سرنوشت مهاجران ورزش ایران به آرزوهای‌شان رسیدند؟

در سال‌های اخیر تعداد ورزشکاران مهاجر البته در میان نخبگان افزایش یافته و همین نگرانی‌هایی را ایجاد کرده است. با این حال افراد کمی هستند که بعد از کوچ شرایط رو به رشدی را پشت سرمی‌گذارند و بسیاری هم هستند که حتی در بعد ورزش قهرمانی هم فعالیت نمی‌کنند.
به گزارش خبرآنلاین، تغییر پرچم، تغییر تابعیت، مهاجرت و پناهندگی از مهم ترین واژه های این روزهای ورزش ایران است که البته در سال های اخیر به نسبت گذشته بیشتر به گوش می رسد.
از نظر جامعه شناسی هرکدام از این واژگان معنای متفاوت و عوامل گسترده ای دارند اما اگر جامعه امروز ایران را مدنظر قرار بدهیم یکی از مهم ترین علل انتخاب این راه ها مشکلات اقتصادی و عدم توجه به نیاز ورزشکاران است که سبب می شود با توجه به موقعیت هایی که نسبت به دیگر افراد جامعه در اختیار آن ها قرار می گیرند، از کشور خود کوچ کنند.
مهاجرت به خصوص در میان نخبگان نه فقط در ایران بلکه در کشورهای توسعه یافته نیز وجود دارد اما قطعا از نظر اهداف و علل شرایط متفاوتی نسبت به ایران را تجربه می کنند. کمتر کشور توسعه یافته ای پیدا می شود که پرستار و پزشکانش در مهم ترین شرایط تاریخ کاری خود راهی کشور دیگری شوند موضوعی که به گفته مسئولان بهداشت ایران این اتفاق در کشور رخ داده است. در واقع مهاجرت هایی که از سوی ورزشکاران در کشورهایی چون فرانسه، آلمان، آمریکا و ... صورت می گیرد کمتر جنبه اقتصادی دارد.


علاقه به مهاجرت از کجا شکل می گیرد؟
نخبگان کشورهایی کمتر توسعه یافته همیشه جزو اهداف حکومت های توسعه یافته بوده اند چرا که با جذب آن ها نه تنها خودشان به یک استعداد آماده و تربیت شده با منابع مالی خارجی می رسند بلکه مانع توسعه آن کشور هم می شوند چرا که سرمایه انسانی مهم ترین عامل رشد و توسعه یک کشور است.
شاید برای ایران که کمتر به ورزشکاران نخبه خود اهمیت می دهد مهاجرت یک ورزشکار آینده دار مورد توجه دولت و حتی مردم نباشد و بیشتر به کوچ نخبگان علمی اهمیت داده شود اما با توجه به جایگاه ورزش در کشورهای اروپایی و توسعه یافته باید گفت که امروز ورزش از حالت سرگرمی خارج شده و حتی نشانه توسعه کشورهاست.
عوامل دافعه داخلی و جاذبه خارجی نقش مهمی در ترغیب ورزشکاران به مهاجرت ایفا می کند. حتی ممکن است که یک ورزشکار از طبقه پایین جامعه نباشد اما برای رسیدن به یک شرایط آرمانی تصمیم به کوچ بگیرد.
در ادامه این گزارش به وضعیت ورزشکارانی که در سال های اخیر به دلایل مختلف از ایران خارج شدند پرداخته ایم.
شطرنج و حسرت کوچ یک نابغه جهانی
شاید بتوان گفت مهم ترین مهاجرت سال های اخیر ورزش ایران در شطرنج رخ داده؛ جایی که علیرضا فیروزجا که امروز نفر دوم رنکینگ جهانی است به دلیل بی اهمیتی مسئولان ورزش تغییر پرچم داد و بعد از مدت ها مسابقه با پرچم فیده حالا با نام فرانسه در رقابت ها شرکت می کند. نخبه ای که حالا تیتر اصلی تمام رسانه های شطرنجی دنیاست و حتی قهرمان 5 دوره رقابت های جهانی یعنی مگنوس کارلسن هم می داند کسی جز علیرضا وارث تاج و تخت او نیست. این موضوع نه در یکی دوسال گذشته بلکه از سال ها قبل توسط کارشناسان خبره شطرنج دنیا اعلام شده بود اما مسئولان ورزش ایران به آسانی اجازه مهاجرت او را دادند. البته فیروزجا تغییر پرچم داده؛ اتفاقی که در دنیای شطرنج عادی است و هیچ ارتباطی به مباحث سیاسی و پناهندگی ندارد. کما اینکه چندی پیش هم لوون آرونیان سوپراستاد بزرگ ارمنی پرچمش را به آمریکا تغییر داد. با وجود اینکه تصمیم او در رسانه ها سروصدای زیادی داشت و همه از رفتن این استعداد ابراز ناراحتی کردند اما فیروزجا هیچ حاشیه ای بعد از مهاجرت نداشت و هیچ گاه درباره علت تصمیم خود صحبتی نکرد. علیرضا فیروزجا که چند هفته پیش قهرمان گرند سوئیس شد توانست سهمیه مسابقات کاندیداهای جهان را هم کسب کند تا با قهرمانی احتمالی در این رقابت ها در دوره بعدی قهرمانی جهان رو در روی مگنوس کارلسن بنشیند؛ مردی که اعلام کرد که اگر فیروزجا حریف بعدی اش نشود احتمالا در مسابقه شرکت نمی کند چرا که انگیزه ای ندارد!
