مهر تأیید دردناک مربیان بر بی‌اخلاقی

از قدیم گفته‌اند «حرمت امامزاده با متولی آن است»، حالا داستان اخلاق‌مداری فوتبالیست‌های ایرانی هم نمونه کامل و عینی این ضرب‌المثل است. همه از فوتبالیست توقع اخلاق‌مداری دارند، اما کسی نمی‌گوید چرا و چگونه از این همه بی‌اخلاقی حمایت می‌شود.
بازیکن تیم ملی مرتکب بی‌اخلاقی و هنجارشکنی می‌شود، اما به جای برخورد انضباطی ناگهان با سیل اعتراض مواجه می‌شویم که «یک اشتباهی کرده و نباید نابودش کنیم» یا اینکه جمعی از بازیکنان یک تیم در اردوی خارجی هر کاری دل‌شان می‌خواهد انجام می‌دهند و حرمت‌ها را زیر پا می‌گذارند، اما صدایش وقتی درمی‌آید که میانه مدیران و مسئولان تیم شکرآب می‌شود و به قول معروف شروع می‌کنند به افشای پشت پرده‌ها و ریختن پته یکدیگر روی آب!
آب از سرچشمه گل‌آلود است و بیهوده تلاش می‌شود که اخلاق‌مداری در بین بازیکنان فوتبال جا بیفتد. رئیس فدراسیون دم از اخلاق‌مداری و برخورد با خاطیان می‌زند، اما همزمان اتاقش پر از جادوگر، دلال و افراد معلوم‌الحال است. باشگاه‌های فوتبال ایران همه پسوند فرهنگی دارند، اما دریغ از یک دقیقه و لحظه کار فرهنگی روی بازیکنان، تازه وقتی گند کار هم در‌می‌آید، همه پشت بازیکن در می‌آیند که بله حالا یک کاری کرده، ولی نباید خرابش کرد. جالب اینکه این کار‌ها به‌طور وحشتناکی در حال تکرار و زیاد شدن است و کسی هم خراب نمی‌شود.
در این بین داستان برعکس می‌شود و جای شاکی و متهم عوض. مربیان یا ساکت می‌مانند بابت افتضاحاتی که بازیکنان‌شان به بار می‌آورند یا اینکه بدتر از سکوت، پیام صادر می‌کنند در حمایت از بی‌اخلاقی بازیکنان‌شان، اینگونه می‌شود که کار به اینجا می‌رسد. به اینجا که حالا سنگ روی سنگ بند نمی‌شود و فساد در فوتبال موج می‌زند. بله درست خواندید فساد موج می‌زند، تعارف که نداریم وقتی بی‌اخلاقی حمایت می‌شود و با آن برخوردی نمی‌شود نباید هم تعجب کرد که از یک بازیکن به یک تیم تعمیم پیدا کند. همه می‌بینند، اما چیزی نمی‌گویند، چرا؟ چون شاید پای خودشان هم در میان باشد. این واقعیت تلخی است که این روز‌ها با شوخی و خنده بیان می‌شود، اما باید جدی‌تر به آن نگاه کرد.


فوتبال ایران با بحران اخلاق روبه‌روست و معضل بزرگ‌تر اینکه بخواهیم با نگاه رنگی به این بحران نگاه کنیم. اینکه مثلاً چرا با قرمز برخورد شد و به آبی کاری نداشتند. اینکه چرا زرد را محاکمه کردند و سبز را به حال خودش رها کردند، اما دردناک‌تر از این دو، سکوت عجیب کمیته اخلاق فدراسیون فوتبال در این موضوع است. نهایت کار هم این است که آقایان از تشکیل پرونده حرف می‌زنند و دیگر هیچ و بعد خبر می‌رسد که مشکل حل شده، تمام! یعنی عده‌ای رفته‌اند کارشان را کرده‌اند و آمده‌اند، همه هم لبخند زدند که «ای پسر‌های شیطون» یا آن دیگری که حتی حرمت تیم ملی را زیر پا گذاشته، اما ناگهان به گفته یکی از مربیان تیم‌های مطرح می‌شود از بهترین‌ها و این مربی هشدار می‌دهد که مبادا با بازیکن بی‌اخلاق بد تا کنیم و از دستش بدهیم!
مشکل اینجاست که سفره بی‌اخلاقی در فوتبال پهن است و هر کسی به تناسب خواسته‌اش لقمه‌ای از آن بر‌می‌دارد و طبیعی است که در مقابل لقمه دیگران یا سکوت کند یا اینکه فقط نظاره‌گر باشد و شاید غصه هم بخورد که چرا خودش لقمه بزرگ‌تر برنداشته است. بزرگ‌تر‌های فوتبال خودشان حامی بی‌اخلاقی هستند و نباید توقع داشت که زبان به اعتراض بگشایند مقابل بی‌اخلاقی بازیکنان و بدون تردید تا زمانی که این در روی همین پاشنه می‌چرخد نباید توقع داشت که فوتبال بیت‌المال‌خور ایران اخلاق‌مدار و دارای فرهنگ بالا شود.