روزنامه بهار
1396/04/04
قله کوه یخ را رها کنید
درباره هتاکی اقلیت تندرو در جریان راهپیمایی روز قدس به منتخب مردم از دقایقی پس از آن اتفاق تا چند روز آینده تحلیلهای گوناگونی از زوایای مختلفی مطرح شده و خواهد شد. عدهای سخن از برنامه ریزی شده بودن این رخداد کرده اند، برخی آن را اقدامی از سوی دستهای منافقین و اسرائیل دانستهاند، عدهای آن را همراستا با اهداف استکبار جهانی میخوانند، اصولگرایان اقدام این عده را مصداق نفوذ در بین خودشان قلمداد میکنند، برخی پای رئیس جمهور پیشیین را به میان کشیدهاند و هر کس از زاویهای به این رخداد اخیر میپردازد اما آیا به واقع ما با مشکلی در حوزه سیاست روبهرو هستیم یا این مسئله بیش از آنکه نیازمند تحلیل از سوی سیاسیون باشد باید میدان اظهار نظر علمای جامعه شناسی باشد؟به نظر میآید که رفتار هتاکانه رخ داده عدهای در حاشیه راهپیمایی روز قدس تنها «قلهای از کوه یخ» است و میبایست آن را در ابعادی کلانتر مورد بررسی قرار داد. هنگامی که به سالهای گذشته نگاهی میاندازیم شاهد آن هستیم که پیش از این نیز افرادی از همین تبار فکری مرتکب چنین اقدامات نابخردانهای شده بودند. خرداد89 و شعارهای هتاکانه علیه سیدحسن خمینی در مراسم بزرگداشت رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی آغاز دور تازهای از این اقدامات بود، در ادامه همین نوع اقدامات رفتارهای هتاکانه علیه رئیس مجلس در قم و پرتاب کفش و مهر به سوی او بود که در برابر آن شاهد موج گستردهای از اعتراضات هم بودهایم که سبب تشکیل کمیته حقیقت یاب در مجلس شد. بخشهایی از نتایجی که از تحقیقات آن کمیته حقیقت یاب در این موضوع منتشر شد نشان دهنده آن بود که ظاهرا این نوع اعتراضات آن قدرها هم که عدهای مدعی هستند به طور «خودجوش» و از سوی افرادی «خودسر» نیست و اتفاقا افراد شناخته شدهای هم پشت این قبیل مسائلند. حمله به علی مطهری در شیراز را شاید بتوان فراموش نشدنیترین اتفاق در پرونده رفتارهای هتاکانه تندروها دانست. پروندهای که بررسی آن به گفته وکیل نایب رئیس مجلس به دادسرای نظامی محول شده است و همین امر میتواند نشانگر آن باشد که آمران این اقدام چه کسانی بوده اند. و نمونه آخر حمله همزمان به رئیس جمهور روحانی، معاون اول و نایب رئیس مجلس در راهپیمایی روز قدس. در خصوص این اقدام میتوان از زوایای مختلفی به اظهار نظر پرداخت.
الف) از جنبه سیاسی
1ـ واقعیت آن است که همواره در خصوص راهپیماهایی از جنس 22بهمن و یا روز قدس از تعبیر «راهپیمایی وحدت بخش» صحبت شده است. پرسش اساسی از تندروهای روی صحنه و پشت صحنه این اقدام آن است که آیا حمله به چهره هایی که شخصیت هایی محبوب در جامعه هستند و صندوق آرا نشانگر آن است که اکثریت را همراه خود میبینند تلاش برای وحدت است و یا ضد آن؟
2ـ از جمله اهداف برگزاری راهپیمایی روز قدس بازگرداندن مسئله فلسطین به صدر اخبار رسانهها و تلاشی برای یادآوری رنجی است که مردم فلسطین به واسطه اشغالگری سال هاست متحمل آن شده اند. حال سوال این است که آیا چنین اقداماتی به این هدف مهم روز قدس کمکی کرده است و یا اتفاقا سبب آن شده که به جای موضوع فلسطین که به گفته رهبر انقلاب میبایست موضوع اول جهان اسلام باشد مسئله هتاکی تندروها به رئیس جمهور روحانی تیتر یک رسانههای داخلی و خارجی شود؟
3ـ آیا ابراز مخالفت اقلیت تندرو ذیل جریان اصولگرا از چنین رفتاری را میتوان باور کرد؟ آیا میتوان پذیرفت که پس از هفتهها کار رسانهای – سیاسی علیه رئیس جمهور منتخب که تاثیر به سزایی در وقوع آن چه رخ داد داشته است حالا با یک ابراز مخالفت ساده و ظاهری این مسئله جمع شود؟ ! شاید بهتر باشد که افرادی که تازه یادشان آمده است که باید از تندروی تبری بجویند با خود صادق باشند و بپذیرند که علت اصلی این رفتارهای ناشایست در حاشیه راهپیمایی روز قدس که به متن تبدیل شد به رفتار و گفتار سیاسی این افراد بازمی گردد. خوب است که این آقایان به جای محکوم کردن ظاهری که اهمیتی هم ندارد ابتدا به رئیس جمهور منتخب تبریک گفته و سپس از پمپاژ خبرهای نادرستی که به شکل دقیقهای علیه منتخب مردم و جریان همراهش منتشر میشود دست بردارند.
4ـ تلاش نهادهای امنیتی و دستگاه قضایی برای شناسایی و برخورد با توهین کنندگان به رئیس جمهور بخشی از وظایف این نهادهاست اما به نظر میآید که میتوان به جای این نوع برخوردها با افرادی که مشخصا آلت دست عدهای دیگر هستند یکبار برای همیشه با آمران این قبیل وقایع که ناشناس هم نیستند برخورد شود. مگر چند نفر از زمان و موقعیت حضور رئیس جمهور، معاون اول و نایب رئیس مجلس در راهپیمایی روز قدس مطلع بودهاند که عدهای دقیقا در همان زمان و در همان مکان حضور پیدا کردند؟ !
ب) از جنبه غیرسیاسی
واقعیت آن است که عدم پذیرش شکست و خواست اکثریت علاوه بر آن که نشانگر رفتار غیرمتمدنانه سیاسی است از جنبههای جامعه شناختی و روان شناختی هم جای بحث و بررسی دارد. هنگامی که عدهای خود را حق مطلق دانسته و در مقابل دیگرانی که به هر دلیلی مثل آنان نمیاندیشند را باطل میدانند یک بار روانی مضاعفی بر دوششان احساس خواهند کرد به گونهای که هر نوع شکست در مسیری که درست میدانند را شکست جبهه حق پنداشته و پیروز را به عنوان مصداقی از باطل میپندارند. در چنین وضعیتی کاملا طبیعی است که پذیرش شکست سخت بوده و امکان عکس العملهای سخت در برابر پیروزی رقیب فراهم میشود. رفتارهایی از قبیل عدم تبریک به رئیس جمهور، ادعای تقلب در انتخابات و ادامه دادن آن، سخن گفتن از جانب مردم حتی بعد از آن که جامعه به نگاه این جماعت دست رد زده است، درشت گوییها به رئیس جمهور منتخب از طریقتریبونهای رسمی و هتاکی اخیر به روحانی همه و همه علاوه بر ریشههای سیاسی جنبههای غیر سیاسی هم دارد که نباید از کنار آن به سادگی عبور کنیم.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه

