قهرمان علیه تکفیر

عباس اسماعیل‌گل: متاسفانه گیشه سینماها این روزها همانند اکران نوروز از حال و هوای چندان مساعدی برخوردار نیست. این مساله دلایل متعددی دارد که از این میان می‌توان به مواردی چون گرانی بلیت سینماها و کیفیت پایین برخی فیلم‌های اکران نوروزی اشاره کرد که پرداختن مفصل به این موضوع در این مبحث نمی‌گنجد. اما نکته‌ای که در این میان باید به آن پرداخت این مساله است که در میان فیلم‌های اکران نوروزی ۲ فیلم یک سر و گردن نسبت به سایر آثار به محاظ فنی و محتوایی در سطح بالاتری قرار دارند. به واقع فیلم‌های «موقعیت مهدی» و «روز صفر» جزو آثاری هستند که مخاطبان سینما براحتی نمی‌توانند قید تماشای این آثار را بزنند چون هر کدام حرف‌های جدی و جدیدی را برای مخاطبان سینما به ارمغان آورده است.  از سوی دیگر باید گفت به‌ رغم تعداد بالای تولید فیلم‌های سطحی و کمدی سینمای ایران در سال‌های اخیر، خوشبختانه به سبب جسارت برخی فیلمسازان خاص و البته کاربلد که تعدادشان هم خیلی نیست، این فیلمسازان توانسته‌اند در همین سال‌های اخیر فیلم‌هایی بسازند که از قضا حسابی جاندار هستند. این فیلمسازان روی موضوعاتی مانور داده‌اند و همچنان هم می‌دهند که هم به درد مخاطب سینما می‌خورد و هم باری از دوش سوژه‌های ملی و میهنی برمی‌دارد. مصداق عینی‌اش نیز فیلم سعید ملکان است یعنی «روز صفر»؛ فیلمی که حاصل تجربه چندین ساله سعید ملکان در پشت دوربین است که نمونه‌های جدی‌اش را در همکاری با بهرام توکلی نیز تهیه کرده است. سعید ملکان با فیلم «روز صفر» در مقام کارگردان، قدمی بزرگ در تصویرسازی و بازنمایی موضوعات خاص برداشته است.  «روز صفر» به ماجرای عبدالمالک ریگی می‌پردازد، البته این تنها گوشه‌ای از اقدامات تروریستی او در منطقه سیستان و علیه کشورمان است که در نهایت هم مروری دارد موجز بر دستگیری او که در همین خلاصه‌گویی اما سنگ تمام می‌گذارد.  قرار نیست هیچ فیلمی منتهی به نقطه ضعف نشود؛ همچنان که مثلا از سکانس‌های ضبط شده فیلم ملکان در لوکیشن‌های خارجی در برلین هم می‌توان انتقاد کرد؛ از این بابت که ترکیبی از سکانس‌هایی است با رنگ و لعاب خارجی اما با قاب‌بندی کاملا ایرانی. این قسمت از ماجرا واقعا به فرم این فیلم باکیفیت نمی‌خورد.  با این حال جسارت فیلمساز در طراحی قصه و صحنه‌پردازی پلان‌های فیلمش بخوبی دیده می‌شود. «روز صفر» با هر نقدی باز هم جذابیت دارد و بیننده را درگیر می‌کند و چه بهتر از این برای سینمای ایران. حتی سوژه فیلم از آن دست موضوعاتی است که عمده فیلمسازان ما در بیان و روایتش الکن می‌مانند و ماجرا را عقیم می‌گذارند؛ مگر اینکه بتوانند دست به روایت قصه‌ای بزنند که همه جوره به ماجرا ابراز ارادت کند.  «روز صفر» فیلمی پر از پلان است؛ با صحنه‌های باکشش و پرتعلیق؛ پس خوب نوشته شده و در عین حال یک کارگردانی فکر شده را پشت آن می‌توان دید؛ کافی است نگاهی دوباره به قاب‌بندی فیلم از بازارچه محلی پاکستان بیندازید. کارگردان بازی‌های خوبی از بازیگرانش گرفته که این موضوع را هم درباره امیر جدیدی و هم ساعد سهیلی که ۲ کارکتر اصلی فیلم هستند به عینه می‌توان تایید کرد.  