نام ممنوعه‌ محمدرضا شجریان که صدای عشق و اتحاد بود

شهروند| این روزها سالن استاد شهناز خانه هنرمندان ایران میزبان نمایشگاه «نغمه مانا»، همراه با نکوداشت زنده‌یاد محمدرضا شجریان است. نمایشگاهی شامل ۷۹ پوستر، ۲۷ نشانه و نشانه‌نوشته و ۲۱ تابلوی نفیس که در آیین گشایش آن حسین علیزاده در نکوداشت محمدرضا شجریان گفت که صدای شجریان، صدای عشق است و اگر کسی با عشق خصومتی دارد با او نیز خصومت خواهد داشت. علیزاده همچنین در حضور هنرمندانی چون همایون شجریان، سهیل محمودی، غلامحسین امیرخانی، حمیدرضا نوربخش، علی دهکردی، مجید رجبی‌معمار، اسرافیل شیرچی، علی بوستان، هوشنگ اردلان، مظفر شفیعی، علی جهاندار، بردیا صدرنوری، محسن سلیمانی و بسیاری دیگر هنر استاد شجریان را نیاز انسان خواند…
 مجید رجبی‌معمار مدیرعامل خانه هنرمندان ایران نیز درباره نمایشگاه «نغمه مانا» و نکوداشت خسرو آواز ایران گفت: «ایشان به معنای واقعی ذوالفنون بودند؛ هم در موسیقی، هم در آواز و شناخت شعر و ادبیات. ایشان نقشی جدی در احیای شعر پارسی، کهن و حتی سپید و در خوشنویسی نیز مهارت داشتند. ایشان در قرائت قرآن کریم نیز بسیار لحن زیبایی داشتند…»
 شجریان همان خورشید است!
 حسین علیزاده گفت که این روزها آسمان شهرمان نیز مثل هوایمان بی‌امید است. اما امید باید باشد. هنر امیدآفرین است و شاید به همین دلیل هم هست که عده‌ای دوستش ندارند. اینها با زندگی مخالف‌اند. ما اما باید از آسمان آبی لذت ببریم. پوستر نمایشگاه نیز تصویری از خورشید میان آسمان آبی است و آن خورشید شجریان است.

جزیره آزادی



  علیزاده با اشاره به اینکه زمان آمدن به سمت خانه هنرمندان احساس ورود به یک جزیره را داشته؛ دنیای هنر را جزیره آزادی خواند و کنایه‌های تندی زد به اوضاع و شرایط فرهنگی این روزها: «خارج از این جزیره نام محمدرضا شجریان ممکن است ممنوع باشد. اما در این جزیره می‌توان نامش را بلند گفت. محمدرضا شجریان در قلب مردم جای دارد. در یک سالی که از درگذشت او می‌گذرد، اتفاق زیاد رخ داد، اما از روزی که او را از دست دادیم، اتفاقا او را بیشتر بین خود داریم.»

بغضی که هنوز همراه‌مان است!
حسین علیزاده درباره پرداخت شبکه‌های داخلی و خارجی به هنرمندی در حد و اندازه شجریان گفت: «رادیو و تلویزیون ما که اوضاعش مشخص است و این میان ما به فرستنده‌های دیگر گاهی مراجعه می‌کنیم، زیرا همه‌مان بغضی داشتیم که تا امروز هم همراه‌مان است. اما من دیدم که این فرستنده‌ها هم حرف‌هایی می‌زدند مثل اینکه شجریان هنرمند بااستعدادی بود. یا مثلا در یک برنامه فردی که اصلا خواننده نبود، به یاد محمدرضا شجریان خواند. در کل باید بگویم در دنیای متضادی زندگی می‌کنیم، اما نام محمدرضا شجریان خود اتحاد ایجاد می‌کند و همیشه این اتحاد را خوانده است. الان هم نام شجریان است که اینجا ما را کنار هم جمع کرده است. در جامعه نام او را همه می‌شناسند حتی اگر هنرش را نشناسند، زیرا پشت همه این هنرها شعور، جسارت و شجاعت است.»

صدای عشق و اتحاد
  علیزاده درباره شجریان حرف زیاد داشت: «هیچ کس نمی‌توانست به شجریان زور بگوید. وقتی اجازه ندادند سازهایمان را که تعدادش زیاد بود، با هواپیمایی در آمریکا جابه‌جا کنیم، سوار هواپیما نشد و ما نصف روز در فرودگاه ماندیم تا بالاخره یک هواپیما شرایط را بپذیرد. او هر آنچه می‌خواست به دست می‌آورد. چیزی که این روحیه‌اش باید برای ما درس باشد. اینکه عادت نکنیم صرفا یک خیابان به نامش کنیم. هنر او با شخصیتی شکل گرفته که در واقع آن است که نمی‌تواند تکرار شود. صدای او، صدای عشق است و اگر کسی با عشق خصومتی دارد، با او خصومت دارد. هنر شجریان نیاز انسان است.»