جنگ اغنيا و فقرا!

جعفر  گلابي 
به نظر مي‌رسد اغلب نظريه‌پردازاني كه جنگ فقر و غنا را رد مي‌كنند، بيش از آنكه متعرض وجود يا عدم اين جنگ شوند بي‌نتيجه بودن آن يا حتي نتيجه عكس داشتنش را مد توجه قرار مي‌دهند. مسلما ميان اغنيا و فقرا در طول تاريخ درگيري‌هاي فراوان رخ داده است و اغلب انقلاب‌ها و بسياري از جنگ‌ها بر اثر شورش گرسنگان عليه اشراف صورت گرفته است، لذا بعيد است كسي اصل اين جنگ را نفي و تحولات مثبت يا منفي آن را انكار كند. نكته اصلي و كليدي اين بحث فوق‌العاده مهم تجربه بشري است كه نشان مي‌دهد شورش تهيدستان عليه متمولان اگر منجر به كشتار نشده، حتي در صورتي پيروزي اغلب توازن و تعادل اقتصادي جامعه را دربر نداشته و عدالت پايداري را محقق نكرده است. افزون بر آن در بسياري از مواقع حتي پس از پيروزي فيزيكي مستمندان يا هرج و مرج پديد آمده است يا پيروزشدگان به سرعت تبديل به قشر فرادست اجتماع شده با شدت بيشتري به استثمار و غارت جامعه پرداخته‌اند. در انقلاب‌هاي كمونيستي علاوه بر سيطره شديد و كوبنده رهبران انقلاب و برخوردارهاي قشر اندكي از جامعه، پايه‌هاي توليد و سرمايه‌گذاري شديدا تضعيف شده و فاصله گرفتن از رشد اقتصادي و از دست رفتن ارزش و انگيزه‌هاي واقعي كار و خلاقيت، باعث توزيع فقر شده اقتصاد نظام‌هاي مذكور را از درون نابود كرده است. شايد يكي از دلايل عمده به ‌سر آمدن احتمالي دوران انقلاب‌ها در جهان اين تجربه گرانسنگ بشري است. در انقلاب‌هاي الهي هم پس از دوره كوتاهي و هنگام غيبت پيامبران جامعه دچار انحراف شده و گاهي ستم‌هاي اقتصادي شدت بيشتري به‌ خود گرفته است كما اينكه امويان و عباسيان غارت و چپاول را به نقطه اعلا رساندند. 
اما اگر فقرا دريافته باشند كه شورش عليه اغنيا بي‌فايده است و درنهايت به مصايب ايشان افزوده مي‌شود آيا مي‌توان تصور كرد كه اين جنگ تمام شده است؟ فرض كنيم واقعا ديگر هيچ تهيدستي خشمگين نشود و از همه ‌چيز خود نگذرد و جهان پربلا نكند آيا اغنيا مي‌پذيرند كه پيشروي دايمي خود را متوقف و به انبوه داشته‌هاي خويش قناعت كنند يا حد يقفي براي آزمندي آنها وجود ندارد؟ آنها با ولعي آتشين به جمع‌آوري مال مي‌پردازند و اهل كمك جدي به فقرا بخوانيد دادن ماليات نيستند كما اينكه آيه 34 سوره توبه مي‌فرمايد: الذِين يكْنِزُون الذهب و الْفِضة ولا يُنْفِقُونها فِي سبِيلِ‌الله فبشِّرْهُمْ بِعذابٍ ألِيمٍ. مثلا در كشور ما اگر تا ديروز اختلاس‌ها 123 ميلياردي بود امروزه هزاران ميلياردي شده است، پنت‌هاوس و ويلاهايي در تهران با قيمت‌هاي ۷ تا ۱۵ ميليون دلار كه از املاك منطقه بورلي هيلز امريكا گران‌ترند يكي پس از ديگري سر برمي‌آورند، در همين اوضاع كرونايي و در بعد جهاني ثروت ميلياردرها به بيش از ۳.