شایعه بازگشت کی روش شاهکار اطلاعاتی امیرکبیر و طلسم فرهاد


 
 
 


 
پشت پرده شایعه پیشنهاد ایران به مرد پرتغالی
کی‌روش سپر بلای گل محمدی و تیمش شد!
 
گروه ورزش/ در فاصله کوتاه از قطع همکاری کارلوس کی روش با فدراسیون فوتبال مصر، سرمربی سابق تیم ملی ایران و مصر با فدراسیون فوتبال تونس برای هدایت تیم ملی این کشور آفریقایی به توافق اولیه رسیده و به زودی قراردادش امضا می شود. روز گذشته نشریه مصری یوم‌السابع در خبری از نزدیک شدن کی‌روش به نیمکت تیم ملی تونس خبر داد. یک منبع نزدیک به کی‌روش فاش کرد که این مربی با فدراسیون فوتبال تونس به توافق نصفه نیمه رسیده است. تیم ملی فوتبال تونس در گروه D جام جهانی ۲۰۲۲ قطر با تیم‌های فرانسه، دانمارک و پلی‌آف بین قاره‌ای همگروه است. سرمربی این تیم هم اکنون جلال القادری است اما مسئولان فدراسیون فوتبال تونس برای کسب نتایج مطلوب و افزایش شانس صعودشان به مرحله حذفی به فکر استخدام کی روش افتاده اند. توافق مرد پرتغالی با تونسی ها به منزله پایان گمانه زنی ها و شایعات درباره احتمال بازگشت او به ایران و هدایت تیم ملی کشورمان در جام جهانی قطر بود. البته مشخص بود که نه پیشنهادی بوده و نه کی روش چراغ سبزی برای بازگشت به ایران نشان داده بود چرا که کامرانی فر دبیرکل فدراسیون فوتبال رسما پیشنهاد و مذاکره با کی روش را تکذیب کرد اما درست چند ساعت پس از باخت 3 بر 2 پرسپولیس مقابل آلومینیوم اراک در مرحله یک چهارم نهایی جام حذفی و کنار رفتن سرخ ها از این مسابقات و هجمه شدید انتقادات به یحیی گل محمدی و مدیریت باشگاه پرسپولیس، به شکل عجیب و گسترده ای شایعه بازگشت کی روش به تیم ملی ایران مطرح شد و واکنش های متفاوت و متعددی هم در پی داشت. این در حالی بود که انتظار می رفت رسانه ها بیشتر به تجزیه و تحلیل اتفاقات فنی و حاشیه ای بازی پرسپولیس و انتقاد گسترده هواداران این تیم از مدیریت و کادرفنی و درگیری های رخ داده در ورزشگاه آزادی بپردازند اما با مطرح شدن نام کی روش فشار و انتقادات از روی گل محمدی و پرسپولیسی ها برداشته و توجه اذهان عمومی به سمت و سوی دیگری کشانده و سرمربی سابق تیم ملی به نوعی سپر بلای کادرفنی سرخ ها شد! در واقع به نظر می رسد برخی عامدانه با مطرح کردن پیشنهاد ایران به کی روش و احتمال بازگشت او به تیم ملی خواستند برای گل محمدی و پرسپولیس در عبور از بحران پیش آمده و حذف از جام حذفی زمان بخرند. برای این کار به یک چهره جنجالی و شایعه نیاز داشتند که برای این منظور کی روش انتخاب شد و پس از 24 ساعت هم تب تغییر کادرفنی تیم ملی خوابید چرا که با حذف استقلال از جام حذفی توسط نساجی و تمرکز منتقدان روی کادر فنی آبی ها و مجیدی، کادرفنی سرخ ها به سلامت از بحران پیش آمده عبور کرد!
 
 
 
 
  هت تریک ناکامی در جام حذفی 
  جامی که برای فرهاد طلسم شده! 
 