درسا درخشانی، میترا حجازی پور، غزل حکیمی فرد، الشن مرادی، آتوسا پورکاشیان (شطرنج باز) و شهره بیات (داور شطرنج ) از دیگر مهاجران شطرنج در سال های اخیر بودند. حجازی پور در فرانسه، حکیمی فرد در سوئیس، مرادی، درخشانی و پورکاشیان در آمریکا و بیات در انگلیس به فعالیت شطرنجی خود ادامه می دهند.
البته پیش از این افرادی چون کامران شیرازی، مهرشاد شریف نیز بودند که به خاطر ممنوعیت شطرنج در ایران با پرچم کشورهای آمریکا و فرانسه مسابقه دادند.
با این حال فیروزجا را می توان مهم ترین و البته پرامیدترین مهاجر شطرنج ایران به حساب آورد.
فوتبال و کوچ نابغه داوری
علیرضا فغانی حدود دو سال ونیم پیش به خاطر مسائل خانوادگی تصمیم به مهاجرت به استرالیا گرفت ولی در همین فصل لیگ برتر هم پیش آمده که بازی هایی را در ایران قضاوت کرده است. او در تورنمنت ها به نام ایران قضاوت می کند اما خارج نشین است. او از جمله داوران مطرح آسیایی محسوب می شود که رده بندی جام جهانی 2018 و فینال المپیک 2016 را سوت زد.
علی قربانی و حجت حق وردی در تیم سومقاییت آذربایجان توپ می زنند و به عضویت تیم ملی این کشور هم در آمدند.قربانی 8 و حق وردی 9 بازی ملی برای آذربایجان انجام دادند.
مهاجران پارالمپیکی
پوریا جلالی پور تیروکمان که برای کسب سهمیه پارالمپیک توکیو به هلند اعزام شده بود در کامپوند تیمی به مدال طلا رسید اما به یک باره سر از کانادا در آورد و اعلام کرد که منتظر ویزای آمریکاست اما هیچ خبری از او در ورزش نیست!
شهراد نساج پور پرتابگر دیسک پارادوومیدانی در سال 2015 از ایران خارج شد و یک سال بعد شانس حضور در پارالمپیک را آن هم به عنوان پرچمدار پیدا کرد. او در پارالمپیک توکیو نیز حاضر بود. او در ریو یازدهم و در توکیو هشتم شد.
سامان بلاغی بسکتبالیست با ویلچر ایران که با تیم ملی به رقابت های جهانی آلمان رفته بود در همان کشور پناهنده شد و به ایران برنگشت.
محسن کائیدی پارادوومیدانی کاری که در پارالمپیک لندن و ریو 4 مدال برای ایران کسب کرده بود دو سال پیش راهی ترکیه شد و در آن جا به ورزش ادامه داد و در قهرمانی اروپا مدال برنز را کسب کرد.
محمد خالوندی دیگر پارادوومیدانی کار موفق ایران بود که راهی ترکیه شد. خالوندی در قهرمانی اروپا به مدال طلا رسید و حالا رکورددار پرتاب نیزه کلاس F57 این قاره است. او درباره علت تصمیمش برای رفتن به کشور دیگر گفت: به آینده‌ام فکر می‌کنم و به اینکه بعد از پایان ورزشم مورد حمایت چندانی قرار نمی‌گیرم، برای همین هم خودم و هم خانواده‌ام این تصمیم بسیار سخت را گرفتیم. نه قرار است غیرقانونی بروم و نه اینکه فرار کنم، به کشور ترکیه می‌روم تا علاوه بر بازی برای این کشور، تجربه چندین سال حضورم در رشته پرتاب نیزه را در اختیار آنها قرار دهم.
