عزل دسته جمعی

یادداشت سعید آقایی  @SaeedAghaee56   اتمسفر غبارآلود فوتبال در چند روز اخیر حول محور یک واژه می‌چرخد؛ عزل عزیزی خادم. رئیس فدراسیون فوتبال که خود را متعلق به نحله فکری تکنوکرات‌ها می‌داند اما در عمل آنچه ارائه داده، تفاوتی با مدیران سنتی واپس‌گرا و متحجر نداشته. امثال تاج که از برج و باروی فوتبال، ویرانه‌ای بر جای گذاشتند و با رسوایی‌های بزرگی چون قرارداد ننگین «ویلموتس چای» خاک فوتبال را به توبره کشیدند اما آنچه در ادامه و در دوران عزیزی خادم رخ داد، در خوشبینانه‌ترین حالت تنها یک آواربرداری مختصر از این ویرانه بوده. او که وعده داد فدراسیون دانش بنیان را بنا کند که در آن خبری از تحجر و دگماتیسم نباشد اما ادعای آقای رئیس در عمل توسل به «خوبان عالم» بود تا با دستاویز قرار دادن رمالی و جادوگری فوتبال را اداره کند. آنچه در عمل یک سقوط آزاد در فوتبال بود؛ از دامان تحجر به آغوش رمالی! این سقوط آزاد حالا با واکنش هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال همراه شده؛ آنها که در یک اتحاد کم دیده شده و نادر، علیه رئیس فدراسیون متحد شده و قیام کرده‌اند تا بساط پشت هم‌اندازی در فدراسیون فوتبال برچیده شود. اتفاقی که در تاریخ فوتبال ایران سابقه نداشته چه آنکه سبقه ایرانی‌ها نشان می‌دهد که تقریباً هیچ کار دسته جمعی به نتیجه نمی‌رسد و تکثر و تضارب آرا همیشه ما را از تیم‌ورک باز می‌دارد. آنجا که منافع فردی بر مصلحت جمعی همیشه ارجح است و از همین رو اتحاد تاریخی اعضای هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال یک پدیده کم نظیر است که تا به امروز نمونه مشابهی نداشته. در این وانفسا اما آنچه مغفول باقی مانده، کارنامه سراسر تاریک همین چهره‌هایی است که امروز در قامت دادخواه فوتبال علیه آقای رئیس به‌پا خواسته‌اند. شهره موسوی نایب رئیس بانوان فدراسیون فوتبال، همان که پیرامونش زمزمه‌های استخوان‌سوزی جریان دارد و از یک هولدینگ بدنام به ساختمان سئول رسیده، شاید مسأله‌دارترین فرد این جمع باشد. همان که از اول اشتباهی بوده و درباره مسیر حضورش در فوتبال شایعات تکان‌دهنده‌ای رواج دارد و البته پرونده باز مال باختگان هولدینگش در راهروهای دادگاه از اتاقی به اتاقی دیگر پاس داده می‌شود. مهرداد سراجی مدیرعامل باشگاه سایپا که مجیزهای ریز و درشتش از عزیزی خادم هنوز از یادها نرفته. همان که انتظار داشت رفیق سابقش در پرونده بازی سایپا و پیکان حق را ناحق کند تا بلکه سایپا که با سوءمدیریت استاد به لیگ یک رسیده، در لیگ برتر بماند. اتفاقی که رخ نداد تا سراجی بدل به دشمن خونی آقای رئیس شود. احسان اصولی که عملکرد مشعشع او در خراسان را می‌توان از حال نزار تنها نماینده این استان در لیگ برتر رؤیت کرد. پدیده که با قدرت به انتهای جدول چسبیده و به نظر از هم‌اکنون سهمیه سقوط را برای خود رزرو کرده. اصولی پس از جنگ قدرت در فدراسیون، ناگهان شبانه بدون رأی‌گیری به ریاست کمیته فوتسال رسید و حالا چهره یک مدیر قانونگرا را به خود گرفته. از میرشاد ماجدی آقای ابوالمشاغل فدراسیون فوتبال نیز حرفی نزنیم که به هیچ پستی از سوی آقای رئیس نه نمی‌گوید اما اعتقاد دارد که همین رئیسی که 4 پست به او اهدا کرده، باید عزل شود! اگر قرار به عزل و پاکسازی فوتبال است، این فدراسیون و تمامی اعوان و انصارش با هم باید عزل شوند. این قصه سر دراز دارد.