام و بین دو تا هفت سال دیگر با توجه به مدرک تحصیلی‌ام می‌توانم با دولت ادامه همکاری داشته باشم.
3- بنده تا آخرین لحظه (10 مهرماه 1400 ساعت 10:30) به‌هیچ‌وجه و در هیچ جایی اعلام نکردم که قصد همکاری با مدیران جدید وزارت کار را ندارم و برعکس اگرچه برخی از دوستان و همکاران سابق در وزارت صمت لطف و مرحمت کرده و تقاضا داشتند به دستگاه مادر برگردم؛ اما همواره اعلام داشتم تا زمانی که در وزارت کار از تجربه و تخصص بنده استفاده شود، ترجیح می‌دهم بمانم؛ مگر اینکه باند جدید!!! نخواهند با من کار کنند.
4- تا آخرین جلسات و آخرین مکاتبات عملکرد بنده بیانگر همکاری صد درصدی با مجموعه همفکران شما بوده و به قول ظریفی مستندات آن‌ هم موجود است!!!
5- مدعی هستم در مقایسه با همه مدیران گذشته و حال در سمت‌هایی که تاکنون قبول کرده‌ام، آتش به اختیارتر، انقلابی‌تر، کارآمدتر، دست‌پاک‌تر، مردمی‌تر و بدون حاشیه‌تر عمل کرده‌ام.
بنابراین بفرمایید من و احیانا سایر مدیران هم‌رده بنده به چه دلیل به قول شما عزل یا برکنار شدیم؟ که حداقل در طبقه‌بندی شما بگنجیم... .
کلام آخر:
اگر شما فقط به دلایلی که برای عزل مدیران برشمردید این جمله را اضافه می‌کردید، به‌هیچ‌وجه مصدع اوقات شما نمی‌شدم و آن جمله این است:
«به ظن بنده (یعنی جناب وزیر) و با پیش‌بینی‌ای که انجام می‌شد، برخی از مدیران عزل‌شده با تعاریف «انقلابی‌بودن» که در ذهن ما و همفکران‌مان هست، فاصله داشتند».
آن موقع من صد‌ درصد حرف شما را می‌پذیرفتم؛ چراکه مفهوم «انقلابی‌بودن» از نظر بنده یعنی با سرعت، با شدت، با توان هرچه‌ تمام‌تر، با غیرت و تعصب و بدون ملاحظات سیاسی باید در راه آبادانی این آب‌ و خاک کمر همت و خدمت ببندیم؛ چراکه هرچه داریم از این خاک است و آب و بس... .
ای‌ کاش حداقل اگر نمی‌توانستید حرف راست را بزنید، سکوت می‌کردید... .
نوش جانتان! گوارای وجودتان! در انتخابات پیروز شدید، یکدست شدید، باند همفکر و همسوی خودتان را برای همکاری دعوت کردید، حقتان است! هیچ اعتراض و شکایتی هم نیست! چراکه قبل از شما هم همین منوال بود؛ اما تهمت نزنید و حرف راست را بزنید.