ماه شعبان شده و موسم میلاد حسین(ع) - هم طلوع رُخ سجاد(ع) و مَهِ چهره عباس(ع) آمد

جواد نوائیان رودسری – ولادت حضرت اباعبدا...الحسین(ع)،‌تداعی‌کننده‌مفهوم و ارزش متعالی فداکاری و جانبازی است. آن حضرت برای احیا و دفاع از ارزش‌های الهی‌ای که جدّش رسول‌خدا(ص) برای نجات بشریت، به جهانیان عرضه کرد، قیام فرمود. نهضت جاودانه سیدالشهدا(ع)، راه را بر افراد و گروه‌هایی که به دنبال استحاله ارزش‌های اصیل و راستین اسلامی بودند، بست. اگر به دقت بر رفتار و کنش‌ کسانی که امام حسین(ع) در برابر آن‌ها ایستاد، نگاهی بیندازیم و ناهنجاری‌ها و اقدامات سوء آن‌ها را در یک قالب واحد مورد مطالعه قرار دهیم، درمی‌یابیم که هدف نهایی آن‌ها از ارزش‌زدایی و ترویج ناهنجاری‌های عصر جاهلیت و دامن زدن به تعصبات قومی و تبعیض نژادی، چیزی جز ممانعت از رشد و بالندگی تمدن اسلامی نبوده‌است. در واقع امویان می‌خواستند چراغی را که نبی‌اکرم(ص) برای هدایت بشریت و شکل دادن به تمدنی که بتواند انسانیت را در معنای کامل کلمه آن تعالی بخشد، افروخته بود، خاموش کنند و قیام اباعبدا...(ع)، راه را بر این نیت شوم بست و پرچمی را برافراشت که در هر عصر و زمانی می‌توان آن را به عنوان نشان حرکت در مسیر تمدن‌سازی و ایجاد تمدن اسلامی درنظر گرفت. به مناسبت سالروز ولادت باسعادت حضرت امام حسین(ع) به سراغ حجت‌الاسلام والمسلمین حسین عبدالمحمدی، عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی(ص) و مدیر گروه تاریخ این دانشگاه رفتیم تا درباره نقش قیام سیدالشهدا(ع) در تقویت عوامل و احیای اسباب تمدن‌سازی اسلام بیشتر بدانیم. وی در سخنانش، ضمن اشاره به خطراتی که پس از رحلت پیامبرخدا(ص)، روند شکل‌گیری و توسعه تمدن اسلامی را تهدید می‌کرد، قیام سیدالشهدا(ع) را حرکتی بنیادین برای احیای عناصر تمدن‌ساز در آموزه‌های اسلامی دانست و به شرح و توضیح دلایل مربوط به این موضوع پرداخت.   آیا می‌توان قیام امام حسین(ع) را نهضتی برای احیای اسلام تمدن‌ساز دانست؟  اگر بخواهیم درباره ماهیت نهضت سیدالشهدا(ع) با دقت صحبت کنیم، باید آن را انقلابی بدانیم که برای بازگشت به نهضت الهی پیامبراکرم(ص) آغاز شد. بعثت رسول‌خدا(ص)، جاهلیت حاکم بر جوامع بشری را به چالش کشید؛ جاهلیتی که مبنای آن شرک و خودپرستی و تعصبات کورکورانه قبیله‌ای و نژادی بود و فساد را در ابعاد مختلف آن، در جامعه دامن می‌زد. بالطبع چنین جامعه‌ای در یک ناامنی فوق‌العاده به سر می‌برد و پیامبرخدا(ص) مبعوث شد تا به این وضعیت خاتمه دهد و دربرابر این جاهلیت افسارگسیخته، قیام کند. ثمره مبارک بعثت خاتم‌الانبیاء(ص) آزادشدن اندیشه و فکر انسان از قید و بندهای جاهلی بود. به تعبیر رهبر معظم انقلاب، حرکت الهی پیامبر(ص)، عقلانیت را در ساحت‌های مختلف گسترش داد و محصول این گسترش، بارورشدن کمالات اخلاقی، انسانیت و ارزش‌های الهی بود. این وضعیت، امنیت پایداری را در عصر رسول‌خدا(ص) به وجود آورد. در آیه 63 سوره آل‌عمران به این موضوع اشاره شده‌است؛ جایی که می‌فرماید: «وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبکُمْ فَأَصْبَحْتُم بنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید؛ آن‌گاه که دشمنان [یکدیگر] بودید، پس میان دل‌های شما الفت انداخت، تا به لطف او برادران هم شدید.» بنابراین، به برکت بعثت، شرایطی فراهم شد که کرامت انسانی پاس داشته شود و عدالت برقرار بماند و زمینه برای رشد و تعالی مادی و معنوی فراهم باشد. تمام این موارد، از عوامل اصلی تمدن‌سازی هستند؛ یعنی بر پایه همین امنیت