نهضت تازه ترجمه را می‌توان از شعر آغاز کرد

سرویس فرهنگ و هنر جوان آنلاین: مصطفی محدثی‌خراسانی که تاکنون از او چندین مجموعه شعر به چاپ رسیده است در جریان دیدار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سازمان صدا و سیما با شعرا حضور داشت. محدثی معتقد است آنچه تا کنون در حق شعر و ادبیات روا داشته شده به دلیل نبود نگاه جدی نزد مسئولان فرهنگی و نیز نداشتن راهبرد و سیاست بلندمدت نتوانسته اثرگذاری بایسته‌ای داشته باشد. نقل برخی جزئیات دیدار با رئیس رسانه ملی و وزیر ارشاد، بررسی راهکار‌های برون‌رفت شعر از خمودگی امروز این عرصه، انتظاراتی که از مسئولان فرهنگی و هنری برای تقویت آن می‌رود و نیز تأثیر‌گذاری احتمالی قرار گرفتن شعر در بحث نهضت ترجمه از محور‌های گفت‌وگوی «جوان» با این شاعر کشورمان است. شاید بتوان گفت شعر در میان هنر‌های معاصر ایران از قوت بی‌مانندی برخوردار است، اما متأسفانه آنطور که باید در جامعه این غنای ادبی جاری و ساری نمی‌شود. شرایط و اوضاع و احوال شعر و ادبیات را در این ایام چگونه ارزیابی می‌کنید؟
به جریان شعر کشور از دو منظر می‌توان نگاه کرد؛ یکی از حیث فضای خود شاعران و کار شاعری است که در هر شرایطی شاعر، چون ناگزیر از شعر سرودن است ارتباطش در هر شرایطی ادامه پیدا می‌کند و خلق و سرایش اشعار همواره در حال زایش و رخ دادن است. اما آنچه نظام فرهنگی می‌تواند انجام بدهد تا این فضا رونق بیشتری بگیرد و انگیزه‌های بیشتری در فضای ادبی شکل بگیرد و روشنگری شکل بگیرد. خصوصاً برای نسل جوانی که در این مسیر حرکت می‌کنند شاید بشود گفت به طور کلی هیچ‌گاه آن کاری که در شأن و اندازه و ضرورت شعر بوده در این نظام فرهنگی انجام نشده است. همواره یک نگاه غیرراهبردی و کم اهمیت به حوزه شعری بوده است و چه در رسانه ملی و چه در حوزه دیگر رسانه‌ها و مطبوعات شعر از آن جایگاه شایسته و نقش‌آفرینی که در تاریخ و فرهنگ و میراث ادبی ما داشته به آن اهمیت داده نشده است. هیچ نهاد و سازمانی متولی شعر به معنای کاملش نیست. خیلی‌ها فعالیت‌هایی می‌کنند چه ارشاد و حوزه هنری و چه دیگر نهاد‌های فرهنگی، اما یک جایی که سیاستگذار تمام و کمال باشد و به شکل راهبردی و ملی و با پشتوانه این کار را پی بگیرد هیچگاه نداشتیم و همچنان متولی شعر در کشور معلوم نیست و شعرا به حال خودشان ر‌ها شده‌اند.
در واقع شما معتقدید شورا‌هایی که این روز‌ها تحت عناوینی مثل شورای تخصصی شعر یا محافل ادبی فعالیت می‌کنند نتوانسته‌اند مأموریت‌هایشان را در این رابطه درست انجام بدهند؟
این‌ها تشکیل می‌شوند تا نیاز‌های خودشان را جبران کنند و اصلاً کاری به شعر و ادبیات آن ندارند. هر جا که شورای تخصصی شعری ایجاد می‌شود برای رفع و رجوع کار‌های خودشان است. این‌هایی هم که جشنواره برگزار می‌کنند یا کار‌هایی از این دست انجام می‌دهند قبلاً بذری نپاشیده‌اند که حالا بخواهند در جشنواره ثمره آن را برداشت کنند و صرفاً می‌آیند و دسترنج شاعران را بدون هیچ هزینه‌ای به نفع خودشان برداشت می‌کنند.