حامد حیدری که در پارالمپیک ریو 2016 بعد از خالوندی به مدال نقره رسیده بود در پارالمپیک توکیو با کنار زدن یک ایرانی به نام آذربایجان مدال طلا گرفت. او در قهرمانی اروپا نیز برای این کشور مدال نقره را تصاحب کرد.
خالوندی، حیدری و کائیدی جزو دو تابعیتی ها محسوب می شوند.
جودوکاران پرسروصدا
پرحاشیه ترین جودوکار و مهاجر سعید ملایی بود که بعد از رقابت های جهانی 2019 از ژاپن راهی آلمان شد. صحبت های او علیه فدراسیون ایران منجر به تعلیق فدراسیون شده است. او بعد از پناهندگی در آلمان در گرنداسلم اوساکا به جایی نرسید و حذف شد. اواخر 2019 رئیس جمهور مغولستان او را به این کشور دعوت کرد و او پاسپورت مغولستان را گرفت. او در گرنداسلم مجارستان برای اولین بار برای مغولستان مدال (برنز) گرفت. او در گرند اسلم تل آویو که به میزبانی رژیم اشغالگر قدس برگزار شد به نایب قهرمانی رسید. ملایی در المپیک 2020 توکیو نیز با شکست مقابل جودوکار ژاپنی به مدال نقره رسید.
وحید سرلک حدود 10 سال پیش راهی آلمان شد و همان جا اعلام پناهندگی کرد اما این جودوکار در ورزش به جایی نرسید و خداحافظی کرد! او مدتی سرمربی باشگاه مونشن گلادباخ بود.
محمد رشنونژاد یکی از مهاجران جودو، کسی بود که به خاطر مشکلاتش مجبور به حراج مدال هایش شد و چهارسال پیش همراه با تیم ملی به هلند رفت اما بعد از خروج از هتل به قصد خرید دیگر نزد کاروان برنگشت. او حدود یک سال و نیم بعد در تورنمنت آزاد بلژیک به مدال برنز رسید.
جواد محجوب سهمیه المپیک 2012 و 2016 ریو را کسب کرد و بعد از بازی های برزیل به خاطر بی اهمیتی مسئولان نسبت به این ورزش راهی کانادا شد. او صحبت هایی در خصوص حضور در MMA داشت.
احسان رجبی در سال 88 به مدال برنز مسابقات قهرمانی آسیا رسید اما چند ماه بعد دوپینگ او مثبت اعلام شد اما رجبی فدراسیون را مقصر دانست. او در سال 89 به آمریکا مهاجرت کرد و در رقابت های بی جی جی پرو کالیفرنیا دو طلا گرفت و در رقابت های جهانی جوجیتسو هم قهرمان شد. رجبی در گرنداسلم آمریکا هم نایب قهرمان شد.
آرش آقایی که در رقابت های کارگران جهان به مدال رسیده بود سه سال پیش راهی آذربایجان شد. او معتقد است در آذربایجان یک لژیونر است نه پناهنده یا مهاجر. محسن غفار نیز سال 92 به آلمان پناهنده شد.
محمد منصوری سرمربی تیم ملی نیز شهریور 98 به آلمان پناهنده شد.
کشتی و مهاجرت به آذربایجان
نوید زنگنه ملی پوش 74 کیلوگرم کشتی ایران سال 98 به کانادا رفت و ااعلام شد که از دو سال بعد برای این کشور کشتی می گیرد اما هنوز هیچ خبری از او در مسابقات مهم نیست. او در سال 218 د مسابقات زیر 23 سال جهان برنز گرفت و در قهرمانی آسیا 2019 میز به مدال نقره رسید.
سامان طهماسبی 11 سال پیش تصمیم به مهاجرت به کشور آذربایجان گرفت و کشتی را در این کشور ادامه داد. او از جمله ورزشکارانی بود که سیستم پاداش های پرزرق و برق این کشور چشمش را گرفت و ترک دیار کرد. او در المپیک 2012 لندن و 2016 ریو با دوبنده آذربایجان روی تشک رفت. او در ریو در همان مسابقه نخست باخت و در شانس مجدد هم مبارزه را به حبیب الله اخلاقی واگذار کرد. دو نقره و یک برنز قهرمانی جهان سه افتخار او با آذربایجان بود. طهماسبی بعد از ریو از کشتی خداحافظی کرد و به ایران برگشت.