و ارزش‌ها، بستری برای شکل‌گیری تمدن اسلامی به وجود آمده‌بود. خب، این روند، این حرکت رو به جلو و امیدوارکننده، با رحلت پیامبرخدا(ص) و ستمی که در حق اهل‌بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام روا داشتند، عملاً متوقف شد. بعد از رحلت رسول‌خدا(ص) یک خط ارتجاعی در جامعه اسلامی، با میدان‌داری افراد و گروه‌هایی مانند بنی‌امیه که در جریان پیروزی اسلام، جایگاه اجتماعی و سیاسی خود را از دست داده‌بودند و می‌خواستند شرایط را به دوران پیش از بعثت پیامبر(ص) بازگردانند، فعالیت خود را با حدّت و شدت شروع کرد. تکاپوی آن‌ها با روی کار آمدن خلیفه سوم افزایش یافت و بعدها با شهادت مظلومانه امیرالمؤمنین(ع) و در پی آن، تحمیل صلح به امام مجتبی(ع)، عملاً رودررویی این گروه با ارزش‌های اسلامی و تلاش برای بازگرداندن ناهنجاری‌های عصر جاهلیت، وارد مرحله جدیدی شد.   کدام یک از عوامل تمدن‌ساز اسلام، بیشتر مورد هجمه امویان و دشمنان اهل‌بیت(ع) قرار گرفت؟ بنی‌امیه، عقلانیت دینی را که اسباب تمدن‌سازی اسلام بود، هدف قرار داد. آن‌ها ملاک‌های جاهلی را دوباره عَلَم کردند؛ به تبعیض نژادی با تکیه بر تعصبات عربی رو آوردند و ابزار شعر را که در آن زمان رسانه‌ای قدرتمند به حساب می‌آمد، برای زدودن ارزش‌های تمدن‌ساز دینی و بازگرداندن تعصبات قبیله‌ای به‌کار گرفتند. قیام اباعبدا...(ع) دقیقاً برای جلوگیری از این روند و نشان دادن مسیر صحیح به مسلمانان آغاز شد و ثمرات مهم و بزرگی درپی داشت. بنابراین، مهم‌ترین عاملی که در این روند مورد هجمه قرار گرفت، عقلانیتی بود که می‌توانست در پرتو تعالیم الهی، مسیر تمدن‌سازی را مدیریت کند و به سرانجام برساند.   معمولاً در بررسی دلایل و آثار قیام امام حسین(ع)، عوامل تأثیرگذار به صورت جزئی مورد توجه قرار می‌گیرد. مثلاً مقوله ظلم‌ستیزی یا مواردی از این قبیل. آیا می‌توان با کنار هم قرار دادن این جزئیات، به یک نتیجه جامع و کلی که همان تلاش برای احیای اسلام تمدن‌ساز توسط اباعبدا...(ع) است، دست یافت؟ بله، همین‌طور است. اشاره کردم که نهضت امام حسین(ع)، نهضت بازگشت به اسلام اصیل و آموزه‌های الهی آن بود. قیام امام(ع) برای زدودن ناهنجاری‌هایی که در جامعه به اسم ارزش انتشار می‌یافت، صورت گرفت. آن حضرت به‌صراحت می‌فرمود: «ألاَ تَرَونَ أنَّ الحَقَّ لا یُعمَلُ بهِ و أنَّ الباطِلَ لا یُتَناهی عَنهُ»؛ آیا نمی‌بینید که به حق عمل نمی‌شود و کسی از باطل روگردان نیست؟ سیدالشهدا(ع) دربرابر ظلم خانمان‌سوز امویان، تعصب‌های نابجا و بدعت‌های جاهلی ایستاد و در یک کلمه، به دنبال احیای ارزش‌های اسلامی و بلکه، احیای خود اسلام راستین بود. خب، چنین رویکردی، با توجه به مقدمه‌ای که در بخش نخست عرایضم گفتم، در واقع تلاش برای احیای تمدن‌سازی اسلام است. برقراری ارزش‌های اسلامی در جامعه و حرکت حاکمیت در مسیری که توسط این ارزش‌ها تعیین شده‌، همان رویکرد تمدن‌سازی را درپی دارد. مشکل اساسی امویان شکل گرفتن تمدن اسلامی بود؛ چارچوبه‌ای که آن‌ها، با آن نگاه جاهلیت و تعصبات ناهنجار، قادر به تحملش نبودند. در چنین تمدنی، بالطبع جایی برای حکومت امثال معاویه و یزید وجود نداشت. بنابراین، نهضت سیدالشهدا(ع)، قیامی برای احیای اسلام تمدن‌ساز بود؛ اسلامی که بتواند اداره جامعه را بر مبنای ارزش‌‌های عالی الهی ممکن و برای مسلمانان عزت و سربلندی ایجاد کند. اسلامی که با تمدن‌سازی خود، هنجارهای درست را در جامعه گسترش دهد. بی‌تردید هدفی که امام حسین(ع) درصدد رسیدن به آن بود، به احیای اسلام تمدن‌ساز ختم می‌شد.