تحول‌خواهی برای مردمی‌سازی

پیمان ماهور‌گیلانی: تحول‌خواهی امری حاکمیتی نیست بلکه کاملا مردمی بوده و باید از سطح زندگی عمومی آغاز و در مراحل بالاتر شیوه حکمرانی جامعه را در بر گیرد و با حفظ و تقویت اصول انقلابی و اسلامی در حرکتی جهادی و جهشی باعث نوآوری‌ها و تغییر ساختار‌ها و نیل به اهداف و غرایض تعیین‌شده شود.  تحول واقعی حاصل اصلاح ساختار است و نه تغییر مدیریتی، اصلاح ساختار زمانی عملی می‌شود که تمام ذرات یک مجموعه بدون مقاومت، تحول را بپذیرند که در جامعه به معنای همراهی و حضور مردم بوده و در این صورت است که دست مدیران فاسد نیز توسط مردم و بدنه جدا خواهد شد.  مدیریت انقلابی تنها در به میدان آوردن ظرفیت‌های مردمی معنا پیدا می‌کند و اشتباه مدیرانی که به اسم انقلابی بودن به قدرت رسیده اما موفق نمی‌شوند اتکا به حلقه‌ تنگ اطرافیان و فراموش کردن ظرفیت مردمی است که به تجمیع قدرت و ایجاد فساد منجر خواهد شد و ناکارآمدی کمترین تبعات آن است. رهبر انقلاب در باب تحول به شرح نکته‌ای اساسی می‌پردازند که آن استفاده‌ از خرد جمعی است و تکیه‌ بر عقلانیت و دولت را به استفاده از از نخبگان خارج از دولت توصیه می‌کنند که متاسفانه در بسیاری از وزارتخانه‌ها در سالیان گذشته این امر محقق نشده و حتی برخی وزرا نیروهای انقلابی درون وزارتخانه‌ها را نیز منزوی کرده‌اند.  در صورتی که با فراهم کردن زمینه‌ حضور و نظارت مردم بر امور سازمان در داخل و خارج از آن، هم از تجمع قدرت و فساد در مدیران جلوگیری خواهد شد و هم دست محافل و مقامات و لابی‌های سودجو کوتاه می‌شود که این امر در سازوکار امر به معروف و نهی از منکر عملیاتی می‌شود.  مدیریت انقلابی با شعار و سخنرانی ایجاد نمی‌شود بلکه با تفکر میدانی صورت می‌گیرد و باید توجه داشت مردمی بودن فراتر از در میان مردم بودن است و دولت و مدیریت زمانی مردمی می‌شود که حضور مردم در تمام ابعاد آن نمود پیدا کند.  آنچه از برنامه‌های دولت در دیدار با رهبر حکیم انقلاب در شهریور ۱۴۰۰ مورد تاکید حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای قرار گرفت «تحول‌خواهی» بود، که این مفهوم گسترده، قانون‌گرایی، عدالت‌خواهی، فسادستیزی، شفافیت و... را نیز در بر می‌گیرد.  همه‌ جریان‌هایی که در چند سال اخیر تحت عنوان‌های عدالت‌خواهی، فسادستیزی، تلاش برای آزادی‌های اجتماعی و... شکل گرفته، تماما تحت تحول‌خواهی تعریف می‌شود، زیرا تحول‌خواهی به دلیلی مشخص و با مقصودی معین صورت می‌گیرد و عدالت‌خواهی یکی از هزاران دلیل برای تحول‌خواهی است.  تحول‌خواهی متفاوت است از امیال جریانات و احزاب غرب‌گرا که تحول را به معنای تغییر در باورهای اسلامی و دینی و تضعیف در اصل انقلاب می‌دانند. تحول‌گرایی نه ارتجاع و بازگشت به عقب و تغییر مسیر است و نه شبیه‌سازی غرب و انحراف از جریان انقلاب اسلامی، بلکه تحول‌خواهی تغییرات ساختاری و تکامل است در گام دوم انقلاب اسلامی و قطعا نیازی به تاکید نیست که تحول بدون برنامه و بی‌هدف به هرج و مرج می‌انجامد و آن تحولی مدنظر است که در ادامه قدم‌های مثبت برداشته شده و با رویکردی دیگر‌ جهت سرعت گرفتن و جهش رو به جلو است.  اعتقاد آیت‌الله رئیسی به مردم پیش از آغاز دولت و با شکل‌گیری ستا‌دهای مردمی به نمایش گذاشته شد و در ادامه نیز ایشان بارها بر اصل مردمی‌سازی که مطالبه‌ رهبر انقلاب است تاکید کرد. تحول‌‌گرایی نیز بارها مورد تاکید ایشان قرار گرفته است و در آخرین اظهارنظر در جمع گروه‌های جهادی تاکید کرد هر نیرویی که تحول‌گرا نباشد و نگاه تحولی ندارد باید از کار به حاشیه برود.  در ‌یک سالگی دولت و با آغاز تغییرات در کابینه، با توجه به نظر مثبت رئیس‌جمهور به مردمی‌سازی حکمرانی و انتصاب دستیار رئیس‌جمهور‌ در امور مردمی‌سازی دولت در روزهای اخیر، انتظار می‌رود از فرصت دولت انقلابی که با رای و اعتماد مردم شکل گرفت استفاده شود تا شعار مردمی بودن در قالب تحول‌گرایی برای مردمی‌سازی حکمرانی و حضور مردم در تمام ابعاد درونی و بیرونی دولت تحقق یابد.