گروه ورزش / استقلال تهران در مرحله یک چهارم نهایی جام حذفی مغلوب نساجی شد تا سه گانه ناکامی مجیدی در جام های حذفی تکمیل شود. شاید کمتر هوادار استقلال می‌توانست قبل از دیدار این تیم با نساجی تصور شکست و حذف از جام حذفی را داشته باشد. اتفاقی که در عین ناباوری رخ داد و شاگردان فرهاد مجیدی در ضیافت پنالتی‌ها مغلوب مهمان خود شدند تا به فاصله ۲۴ ساعت پس از شکست سنگین پرسپولیس در آزادی و حذف از جام حذفی، این اتفاق برای آبی پوشان هم به شکلی دیگر رخ دهد. استقلال در ضربات پنالتی مغلوب نساجی شد تا در سومین فصل حضور فرهاد مجیدی در نقش سرمربی سومین ناکامی خود را در جام حذفی تجربه کند و سه‌گانه مجیدی در از دست دادن جام حذفی تکمیل شود. مجیدی در اولین فصل حضورش در نقش سرمربی، تیمش را به فینال جام حذفی رساند که مقابل تراکتور با هدایت ساکت الهامی شکست خورد تا در یک قدمی کسب جام در این راه ناکام بماند. آبی پوشان فصل گذشته هم برای بار دوم با مجیدی راهی فینال جام حذفی و این بار مغلوب فولاد با هدایت جواد نکونام شدند. سومین ناکامی استقلال در سومین سال پیاپی با هدایت فرهاد مجیدی باز هم مقابل تیمی سرخ رنگ که اتفاقاً هدایت آن هم بر عهده ساکت الهامی بود رقم خورد؛ با این تفاوت که این بار این ناکامی در تهران و در مرحله یک چهارم نهایی اتفاق افتاد. نکته قابل توجه در خصوص هت تریک ناکامی های مجیدی در جام حذفی این است که گلرهای تیم مقابل در حذف آبی ها نقش به سزایی داشته اند. در بازی دوشنبه شب این بار نوبت به علیرضا حقیقی رسیده بود تا با درخشش خود دست فرهاد را از قهرمانی در جام حذفی کوتاه کند. این اولین بار نبود که فرهاد مجیدی درخشش یک دروازه‌بان در جام حذفی مقابل تیمش را نظاره می‌کرد. در فینال سال ۹۹ در حالی که تراکتور به شکلی غافلگیر کننده سه گل در نیمه اول زده بود، عقب نشست تا استقلال زمان زیادی را با داشتن مالکیت توپ به خلق موقعیت بپردازد. در این میان محمدرضا اخباری که با قهر رشید مظاهری به دروازه برگشته بود، به رغم دریافت دو گل، نمایشی مثال زدنی داشت و اجازه نداد استقلال کار را به تساوی بکشاند. در فینال سال ۱۴۰۰ نوبت محسن فروزان بود که قهرمانی را از فرهاد و شاگردانش بگیرد. فروزان در دقیقه ۱۲۰ به‌عنوان یار تعویضی به بازی رفت و وظیفه‌اش را به‌خوبی با گرفتن پنالتی داریوش شجاعیان انجام داد و فولاد را به قهرمانی رساند. حالا استقلال نه در فینال بلکه در یک‌چهارم پایانی باز هم با درخشش یک دروازه‌بان طعم شکست و حذف را می‌چشد. حقیقی که در طول بازی سیوها و خروج‌های بسیار خوبی داشت، در ضربات پنالتی هم تاثیر مستقیمی در صعود نساجی داشت و با مهار پنالتی آمانوف لنز تمام دوربین‌ها را به سمت خود جذب کرد. سه دروازه‌بانی که مانع از کامیابی استقلال در جام حذفی در سه سال اخیر شده‌اند، سابقه پوشیدن پیراهن تیم ملی را نیز در کارنامه دارند. با حذف آبی پوشان از جام حذفی حالا این تیم مانده و یک جام دیگر در این فصل و آن ها باید تمام تمرکز خود را برای کسب جامی که بیش از دیگر تیم‌ها به آن نزدیک هستند، قرار دهند. مسلما قهرمانی در رقابت های لیگ برتر می تواند شکست تلخ مقابل نساجی و حذف از جام شگفتی ها را برای آبی های پایتخت به دست فراموش بسپارد. البته مجیدی به خوبی می داند که در شش هفته پایانی لیگ کار بسیار سختی خواهد داشت و برای قهرمانی نباید امتیازی از دست بدهد.
 