محمدرضا آذرشکیب نیز در سال 97 راهی آذربایجان شد تا برای این کشور کشتی بگیرد. او یک بار پیشنهاد این کشور را رد کرده بود.
صباح شریعتی از 7 سال پیش برای آذربایجانی ها کشتی می گیرد و در المپیک ریو نیز به مدال برنز رسید. او در بازی های اروپایی نیز دو مدال گرفت. او در اولین مسابقه‌ای که برای آذربایجان کشتی گرفت توانست مدال طلای مسابقات جام جایزه بزرگ باکو سال ۲۰۱۳ را کسب کند. این کشور در سنگین وزن کشتی فرنگی مدالی نداشت و این اولین عنوان آن ها بود.
پیام زرین پور هم که مدتی در آمریکا تحصیل می کرد و به کشور برگشته بود بار دیگر به آمریکا رفت.
تکواندو و مهاجران پرشمار
کیمیا علیزاده قطعا از جمله نام های تاریخ ماندگار ایران است کسی که اولین و تنها مدال المپیک ایران را در المپیک کسب کرده است. او دو سال و نیم پیش راه هلند شد و بعد در آلمان اقامت گرفت. علیزاده که بعد از مهاجرت با مصدومیت دست و پنجه نرم می کرد در قهرمانی اروپا به مدال نرسید. هیات اجرایی کمیته بین المللی المپیک به خاطر حمایت از او با حضور علیزاده در بازی های المپیک توکیو موافقت کرد. مبارزه او با ناهید کیانی در توکیو یکی از تلخ ترین مبارزه های تاریخ ورزش ایران بود. در نهایت علیزاده که جید جونز تکواندوکار نامدار بریتانیایی را از پیش رو برداشته بود از کسب مدال برنز المپیک بازماند.
دینا پوریونس به خاطر شرایط تکواندو ایران و بی اهمیتی فدراسیون راهی هلند شد. او در قهرمانی اروپا 2018 برای این کشور مدال نقره گرفت و در المپیک 2020 توکیو نیز در قالب کاروان پناهندگان حاضر بود و در یک هشتم نهایی به رقیب چینی باخت.
راحله آسمانی نیز در تیم ملی بلژیک عضویت داشت گفته می شود فعالیت اصلی اش در این کشور در زمینه پُست است اما او در مسابقات آزاد به نام بلژیک شرکت کرد. آسمانی به خاطر خلف وعده مسئولان در اهدای پاداش مدال نقره بازی های آسیایی گوانگژو تصمیم به مهاجرت گرفت. او در المپیک 2016 ریو نیز مسابقه داد و در رقابت های قهرمانی اروپا به مدال برنز رسید.
میلاد بیگی که بعد از کنار گذاشته شدن رضا مهماندوست راهی آذربایجان شد عملکرد موفقی زیر پرچم این کشور داشت. او مهم ترین عنوان خود را در ریو به دست آورد. جایی که توانست مهدی خدابخشی تکواندوکار پرامید ایران را از پیش رو بردارد و در نهایت به مدال برنز بازی های المپیک برسد. البته مهماندوست علت شکست بیگی در نیمه نهایی را شرایط روحی بد به خاطر مبارزه با دوستش خدابخشی عنوان کرد.
او در سال 2015 نیز در بازی های اروپایی قهرمان شده بود.
خود رضا مهماندوست مربی موفق تکواندو که هیچ گاه به خاطر عناوین شاگردانش در ایران از سوی مسئولان مورد توجه قرار نگرفت، از جمله مهاجران ورزش ایران است. سینا بهرامی نیز در سال 93 به آذربایجان رفت بعد از مدتی دوباره به ایران برگشت. او اعلام کرد که برای کار کردن با مهماندوست به آذربایجان رفته است. کسری مهدی پورنژاد نیز در سال 96 به آلمان رفت.
مهدی خدابخشی نیز که با تانیا ملی پوش صربستانی ازدواج کرد به خاطر او تغییر تابعیت داد و راهی این کشور شد. او در قهرمانی اروپا 2021 برای صربستان مدال نقره را به دست آورد.
فرزاد ذوالقدری را باید آخرین مهاجر تکواندو دانست که از سال 2020 تصمیم گرفت با پرچم بلغارستان در مسابقات شرکت کند.فرزاد پسر محمد حسین ذوالقدر سرمربی اسبق تیم ملی است.