منظورتان این است که جشنواره‌ها به نوعی مثل بازارچه عمل می‌کنند که شاعران ماحصل تلاششان را آنجا می‌آورند و برگزارکنندگان به نفع خودشان برداشت می‌کنند؟
بله! این‌ها کاری نکرده‌اند، بذری نپاشیده‌اند که برداشت کنند. می‌آیند با یک فراخوانی و جشنواره‌ای دسترنج شاعران را جمع می‌کنند و آن‌ها را به نام اداره و مجموعه خودشان در قالب کتاب منتشر می‌کنند یا اینکه با استفاده از آن‌ها کنگره برگزار می‌کنند و بیلان کار می‌دهند. این در حالی است که در تولید این آثار هیچ نقشی نداشته‌اند و این یکی از مشکلات فضای شعر و ادبیات و شاعران کشورمان است.
علت اینکه برخی مدیران فرهنگی شعر امروز را جدی نمی‌گیرند، چیست؟ آیا آن‌ها را با اشعار شعرای گذشته مقایسه می‌کنند یا مشکل نگاه طفیلی گونه‌ای است که نسبت به شعر در ذهن آن‌ها نقش بسته است؟
بحث مقایسه با اشعار شعرای گذشته منتفی است و علتش هم این است که این‌ها اساساً سواد چنین کاری را ندارند. اگر آن مرتبه از سواد و بینش در بین آن‌ها وجود داشت که جای شکرش باقی بود. نداشتن توجه جدی به شعر و شاعران دلایل متنوعی دارد که یکی از آن‌ها حضور همیشگی شاعران بدون نیاز به هیچگونه هزینه کردن در میدان است نه نازی دارند و نه غمزه‌ای و نه چهره سلبریتی شده‌اند که توقعات آنچنانی داشته باشند! به زعم آن‌ها تولید محتوا و سرایش شعر همچون حاصل جوشش احساس و عقل است و شاعر برای آن هزینه‌ای نمی‌دهد. در حالی که اصلاً چنین فرضی درست نیست، چون شاعر برای این کار عمر و تمام هستی‌اش را صرف می‌کند تا این ابیات شکل بگیرد. تمام کارهایش، زندگی و معیشتش را ر‌ها کرده تا توانسته این اشعار را بسراید. یکی دیگر از نکاتی که باعث می‌شود توجه خیلی جدی از سوی آقایان مسئول به این عرصه مهم ادبیات و فعالانش نشود این است که شعرا در بزنگاه‌ها منتظر دعوتنامه نمی‌مانند و معمولاً در میدان‌های مختلف حضور کنشگرانه دارند و بر اساس سفارش عقل و دلشان شعر می‌گویند. این بی‌مهری‌ها و کم‌توجهی‌ها در حالی است که شعر در عرصه‌های تاریخی و مهم کشورمان مثل دوران انقلاب، ایام دفاع مقدس هشت ساله و بحث مدافعان حرم و دیگر عرصه‌ها حضور همیشگی و درخشان داشتند که همچنان هم ادامه دارد و برخلاف این مسائل متأسفانه هیچگاه هم حق شعر در نظام فرهنگی ما نه به لحاظ شأن آن و نه به لحاظ حمایت‌های مادی ادا نشده است.
برخلاف تأکیداتی که رهبر انقلاب در رابطه با شعر و ادبیات دارند مسئولان حوزه‌های مرتبط با این هنر اصیل - ایرانی بر اساس اقداماتی که روی زمین اتفاق می‌افتد و نه اظهارات میکروفونی و گفتگو‌های رسانه‌ای- توجه و اهمیتی برای آن قائل نیستند؛ به نظر شما علت این کم‌توجهی‌ها چیست؟
من می‌خواهم بگویم که همین حداقل‌هایی که در مورد شعر و توجه به این عرصه اتفاق می‌افتد مرهون حسن‌نظر و تأکیدات مقام معظم رهبری و جلسات حضوری شعرا با ایشان است. اگر همین جلسات دیدار رهبری و این سفارشات و تأکیدات ایشان بر اهمیت جایگاه شعر نبود، قطعاً اوضاع ما به شدت وخیم‌تر از الان بود. گاهی مسئولان فرهنگی تحت تأثیر جو این جلسات در همان بازه زمانی یک کار‌هایی می‌کنند، سر ذوق می‌آیند، جوگیر می‌شوند و حرکات موقتی انجام می‌دهند، اما چون هدفمند و سیاستگذاری شده بر اساس یک راهبرد کلان نیست منتج به نتیجه خاصی نمی‌شود و معمولاً ابتر می‌مانند. ما الان در وزارت ارشاد یک معاونتی تحت عنوان معاونت سینمایی داریم در صورتی که با تمام اهمیتی که دارد سینما یک هنر وارداتی است نه به آن شکل مثل شعر یک ریشه تاریخی بیش از هزار ساله در فرهنگ و ادبیات ما دارد، معاونتی داریم، اما برای شعر که هر ایرانی با آن درگیر هست هر کسی که زبان فارسی تکلم می‌کند از شعر بهره می‌برد و شعر او را در زیباتر و درست‌تر سخن گفتن و حتی در بهتر دیدن جهان و هستی کمک می‌کند. آن جایگاهی که باید داشته باشد را ندارد. شما یک جایی را به من بگویید که در نظام باشد و برای شعر سیاستگذاری کلان بکند و راهبردی داشته باشد؟ نداریم متأسفانه!
