تحریم علیه گروه‌های مقاومت فلسطینی نتیجه عکس دارد


حسن لاسجردی
کارشناس مسائل خاورمیانه
رژیم صهیونیستی در طول تاریخچه مجعول خود همواره سیاست‌هایی تبعیض‌آمیز علیه مردم فلسطین داشته است. اما در سال‌های اخیر، سران این رژیم با درک بیشتر مقاومت مردم فلسطین، با فاصله گرفتن از افکار تند نسل اول خود همانند «آریل شارون» و... تلاش کرده‌اند از میزان جنایات عملی و ظاهری خود علیه مردم فلسطین کم کنند و به جای آن به سیاست‌های فشار و ارعاب رو آورده‌اند. زیرا می‌دانند، این کار می‌تواند سقوط آنها را زودتر از آنچه که اکنون هست، رقم بزند. از همین رو همان طور که می‌بینیم، سیاست کنونی رژیم صهیونیستی بیشتر روی اعمال فشار بر حماس و مردم غزه متمرکز شده است و سایر اقدامات مخرب خود، مثل یهودی‌سازی قدس را به آرامی پیش می‌برند. زیرا به خاطر دارند که چنین اقداماتی در گذشته چگونه باعث خشم مردم فلسطین شده است. برای مثال انتفاضه دوم زمانی رخ داد که در بحبوحه نگرانی‌ها و خشم مردم فلسطین از تخریب اماکن مقدس خود، «آریل شارون» وارد مسجدالاقصی شد. این دست اقدامات که خط قرمزهای مردم فلسطین را زیر پا می‌گذارد می‌تواند منجر به فوران خشمی شود که انتفاضه سوم را رقم بزند. بنابراین به زعم من، رژیم صهیونیستی تلاش خواهد کرد، با کاهش اثرات جانبی عملیات استشهادی روز یکشنبه از خروش احتمالی فلسطینیان در امان بماند.


 البته این به آن معنا نیست که در روزهای آینده شاهد اعتراضی در اراضی اشغالی فلسطین نباشیم. اما این اعتراض‌ها منجر به وقوع انتفاضه‌ای جدید نمی‌شود. زیرا سران رژیم که در هراس از وقوع چنین انتفاضه‌ای هستند، تلاش خواهند کرد در کنار برخی سیاست‌های سختگیرانه، با اعمال برخی اقدامات مانع از فوران خشم عمومی شوند.
اما در این بین از تلاش‌های خود علیه مقاومت فلسطین در خارج از مرزهای اشغالی نخواهند کاست. هرچند که چنین تلاش‌هایی تاکنون اثری عکس داشته است. در دهه‌های گذشته همواره شاهد برخی سیاست‌های تحریمی از سوی غرب علیه گروه‌های مقاومت بوده‌ایم، اما این اقدامات نتیجه‌ای خلاف آنچه که آنها خواسته‌اند، در بر داشته است. تأثیراتی که در دو بعد قابل بررسی است؛ تأثیر این دست اقدامات نخست در حوزه فلسطین مشهود است. مردم و گروه‌های فلسطینی هرچند در برخی مواضع ایدئولوژیک تفاوت‌هایی دارند، اما هر زمان احساس کنند یکی از آنها تحت فشار سیاسی، اقتصادی یا تبلیغاتی است، ناخودآگاه به سمت حمایت از آن گروه و جنبش حرکت می‌کنند.
 در مرحله بعد این اقدامات تأثیراتی منطقه‌ای دارند. کشورهای عربی یا اسلامی در منطقه هر قدر منفعل و خنثی باشند، نسبت به سیاست‌های مداخله‌جویانه کشورهای بزرگ غربی نظیر انگلیس که سابقه مشخصی در منطقه دارند، حساسیتی ویژه دارند.
حتی اگر دولت‌های این کشورها ملاحظه‌های سیاسی را در این راه پیشه کنند، مردم، سازمان‌های مردم نهاد و نخبگان این کشورها، به آسانی از کنار این سیاست‌ها عبور نخواهند کرد. این باعث می‌شود فضای افکار عمومی به نفع گروه‌های مقاومت جلب شود.
علاوه بر این تاریخ به ما نشان داده است، گروه‌های مقاومت هر بار که تحت شرایط تحریمی و تبلیغی سوء قرار گرفته‌اند، نه تنها بیش از پیش مورد حمایت افکار عمومی خاورمیانه قرار گرفته‌اند، خیلی زود با بازیابی خود از آسیب‌های احتمالی در امان مانده‌اند.