کسری مهدی پورنژاد و همسرش پریسا فرشیدی نیز در کشور آلمان فعالیت دارند.
قایقرانان بی سروصدا
سعید فضل اولی بعد از بازی های آسیا 2014 اینچئون تصمیم به مهاجرت به آلمان گرفت. مهم ترین عنوان او با ایران مدال نقره بازی های آسیایی بود . او در سال 2016 به عنوان 5 ورزشکار برتر شهر کارلسروهه معرفی شد. او در المپیک 2020 در تیم پناهندگان حاضر بود و در یک چهارم نهایی (گروه سوم) به رده چهام رسید.
آرزو معتمدی اولین زن ایرانی بود که توانست سهمیه کایاک بازی های المپیک 2012 لندن را کسب کند اما برگزاری مسابقه انتخابی بین او و آرزو حکیمی سبب ناراحتی این قایقران شد. او در سال 91 راهی دانشگاه اوکلاهاما آمریکا شد. او نتایج خوبی در رقابت های داخلی آمریکا و آلمان گرفت اما در میادین مهم جهانی و المپیک به عنوانی نرسید اگر چه هدف او از ترک ایران تحصیل بود.
مینا علیزاده که در تیم ملی دراگان بوت زنان ایران فعالیت می کرد در سال 88 همراه با تیم به مسابقات چک رفت اما به کمک برادرش راهی آلمان شد و پناهندگی این کشور را گرفت. او مهم ترین دلیل پناهندگی خود را عدم توجه مسئولان به ورزش زنان و عملکرد ضعیف فدراسیون در تامین امکانات عنوان کرد.
شروین پاکدل 17 ساله که از او به عنوان استعداد در قایقرانی نام برده می شد در حاشیه اعزام به رقابت های جهانی زیر 23 سال در سال 95 در فرودگاه گم شد. در حالی که همه از این اتفاق شوکه بودند مشخص شد او به پرتغال در خواست پناهندگی داده است. نکته جالب توجه اینکه پدر او از این موضوع خبر نداشت و بعد ها اعلام شد که خانواده مادری او اصلی ترین مشوق پاکدل برای ماندن در پرتغال بوده اند. مربی تیم ملی به خاطر این اتفاق اخراج شد!
کیمیا مرادی از رشته کاناپولو نیز در سال 96 راهی نروژ شد.
سایر رشته ها
مهر سال 93 بود که خبری در خصوص پناهندگی پوریا پورابراهیم(نجات غریق) و محمود زاویه(نجات غریق) در مون پولیه فرانسه منتشر شد و آن ها در حاشیه اعزام تیم به رقابت های جهانی تصمیم به جدایی گرفتند.
صدف خادم اولین زن ایرانی بوکسور البته در بخش آماتور است که فدراسیون ایران هیچ مسئولیتی برفعالیت های او ندارد و این بوکسور به صورت مستقل در مسابقات شرکت می کند. او همسر مهیا منشی پور است. محمد حسین ابراهیمی شمشیرباز اسلحه فلوره در سال 2010 و در اعزام برای آماده سازی بازی های گوانگژو در فرانسه از اردوی تیم ملی جدا شد و پناهندگی آلمان را گرفت.
ایمان جمالی اولین لژیونر هندبال ایران است که راهی لیگ مجارستان شد. او بعد از مدتی پاسپورت این کشور را گرفت. او مهم ترین دلیل تغییر تابعیت خود را اوضاع بد رشته هندبال عنوان کرد.
احسان خدادادی ملی پوش ژیمناستیک نیز که سال 94 به ترکیه رفت درباره علت خداحافظی‌اش از تیم ملی ایران گفت: ۱۰ سال عضو تیم ملی ژیمناستیک بودم و دو سال کاپیتانی تیم ملی را بر عهده داشتم اما متاسفانه سرمربی تیم ملی ژیمناستیک با زدن انگ بی‌اخلاقی و اینکه مشکل اخلاقی دارم و در اردوی اوکراین به جای حضور در تمرینات و گوش دادن به حرف مربیان دنبال کارهای شخصی خود بودم، به راحتی با آبروی من بازی کرد.
مهتاب یادگاری، مژگان تاجیک، امین ارباب،رضا فرخیان، سارا خسروی و محمد رمضان پور در کشورهایی چون آمریکا و اتریش، دانمارک به عنوان مربی و ورزشکار در ژیمناستیک فعالیت می کنند.