طی چند وقت اخیر ما شاهد جابه‌جایی مدیران و مسئولان ارشد دولتی و حاکمیتی در حوزه فرهنگ و هنر بودیم. در همین ایام رئیس جدید سازمان صدا و سیما و وزیر ارشاد دولت سیزدهم با برخی از چهر‌های مبرز و شناخته شده حوزه شعر و ادبیات دیدار‌های متعددی داشتند که علی الظاهر نشان‌دهنده عزم جازم آن‌ها برای خدمت بیشتر به حوزه مهم و به مخاطره افتاده ادبیات و شعر است. توقع شما از این افراد و دستگاه‌های مسئول برای اعتلا و کمک به پیشبرد اهداف ادبیات، زبان و شعر فارسی چیست؟
اینکه جناب اسماعیلی و آقای جبلی که حتی قبل از انتخابشان به عنوان رئیس سازمان صدا و سیما جلساتی با شعرا داشتند در جای خودشان حاوی نکات امیدوارکننده‌ای است که نشان می‌دهد ادبیات و شعر جزو دغدغه‌های اولیه این عزیزان است و امیدواریم که در حد همین دیدار‌ها و علاقه‌های موقتی و شخصی نماند و به برنامه‌های کلان، راهبردی و درازمدت تبدیل بشوند و به پیشرفت جریان شعر کشورمان کمک کنند.
با توجه به اینکه شما در این دیدار‌ها حضور داشتید نوع نگاه و سطح دغدغه آن‌ها نسبت به شعر و ادبیات را چطور ارزیابی می‌کنید؟ و آیا اساساً راهبرد خاص و ویژه‌ای برای شعر از سوی آن‌ها مطرح شد؟
جلسه آقای اسماعیلی به مناسبت روز تکریم شعر و ادب بود که یک مراسم رسمی تقویمی و سالانه به حساب می‌آمد و صحبت‌هایی که آقای وزیر در آن جلسه مطرح کردند از جنس صحبت‌هایی است که معمولاً بقیه افراد هم در چنین جلساتی مطرح می‌کنند و باید منتظر عملکرد ایشان باشیم. اما آقای جبلی صرحتاً و به طور مشخص درباره شعر صحبت کردند که به نظر می‌آمد حوزه شعر و ادبیات جزو دغدغه‌های اصلی‌شان است و به دنبال ارتقای سطح آن هستند تا شعر و ادبیات فارسی را به جایگاه شایسته‌اش در همه شئون صدا و سیما برسانند. ما هم در این زمینه امیدواری‌های زیادی داریم چراکه اگر صدا و سیما به عنوان رسانه ملی به اهمیت این قضیه پی ببرد و به شأن و جایگاه مهم ادبیات و شعر وقوف پیدا بکند به نظر من حتی می‌تواند عملکردش با این سیل مخاطب و پوشش و گستره عظیمی که در کشور دارد از وزارت ارشاد هم اثرگذارتر و جلوتر باشد.