 
 
 
شاهکار اطلاعاتی امیرکبیر  با رمزی از شاهنامه فردوسی 
میرزاتقی‌خان چگونه با گسیل کردن یک دیپلمات کارکشته به آن سوی اَترَک  اطلاعات مورد نیاز برای حفظ تمامیت ارضی ایران را به دست آورد؟
 
جواد نوائیان رودسری –  سرزمین ماورای رود اَترَک، تا کرانه‌های رود سیحون، در طول تاریخ بخشی از خراسان بزرگ و قسمتی از سرزمین پهناور ایران بوده‌ و هنوز هم، فرهنگ ایرانی در میان مردمان این خطه، ساری و جاری است. با این حال، از دوره تیموری به این سو، قدرت گرفتن قبایل مغول‌نژادی مانند ازبکان و نیز، دیگر اقوام صحرانشین در این منطقه، زمینه ناامنی و تاخت و تاز به صفحات جنوبی و حتی زمین‌های این سوی رود اترک را فراهم کرد. شهرهای آبادی مانند مشهد و هرات، پیاپی مورد حملات اقوام صحرانشین قرار می‌گرفت. با فرارسیدن دوره قاجار و ضعف شدید دولت مرکزی از دوره فتحعلی‌شاه به بعد، سرزمین‌های شمال اترک، تا حدود خوارزم، باوجود تبعیت ظاهری از ایران، عملاً خودمختار بودند و با حملات گسترده به جنوب خراسان بزرگ، روستاها را غارت می‌کردند و مردم را به بردگی می‌گرفتند. این مسئله، با آغاز دوره سلطنت ناصرالدین‌شاه حادتر شد و افزون بر مردم عادی، تعدادی از شاهزادگان قاجار هم به دست اقوام مهاجم افتادند و به خوارزم منتقل شدند. امیرکبیر برای پایان دادن به این غائله، تصمیم به انجام یک اقدام قاطع گرفت؛ اما قبل از هر اقدامی، باید موقعیت جغرافیای طبیعی و انسانی منطقه را به دقت شناسایی می‌کرد. متون مربوط به این موضوع بسیار قدیمی بودند و نمی‌شد به محتوای آن‌ها اعتماد کرد. علاوه بر این، در این متون، خبری از معرفی قبایل، اختلافات موجود و مسائل مبتلابه دوران امیرکبیر، وجود نداشت. به همین دلیل، امیر در اقدامی بنیادی و با هدف تأمین اطلاعات موردنیاز، رضاقلی‌خان هدایت را با مأموریت ویژه، به سوی خان خوارزم فرستاد. مأموریت دوگانه رضاقلی‌خان نخستین هدف مأموریت که باید آن را هدف اصلی آن بدانیم، آزادکردن اُسرای ایرانی بود؛ امیر روی اتباع کشورش تعصب خاصی داشت و حاضر نبود اسارت یا گرفتاری آن‌ها را در جایی تحمل کند. افزون بر این، حمایت از اتباع دولت علیّه ایران را، وظیفه اصلی و قطعی حاکمیت می‌دانست. با این حال، امیر می‌خواست از این فرصت برای شناسایی دقیق منطقه و به ویژه ساختارهای فرهنگی و سیاسی آن که می‌توانست در موفقیت اقدامات بعدی دولت ایران مؤثر باشد، استفاده کند. به این ترتیب، بخشی از مأموریت رضاقلی‌خان هدایت، به عنوان بخش سری و اطلاعاتی آن، در قالب یک دستورالعمل به وی تفهیم شد. رمز عملیات اطلاعاتی امیرکبیر که مجری آن