مقاومت، روح امام در کالبد ملت (یادداشت میهمان)

      ۱-آمریکا و انگلیس و فرانسه باردیگر با جلو‌انداختن مدیرکل آژانس اتمی به‌عنوان عروسک خیمه شب بازی خود، ادعا کردند یک قطعنامه ضدایرانی به شورای حکام ارائه می‌دهند و بایدن هم ادعا کرد همه گزینه‌ها را روی میز نگه داشته و رسانه‌های آمریکایی و غربی نیز در یک خط خبری جدید تلاش دارند با فضا‌سازی از این دو موضع چماقی برای ترساندن مردم  و زیر سؤال بردن دولت جدید ایران بسازند.اما هم خود آنها و هم افکارعمومی به خوبی می‌دانند که آنچه در طول مذاکرات وین مطرح بود عمل به تعهدات آمریکا و اروپایی‌ها برای برگشت بایدن به برجام است. لذا بحث آژانس و گزارش مدیرکل آن و ورود وی به موضوع میزان غنی ‌سازی و مکان‌های ادعایی جدید در این دوره بسیار بی‌معنی و حربه‌ای بی‌اثرو یک طنز سیاسی و اتهام زنی‌های جدید نیز در ادامه همان شُوی تبلیغاتی و فضا‌سازی نخ نمای گذشته آنهاست که با سفر رافائل گروسی به اسرائیل قبل از نشست شورای حکام، سیاسی کاری و خیمه شب بازی آنها آشکارتر شد! ۲- نکته تاسف بار این که جماعتی هم در داخل همچون گذشته با تکرار حرفهای تکراری غربی‌ها تلاش دارند در پازل سیاسی-رسانه‌ای سیا و موساد ملت ایران را بترسانند و ناامیدی را به جامعه و مقاومت هوشیارانه تیم ایرانی را به شکست القا کنند. کسانی که به عنوان کارشناس برجام در دولت روحانی نفوذ کرده بودند و نتیجه کارشناسی‌های دلاری‌شان نتوانست در طول هشت سال عایدی‌ای برای مردم ایران به ارمغان بیاورد و عزت و اقتصاد ملت را به باد داد، حالا زبان باز کردند و ادعا می‌کنند  «امکان احیای آبرومندانه برجام را از دست دادیم»! این جماعت در حالی که از «آبروریزی‌های برجام» سخن نمی‌گویند و از یک طرف خباثت‌های آمریکا و از طرف دیگر انفعال و ضعفها و وادادگی روحانی و ظریف و تیمش را که عامل آبروریزی‌های موجود برجام هستند‌، به روی خود نمی‌آورند‌، القای «اجماع ‌سازی علیه ایران» می‌کنند و ادعا دارند«چنان‌که توافق نکنیم و هرچه سریع‌تر به میز مذاکره باز نگردیم این‌بار اتفاقات تلخی در انتظار کشور خواهد بود و پرونده ایران به شورای امنیت می‌رود»! ۳-در این خصوص چند نکته مهم: اولا چنین قطعنامه‌ای با ارجاع پرونده به شورای امنیت فاصله بسیاری دارد و هدفش فقط از یک سو داغ کردن فضای گره زدن اقتصاد و معیشت مردم به برجام و فراهم کردن دستاویزی برای همین جماعت سرسپرده آمریکا درجهت خروج از انزوا و از سوی دیگر تحت‌الشعاع قرار دادن شکست خود در مذاکرات وین و در دیپلماسی فریبکارانه‌شان است. ثانیا در شرایط کنونی که موضع آمریکا با روسیه و چین هر روز متخاصم‌تر شده و مسکو و پکن از آمریکا فاصله گرفته و به ایران نزدیک شده‌اند، تصور تصویب قطعنامه‌ای علیه ایران در شورای امنیت بسیار بعید و غیرقابل ارزیابی است‌، چراکه علاوه‌ بر این که در روابط راهبردی با جمهوری اسلامی از آن پرهیز می‌کنند، تن دادن به هرگونه تصویب قطعنامه‌ای علیه ایران در حقیقت تن دادن به مضاعف شدن فشارها و تهدیدات علیه خودشان است. چنان که دو روز قبل وزیرخارجه روسیه در گفت وگوی تلفنی با همتای ایرانی اش صریحا با هرگونه قطعنامه‌ای علیه