ما در حوزه ترجمه اشعار شعرای بزرگی مثل حافظ، عمر خیام، مولوی و سعدی اقداماتی داشته‌ایم. به نظر شما با توجه به اینکه رهبر انقلاب بحث لزوم اهمیت نهضت ترجمه در حوزه ادبیات و داستان را مطرح کردند، آیا می‌توانیم به اثر‌گذاری و کمک این نهضت به ترجمه شعر شاعران عصر حاضر امیدوار باشیم؟
قطعاً و باید این اتفاق تا الان می‌افتاده است. در طول تاریخ، میراث گذشته و دست برتر ما در حوزه‌های فرهنگ و هنر و ادبیات، شعر بوده و هست و جهان تاریخ ما را به حافظ و مولوی و این بزرگان می‌شناسد. در دوره معاصر و خصوصاً دوره پس از انقلاب بحث ترجمه بیشتر از آن طرف بوده تا از سمت ما. طی دهه‌های بعد از انقلاب در بحث ترجمه شعرای عرب و امریکای لاتین کار‌های درخشان و خوبی اتفاق افتاده و ما به لطف همین کار‌ها با ادبیات و شعر جهان آشنایی خوبی پیدا کردیم، اما متأسفانه از ایران و از زبان فارسی به زبان‌های دیگر که به شدت نیازمند آن هستیم اقدامی صورت نگرفته است. علت این اهمیت آن است که منطقه جغرافیایی محدودی با زبان فارسی تکلم می‌کنند و اگر این آثار ترجمه نشوند قطعاً حوزه نفوذ و تأثیر‌گذاری‌اش در بین خودمان و کشورمان محدود و محصور می‌ماند. به نظر من شعر هم باید یکی از پرچمداران بحث نهضت ترجمه باشد و در آن حضور داشته باشد و این حرف‌های جهانی که امروز شاعران ما در رابطه با مسائل مبتلا به بشری دارند باید زمینه‌های شنیده شدن آن به گوش جهانیان از سوی دستگاه‌های مسئول فراهم شود.
شما به فعالیت‌های ادبیات و شعر و رشد آن در دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی اشاره داشتید. امروزه به‌خصوص در حوزه ادبیات مقاومت تولیدات زیادی داریم و حوزه‌ها و ژانر‌هایی مثل ادبیات مقاومت، استکبارستیزی و دفاع از حقوق بشر بعد از انقلاب متولد و خلق شده‌اند که به دلیل محتوای مستدل و منطقی مستحکمش باعث ایجاد گفتمان‌های متنوعی شده‌اند. به نظر شما برای تقویت و کمک به استمرار زایش و تولید محتوا در این عرصه‌ها چه اقداماتی باید صورت بگیرد؟
به نظرم همین گفتمانی که بعد از انقلاب اسلامی در همین حوزه‌هایی که شما به آن‌ها اشاره کردید ایجاد شده‌اند یکی از درخشان‌ترین شکل‌های ارائه شده این گفتمان در حوزه شعر انقلاب صورت گرفته است. خوشبختانه به لحاظ ذهنی، زبانی و قالبی شعر انقلاب آنقدر تنوع دارد که آثار شایسته و قابل ترجمه‌ای از بین آن‌ها به شرط اینکه کسی، نهادی یا دستگاهی متولی این کار بشود، می‌توان گزینش و به زبان‌های دیگر ترجمه و منتقل کرد تا به نوعی جهان با گفتمان ما، رشادت‌ها، حماسه‌ها و ایثار دهه‌های اخیر ملت سربلند ایران آشنا بشوند. اگرچه جلوه‌هایی از این موضوعات را ممکن است جهانیان در حوزه‌هایی مثل سیاست ببینند، ولی ممکن است که سیاست در رساندن این مفاهیم به دلیل تخریب هدفمندی که نسبت به آن در رسانه‌های دنیا صورت می‌گیرد الکن یا ناقص عمل کند یا تنها یک وجه از این گفتمان را نشان بدهد، اما ادبیات و شعر می‌تواند به عنوان مکمل سیاست خارجی ما عمل کند. مردم در بسیاری از نقاط دنیا به دلیل همین تخریب رسانه‌ای بزرگ و هدفمند علیه گفتمان انقلاب اسلامی نتوانسته‌اند آن را از دریچه سیاست دریافت کنند و حتی گاهی قصه وارونه هم شده، ولی این شعر و زبان فرهنگ و هنر است که می‌تواند شکل اصلی و چهره معصوم و منزه گفتمان انقلاب اسلامی را به جهانیان معرفی کند. شعر شأن والا و ظرفیت‌های اثر‌گذاری بر عرصه‌ها و شئون مختلف زندگی را دارد و این مهم به پشتوانه جریان اصیل هزار و چند صد ساله آن است که باید مورد تقویت و بهره‌برداری قرار بگیرد.