هامون درفشی پور که به کانادا مهاجرت کرده بود با سمیرا ملکی پور که خودش هم ملی پوش و مربی تیم زنان بود ازدواج کرد و در این کشور ماندگار شد. در تیم پناهجویان المپیک 2020 و در کومیته مسابقه داد. درفشی پور ابتدا مقابل حیفی از لتونی پیروز شد اما بعد به رقیب اردنی باخت.
شقایق باپیری ملی پوش هندبال نیز چند روز پیش قبل از بازگشت تیم ملی به ایران از رقابت های جهانی اسپانیا از کاروان جدا شد و با انتشار ویدیوی اعلام کرد که نه به دلایل سیاسی بلکه برای داشتن آینده ای بهتر تقاضای پناهندگی دارد.
مهاجران ناموفق
کم پیش می آید که ورزشکاری چون علیرضا فیروزجا از کشور خارج شود و جدی تر به مسیر خود ادامه دهد و به عناوین مهم جهانی هم برسد. بسیاری از آن ها حتی بعد از مدتی ورزش را کنار گذاشته و تلاش کردند در حیطه دیگری فعالیت کنند چرا که هدفشان از مهاجرت موضوعی فراتر از موفقیت در ورزش بوده است. در واقع حضور در یک تورنمنت ورزشی یا اردوی برون مرزی مسیری برای دستیابی افراد به اهدافشان بوده که در بسیاری اوقات رنگ و بوی ورزش ندارد.
یکی از مهم ترین اعتراض های مردم نسبت به ورزشکارانی که تصمیم به خروج از کشور دارند نیز در همین مبحث است. در واقع بسیاری رفتن نخبگان به خارج از کشور با هزینه آن فرد را یک تصمیم شخصی می دانند اما آنان که با پول فدراسیون که از بیت الملی پرداخت شده به اردو یا مسابقه می روند و بعد از جدایی از تیم تقاضای پناهندگی می کنند مورد انتقاد هستند. در واقع ورزشکار نه با هزینه خودش بلکه با پول مردم به یک سفر می رود؛ سفری که پیش از آن برنامه ریزی برای بلیت یک طرفه اش را گرفته است!
صالحی امیری و لحن آرام با کوچ کنندگان
رضا صالحی امیری رئیس کمیته ملی المپیک از جمله مسئولانی است که در تمام صحبت های خود در خصوص مهاجران حتی پناهندگان سیاسی موضع پدرانه ای داشته و بارها اعلام کرد که این مسائل باید آسیب شناسی شود. او تاکید کرد که باید به بحث مهاجرت ورزشکاران به لحاظ مفهومی پرداخته شود و بین مهاجرت و فرار نخبگان تمایز قائل شویم.
او حتی در موضوع مهاجرت کیمیا علیزاده و واکنش های او بعد از این اتفاق موضع تندی نداشت و با ادبیاتی درخور جایگاه خود نسبت به این موضوع اظهار نظر کرد.
رضا صالحی امیری رئیس کمیته ملی المپیک درباره مهاجرت ورزشکاران و تاکید بر عوامل رانشی در این مهاجرت ها گفت: ما یک سلسه عوامل کششی و رانشی داریم. عوامل رانشی عواملی است که بستری ایجاد می کند که یک قهرمان به خارج از کشور برود و با نارضایتی و رنجی که در او ایجاد می شود از کشور فاصله می گیرد و خارج از کشور مطالبه ایجاد می کند. بحث مقدس یا نامقدس و ارزش و غیرارزش کردن این موضوع اشتباه است.
او در ادامه صحبت‌های خود در‌خصوص شرایط ورزشکاران گفت: وقتی یک قهرمان المپیک زیر پنج میلیون تومان درآمد دارد و به او پیشنهاد بین 5 تا 10 هزار یورو داده می شود این یک عامل رانشی خواهد بود. ورزشکار می‌گوید من احساس نیاز می کنم که مدتی به خارج از کشور بروم و بازی کنم. ماباید عوامل کششی را افزایش بدهیم و این افراد را به عنوان سرمایه ملی به رسمیت بشناسیم. ما هنوز نتوانستیم مسئله اشتغال قهرمانان را حل کنیم. در دولت مصوبه داریم و براساس آن قهرمانان باید در وزارتخانه‌ها جذب شوند اما دستگاه‌ها این کار را نمی‌کنند. یکی از بحث های جدی جامعه نخبگی ایران، منزلت خواهی و لزوما معیشت خواهی نیست. یعنی تکریم، دیده شدن و هویت بخشی برای آنها مهم است.