۶ تريليون يورو افزايش يافته و ۱۰۰ ميليون نفر به صفوف فقيرترين افراد اضافه شده است! چه بسا اگر مطالعه‌اي در جامعه ما انجام شود وضع بدتر و شكاف عميق‌تر باشد و مشكل دقيقا همين‌جاست! حداقل برخي اغنيا هنگام وجود زمينه‌هاي آلوده و رانتي باسرعت و سماجت و جسارت بيشتر بدون توليد ثروت واقعي و دادن ماليات، بر اموال خويش كه مستقيم و غيرمستقيم مربوط به فقراست مي‌افزايند و اين همان جنگي است كه اگر از طرف تهيدستان تمام شده باشد از طرف اشراف و متمكنان از هميشه داغ‌تر شده است. ابزارجنگ هميشه توپ و تانك و تير نيست، وقتي با يك اختلاس، با يك رانت، با ارزي كه مال مردم است كسي يك‌شبه به ثروت نجومي مي‌رسد قطعا صدها بلكه هزاران نفر را به خاك سياه مي‌نشاند. در مقابل صبر و چشم تهيدستان برج‌هاي لوكس با سيستم‌هاي هوشمند و نماهاي خيره‌كننده نماد پرچم جمجمه و استخوان‌هاي ضربدري هستند.
متاسفانه در جامعه ما ابعاد فاصله تهيدستان و فرادستان روزبه‌روز بيشتر مي‌شود و اگر كسي ادعا كند كه باسرعت باورنكردني به سوي جامعه كاملا دوقطبي پيش مي‌رويم نمي‌توان مستدل و مستند اين ادعا را رد كرد. قشر متوسط در حال تقسيم شدن ميان دو قطب فقير و غني با نسبت كاملا نابرابر است. به عبارتي مهاجرت اقشار متوسط به صفوف پايين جامعه از كساني كه به رندي و رانتي خود را به ميلياردها مي‌رسانند بسيار بيشتر است. قشر متوسطي كه مايه ثبات و رشد و بالندگي و آگاهي و آرامش جامعه است روزبه‌روز كم‌جمعيت‌تر مي‌شود. يكي از شواهد اين سخن گفته رييس اصولگراي كميسيون برنامه و بودجه مجلس است كه عنوان كرد: حدود 40ميليون نفر از جمعيت كشور نياز به كمك فوري و آني دارند! فقيران برخلاف اقشار متوسط يا در سكوت محض به‌سر مي‌برند يا فريادهاي‌شان ناگهان در خيابان‌ها گوش فلك را كر مي‌كند. تجمعات صنفي كه رو به تزايدند صداي همان مهاجرت اقشار متوسط به طبقه فقير است. حالا ديگر دولتيان اصولگرا كاملا در حال درك و لمس اعداد و ارقام تورم، نقدينگي، خط فقر، جمعيت ميليوني حاشيه‌نشين شهرها، كسري بودجه، پول موردنياز سرمايه‌گذاري و... هستند، اميد است با اين درك جديد به مذاكرات وين بنگرند و امكان كمك آني و فوري به محرومان را از اين طريق فراهم كنند و نگذارند برج و باروي اغنيا خشم فقرا را لبريز كند. جامعه ما به آرامش واقعي نيازمند است و هر ناآرامي مثل سم مهلك عمل خواهدكرد. البته منظور از امداد به محرومان (به‌جز برخي از كمك‌هاي ضروري) پول‌پاشي ميان مردم كه عوارض بسيار دارد نيست، منظور از بين بردن رانت‌ها، فراهم كردن امكان سرمايه‌گذاري، توليد قاعده‌مند ثروت، بازگرداندن آرامش به اقتصاد كشور، تثبيت واقعي قيمت‌ها، تقويت تامين اجتماعي و افزايش اشتغال پايدار از طريق رفع تحريم‌هاي ظالمانه است، شايد هيچ‌گاه هيچ متجاوزي به اندازه تحريم‌ها به مردم ايران اين همه ستم نكرده باشد.