ایران مخالفت کرد. ثالثا ادعای اجماع ‌سازی در حالی نزد ملت ایران بی‌معنا و تمسخرانگیز شده که از یک طرف چند کشور آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان جامعه جهانی نیستند و ۱۹۰ کشور دیگر هم وجود دارد و از طرف دیگر دولت سیزدهم نیز اکنون برخلاف دولت قبل در حال گسترش روابط اقتصادی ومبادلات تجاری خود با این ۱۹۰ کشور بخصوص همسایگان از جمله قراردادهای راهبردی ۲۵ ساله با چین و روسیه و هند و اوراسیا و شانگهای و تاجیکستان و ترکمنستان و آذربایجان و ارمنستان و عراق و... برزیل و ونزوئلا و بقیه کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا و... است که این خود نشان می‌دهد ادعای اجماع ‌سازی چه قدر فریبکارانه است. رابعا واقعیت ماجرا را از زبان خود آمریکایی‌ها بشنویم که اذعان دارند آمریکا چاره‌ای جز فضا‌سازی و ترساندن و تحریک مردم به آشوب ندارد. سناتور آمریکایی با کشاندن نماینده ویژه وزارت خارجه آمریکا در امورایران به جلسه سنا به او هشدار می‌دهد که«تمام گزینه‌های آمریکا عملا ناکارآمد و ناقص‌اند و هزینه‌های سنگینی برای آمریکا داشته‌اند و خواهند داشت و موجب بدتر شدن منافع و امنیت آمریکا در منطقه شده است».  کریس مورفی درخصوص گزینه نظامی تصریح می‌کند «ما می‌دانیم گزینه نظامی با ایران چه هزینه‌های سیاسی-اقتصادی و چه محدودیت‌های خطرناک و شدید نظامی و چه معنای وحشتناکی برای نظامیان و مردم ما دارد.به علاوه اولا دانش را نمی‌توان با بمباران محو کرد و ثانیا درگیر یک جنگ ویرانگر و فراگیر منطقه‌ای خواهیم شد که یک نسل آمریکا را درگیر آن خواهد کرد». وی گزینه تحریم و فشار اقتصادی بر ایران و دیپلماسی را نیز شکست خورده عنوان و تاکید می‌کند«فشار حداکثری اقتصادی را با صدها تحریم آزموده ایم‌، اما در ایران هیچ اتفاقی نیفتاده و نتیجه نداده و گزینه دیپلماسی هم با خروج از برجام جواب نمی‌دهد». نکته بسیار مهم در این جلسه که سناتور آمریکایی مطرح کرد و می‌توان آن را ختم کلام دانست چراکه فضا‌سازیهای فریبکارانه آنها را برای مردم آشکارتر می‌کند این است که مورفی صریحا و بی‌پرده خطاب به رابرت مالی گفت«ما می‌دانیم که شما در جلسه خصوصی چه می‌گویید و در نشست علنی برای افکارعمومی چیز دیگری می‌گویید»! سپس از وی سؤال می‌کند«آیا یک گزینه نظامی تمیز روی میز وجود دارد؟». رابرت مالی هم با تایید کامل سخنان مورفی پاسخ می‌دهد«هیچ پاسخ نظامی در دستور کار نیست، پس بهتر است در‌باره آن سخن نگوییم و فقط مسئله را دیپلماتیک بدانیم و از گزینه دیپلماتیک سخن بگوییم»!. سناتور آمریکایی در پایان از مالی سؤال می‌کند «پس چرا بایدن از روی میز بودن همه گزینه‌ها سخن می‌گوید؟»، که مالی با سکوت فقط به این جمله بسنده می‌کند «بهتر است نشست خصوصی برگزار کنیم»!  ۴-آنچه که تاکنون از مواضع آمریکایی‌ها برداشت شده این است که بایدن برخلاف شعارهایش به دنبال احیای مذاکرات برای توافقی جدید بوده نه احیای برجام به منظور لغو تحریم‌ها. این که برخی می‌خواهند دولت سیزدهم و ایران را متهم و ادعا کنند که بایدن مشتاق به برگشت به برجام بود‌، باید گفت ترامپ هم مشتاق‌تر بود‌، اما نه برای لغو تحریم‌ها بلکه برای گسترش دامنه محدودیت‌ها علیه ایران! اکنون آنچه آشکار شده نفاق و فریبکاری بایدن در همسو بودن با ترامپ است نه اشتیاقش! لذا از همان ابتدا هم تاکید کرده بودیم که نباید به مذاکرات وین به عنوان  «عجیب ترین گفت‌وگوها در دیپلماسی نوین» و «دیپلماسی عجیب و غریب» از نظر نماینده روسیه و آمریکا، همچون دیگر وعده‌های آمریکایی‌ها خوشبین بود‌، چراکه از درون چنین گفت وگوهایی فریبکارانه هیچ‌گاه چیزی نصیب ملت ایران نخواهد شد‌، همان‌گونه که از مذاکرات برجام نشد. ۵-حال با این تفاسیر به خوبی می‌توان هدف آمریکایی‌ها از تحریک به آشوبها‌، از فضا‌سازی علیه دولت تا موج سواری بر مشکلات مردم و آلام آبادان و سیاه‌نمایی در جشنواره‌های خارجی و ایجاد ابهام و تردید در روابط جمهوری اسلامی با کشورهای همسایه و دوست را فهم کرد. امروز بدنبال سیاست و مقاومت منطقی و مدبرانه جمهوری اسلامی که بایدن را در بن بست عجیبی قرار داده که نه می‌تواند نان تهدید گزینه نظامی‌اش را بخورد و نه حربه اقتصادی اش دیگر فشاری برای اثرگذاری دارد و نه دیپلماسی فریبکارانه اش توانسته ملت ایران را فریب دهد، به فرمایش رهبرمعظم انقلاب در مرقد امام ره، آمریکا با کمک «مشاورین خیانتکار دوجانبه‌اش»،«به اعتراضات مردمی از طریق کار روانی و فضای مجازی و مزدورپروری امید بسته» و با تعمیم دادن برخی مشکلات جزئی به کل‌، به دنبال طراحی فتنه دیگری همچون فتنه ۸۸ است‌، ولی با این تفاوت که اکنون مردم آگاه‌تر و هوشیارتر شده‌اند و «آمریکا نخواهد توانست ملت را در مقابل نظام اسلامی قرار دهد».اما نکته مهم که نشان می‌دهد این بار نیز در عمل «محاسبات آمریکایی‌ها صدرصد غلط» از کار درآمده‌، اذعان به برخی واقعیت‌ها در لابلای شیطنت‌ها و مشاوره‌های غلط و فضا‌سازی‌های ذهنی برای رئیس‌جمهور آمریکا در جمع‌بندی گزارش‌های اندیشکده‌های سازمان سیا و وزارت خارجه آمریکاست که روی میز بایدن قرار می‌گیرد.  ۶- حال اولا چرا ملت ایران باید از «گزارش فریبکارانه مدیرکل آژانس» و «نشست سیاسی شورای حکام» و «قطعنامه منافقانه آمریکا» و «القای دروغین اجماع بین‌المللی از سوی جریان نفوذی‌ها و مشاورین خیانتکارِ دوجانبه آمریکا» بترسد؟ ثانیا ایران به توافق ۲۰۱۵ پایبند بود اما اوباما تحریم‌ها را تشدید و برجام را نقض کرد و در سال ۲۰۱۸ نیز که آمریکا از برجام خارج شد و دوباره برجام را نقض کرد‌، باز ایران به برجام پایبند بود. لذا اکنون آمریکایی‌ها دیگر نمی‌توانند ملت ایران را دوباره فریب دهند و دولت ایران دیگر تن به توافقی نمی‌دهد که به دست خودش مکانیسم ماشه را علیه ملت فعال کند تا مجبور شود برجام‌های ۲و۳ موشکی و منطقه‌ای را بر کشور تحمیل کند!.یاد امام بزرگوار در این ایام به خیر که«روح ایستادگی و مقاومت را در ملت ایران تزریق کردند». ایشان در سال ۶۱ برای اولین‌بار قطعنامه‌های آمریکایی را کاغذ پاره توصیف و فرمودند«ملت ایران تمام توطئه‌ها را با هدایت الهی در نطفه خفه می‌کند و تصمیمات شورای امنیت و سازمان‌های بی‌ارزش را جز«ورق‌پاره‌هایی در خدمت وتوکنندگان » نمی‌داند و از طبل‌های تو خالی سازمان‌های ساخته آنها نمی‌ترسد».     دکتر محمدحسین محترم