رضاقلی‌خان بود، یک مصرع از شاهنامه فردوسی انتخاب شد؛ مصرعی که نشان‌دهنده هوش سرشار میرزاتقی‌خان و تسلط وی بر ادبیات فارسی و به ویژه، متون حماسی است: «فرستاد باید فرستاده‌ای». این مصرع بخشی از سروده‌ حکیم ابوالقاسم فردوسی و مربوط به داستان «بیژن و منیژه» در شاهنامه است: «فرستاد باید فرستاده‌ای / درون پُر زِ مَکر و برون ساده‌ای / فرستاده باید که دانا بُود / به گفتن توانا  و بینا بود». درواقع امیرکبیر، با توجه به حساسیت مأموریت رضاقلی‌خان، برای او که فردی ادیب و نویسنده بوده، چنین شعری را برگزیده‌است تا   حساسیت و ضرورت مأموریت را به وی یادآوری کند. دستورالعمل بی‌نقص میرزاتقی‌خان استاد جمشید کیان‌فر در مقدمه مبسوط و عالمانه خود بر «سفارت‌نامه خوارزم» که در واقع گزارش دقیق و کامل رضاقلی‌خان از این مأموریت سیاسی و اطلاعاتی است، بخش‌هایی از دستورالعمل امیرکبیر را آورده‌است که فرازهایی از آن را می‌خوانیم: «منظور و مضمون از مأموریت آن عالیجاه برای اطلاق(آزاد کردن) اُسرای مسلمان ایرانی و منع آن‌ها (منظور غارتگران است) از بیع و شرای بندگان خداست که می‌باید کمال جد و جهد را در این باب به عمل آورد ... و نیز آن عالیجاه می‌باید زیاده از یک ماه در خیوق(خوارزم) معطل نشود و مراتب مسطوره را حالی نموده، خدمات خود را انجام داده، اسرا را مطلق‌العنان ساخته، با خود بیاورد و نیز، مأمور است که روزنامجات(گزارش‌های روزانه) از روز [شروع] مأموریت الی معاودت(بازگشت) و شرفیابی را مفصلاً نوشته، با شرح و بسط تمام از وقایع اتفاقیه و اسامی منازل و تعیین فراسخ(فرسخ‌ها) و اسامی ایلات و سرکردگان و ریش‌سفیدان آن‌ها را کاملاً نوشته، با خود بیاورد که آن عالیجاه از عموم آن با اطلاع باشد و هر چه سوال شود، از روی بصیرت و آگاهی معروض دارد.» این دستورالعمل در بهار سال 1230، در آخرین ماه‌های صدارت امیرکبیر نوشته شده‌است. او می‌دانست بخش مهمی از قتل و غارت‌های شکل گرفته، بر مبنای اختلافات مذهبی است که از دوران هجمه ازبکان و پیدایش حکومت صفویه، به وجود آمد و عملاً شیرازه امور را در این منطقه به هم ریخت و باب اسیر گرفتن و فروختن اسرای ایرانی را، در ماوراءالنهر باز کرد. او در متن دستورالعمل، به رضاقلی‌‌خان آموزش‌هایی می‌دهد که ای‌بسا بتوان آن‌ها را به نوعی، توجه به دیپلماسی وحدت نامید: «صراحتاً به خان جلالت نشان خیوق اظهار دارید که از آن‌جا که به مقتضای جهت جامعه اسلامیه و مقتضای آیه شریفه وَجَعَلَ بَینَکُم مَوَدَّةً سلم و اسلام و امن و ایمان را ملحوظ خواستیم به طور خوشی ماده بُغض و معاندت(دشمنی) فی مابین