به هرحال همین که برخی فیلمسازان کاربلد و با تجربه حاضرند به جای ساخت یک مشت فیلم بی‌خاصیت، دم از قصه‌پردازی درست از سوژه‌هایی حساس بزنند و این جسارت را در روایت درست دخیل کنند تا شاهد اثری قابل قبول از حافظه تاریخی این کشور باشند، جای تامل دارد. مخصوصا اگر فیلمی همچون «روز صفر» باشد که سعی دارد این سوژه‌ها را به دور از هر شعار روایت کند که در این صورت اثر هیجان‌انگیز‌تر خواهد بود. روز صفر، فیلمی قهرمان‌محور است که جلوه‌های ویژه، صحنه‌های جذاب و قصه پرکشش دارد و می‌تواند مخاطب را با خود همراه کند. شاید اگر ضعف در فیلمنامه کمتر به چشم می‌آمد و نکاتی مثل «خباثت ریگی» و مواردی از این دست پیش‌فرض مخاطب تصور نمی‌شد، با فیلمی ماندگارتر مواجه بودیم که تاریخ انقضا ندارد.  فیلم سعید ملکان با همه ریزه‌کاری‌های غلطی که ممکن است در تجهیزات سینمایی آن دیده شود اما فیلمی است که حساسیت‌های سینمایی را برطرف کرده و خروجی‌اش نیز یک بازنمایی معقول از شرارت‌های عبدالمالک ریگی معدوم است. تا همین جا هم باید به تیم تولید این فیلم احترام گذاشت که در خروجی، محصولی را تقدیم مخاطب این سینما می‌کند که لااقل قصه‌ای واقعی دارد و قصه را نیز به دور از تملق، تصویرسازی می‌کند بویژه اینکه فیلم خود سینماست.  یکی از مشکلات آثار قبلی زوج ملکان/ توکلی نداشتن پلات و در برخی آثار مانند «تنگه ابوقریب»، نادیده گرفتن قصه‌گویی بود. در «روز صفر» نیز شاید در 40-30 دقیقه‌ ابتدایی فیلم با خلأ قصه‌گویی مواجه باشیم که می‌توان دلیل آن را کاشت‌های پرتعداد دانست که به جهت واقعی بودن سوژه، اجتناب‌ناپذیر می‌نماید.  در ادامه اما جدال سیاوش (رضا، علی و...) با کاراکتر عبدالمالک تبدیل به یک تعقیب و گریز میان ۲ عنصر جسور خیر و شر می‌شود و در الگوی ژانر قصه مسیر درستی را طی می‌کند. از طرفی روایت یک قصه تقریبا دراماتیک (ماجرای سورج، انتحاری و خواهرش) به موازات ماجرای پلیسی موجب می‌شود فهم مساله‌ امنیت برای مخاطب عام هم ملموس‌تر شود. اگر چه شاید این انتظار هم می‌رفت که در سکانس بازداشت، جزئیات بیشتری می‌دیدیم با همه اینها حتما مسیر داستان‌گویی در «روز صفر» از همه آثاری که زوج ملکان/ توکلی نوشته‌اند، درست‌تر است.   ***     انتصاب دبیر چهل‌و‌یکمین جشنواره فیلم فجر    با حکم رئیس سازمان سینمایی مجتبی امینی دبیر چهل‌و‌یکمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر شد. به گزارش «وطن‌امروز»، محمد خزاعی، رئیس سازمان سینمایی کشور طی حکمی مجتبی امینی را به سمت دبیر چهل‌و‌یکمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر منصوب کرد. در بخشی از متن حکم دبیر چهل‌و‌یکمین جشنواره فیلم فجر آمده است: انتظار می‌رود چهل‌و‌یکمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر که با ساختاری منسجم و یکپارچه در گستره ملی و بین‌المللی برگزار می‌شود با اهتمام به مقوله دیپلماسی فرهنگی، درک الزامات و ضرورت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی و جلب مشارکت گسترده کشورهایی که دارای مشترکات دینی، فرهنگی و گفتمانی هستند فرصتی مضاعف برای سینمای ایران در عرصه ملی و بین‌المللی فراهم آورد. هماهنگی، همکاری و همراهی مؤسسات و معاونت‌های سازمان، در برگزاری هرچه باشکوه‌تر جشنواره بین‌المللی فیلم فجر انقلاب اسلامی، مورد نظر و حائز اهمیت است. شایسته می‌دانم از تلاش‌ها و کمک‌های آقای مسعود نقاش‌زاده که به رغم مشغله‌های حرفه‌ای برای یک دوره دبیری این رویداد سینمایی را پذیرفته بودند قدردانی و تشکر نمایم». مجتبی امینی پیش از این مشاور رئیس و معاون فرهنگی سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران، مدیر عامل موسسه فرهنگی- هنری شهید آوینی، دبیر ۳ دوره جشنواره فیلم کوتاه سما، دبیر ۲ دوره جشنواره چهل‌چراغ، عضو اتحادیه تهیه‌کنندگان سینما و تهیه‌کننده، مجری طرح و مدیر تولید بیش از ۲۰ فیلم سینمایی بوده است.