مسلمین مرتدع(برداشته) شود.» فرجام تلخ مأموریت سرّی رضاقلی‌خان هدایت، چنان‌که خودش در گزارش مشروح «سفارت‌نامه خوارزم» می‌نویسد، روز شنبه 9 جمادی‌الثانی 1267 / 23 فروردین 1230، تهران را به مقصد خوارزم ترک کرد. او در این سفر، تقریباً تمام دستورالعمل امیرکبیر را به مرحله اجرا درآورد و می‌توان گفت که با دستی پُر و در زمان تعیین‌شده که نباید از سه ماه بیشتر می‌شد، به پایتخت بازگشت. با این حال، از بخت بد، رضاقلی‌خان زمانی به تهران رسید که شاه جوان و هوسباز قاجار، با دسیسه‌چینی اطرافیان، امیرکبیر را از صدارت خلع کرده و به جایش، میرزاآقاخان نوری را گماشته بود. به همین دلیل، مأموریت مهم و امنیتی رضاقلی‌خان، به هیچ گرفته شد و صدراعظم جدید، آن را اقدامی بی‌حاصل و بی‌خود معرفی کرد. رضاقلی‌خان که چندان اهل خطرپذیری نبود، برای آن‌که کارش بی‌اجر نماند، شرح و متنی در وصف و مدح میرزاآقاخان نوشت و ضمیمه گزارش کرد تا بلکه آن را مدنظر قرار دهند؛ اما چنان‌که نوه‌اش، مهدیقلی‌خان هدایت، ملقب به «مخبرالسلطنه» می‌نویسد: «با عزل امیر، کسی از [رضاقلی‌خان هدایت] نپرسید کجا رفتی؟ چه کردی؟ کِی آمدی؟!» این سفارت‌نامه که با آموزش‌های امیرکبیر، یک گنج ارزشمند و بیرون از قیمت‌گذاری بود، توجه هیچ‌کدام از رجال فاسد دربار ناصرالدین‌شاه را جلب نکرد. شکست سنگین ارتش نسبتاً مجهز قاجار از نیروهای خانِ خوارزم، در جنگ مهم و سرنوشت‌ساز مرو که در سال 1239، حدود 9 سال بعد از مأموریت سیاسی و امنیتی رضاقلی‌خان به وقوع پیوست و عملاً مقدمه‌ای برای جدایی زمین‌های شمال اترک از ایران شد، نشان داد که سفارت‌نامه خوارزم، نه تنها مورد توجه قرار نگرفته، بلکه شاه نادان قاجار، حتی زحمت تورّق آن را هم به خود نداده‌است؛ چراکه اگر چنین می‌کرد، لشکر 40 هزار نفری او، آن‌طور مفتضحانه از هفت هزار سوار بیابانگرد شکست نمی‌خورد و با دادن تلفات سنگین به مشهد بازنمی‌گشت. نیروهایی که بازگشتند، تنها هشت هزار نفر بودند! مصیبت اصلی این‌جاست که این سفارت‌نامه بسیار مهم، بعدها مورد توجه شارل شفر فرانسوی قرار گرفت؛ آن را به راحتی آب خوردن، از ایران خارج و در پاریس اصل و ترجمه آن را در سال 1875م / 1254ش منتشر کرد. مندرجات این ترجمه، نقش مهمی در سازمان‌دهی سربازان تزار روس، برای تسلط بر نواحی شمال اترک داشت؛ آن‌ها با همین اطلاعات که قرار بود برای یکپارچگی ایران به خدمت گرفته شود، همه سرزمین‌های مذکور را یکی بعد از دیگری اشغال کردند و در نهایت، با انعقاد قرارداد آخال در سال 1881م/ 1260ش، این سرزمین‌های وسیع را برای همیشه از آن جدا کردند.