ترانزیت و آینده ایران

این روزها آمارهای خوبی از رشد ترانزیت اعلام می‌شود. افزایش بیش از ۹۰ درصدی ترانزیت در سال گذشته به نسبت سال ۹۹ و افزایش ۴۳ درصدی ترانزیت در سه ماه نخست امسال نسبت به مدت مشابه سال قبل، آغاز ترانزیت تمام ریلی و حرکت قطار کانتینری قزاقستان از مسیر ایران، حرکت اولین قطار باری بین‌المللی «عبور از دریای خزر» از «یین چوان» در شمال غرب چین به سمت بندر انزلی، ورود نخستین محموله صادراتی روسیه به هند از طریق خطوط ریلی ایران در 28 خرداد که برای نخستین بار محموله ترانزیت چندوجهی از روسیه به هند مسیر خود را از طریق راهگذر شمال - جنوب موسوم به INSTC  پس از ورود به بندرعباس از طریق آب‌های ایران به سواحل غرب هند ارسال  شد و برخی توافقات و رایزنی‌های تجاری با کشورهای منطقه از جمله اخباری است که این روزها درباره رونق ترانزیت در ایران اعلام می‌شود. در این میان توجه به چرایی اهمیت حوزه ترانزیت و ضرورت رشد جایگاه ترانزیت در اقتصاد ایران، موضوعی است که باید به آن توجه داشت. ابتدا لازم است از رونق ترانزیت در ایران درک واقعی داشته باشیم. واقعیت این است به خاطر رکود اقتصادی و کسادی تجارت در دوره کرونا، آمار سال‌های بعد از کرونا، رشد چشمگیری نشان می‌دهد و این رشد را نباید فعلا ناشی از برنامه ریزی و اقدام خاصی دانست، چنان که حجم ترانزیت در سال گذشته به 9.3 میلیون تن رسید که هنوز به رکورد  سال‌های قبل از ۹۷ نرسیده است. در هر حال این سوال مطرح است که اهمیت رشد ترانزیت چیست؟ بررسی‌ها نشان می‌دهد اگر هدف گذاری امسال در رسیدن به آمار ۲۰ میلیون تن ترانزیت کالا محقق شود، در عمل فقط دو میلیارد دلار درآمد به ایران می‌رسد که در مقایسه با درآمدهای ارزی دیگر نظیر نفت قابل مقایسه نیست. با این حال گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس نشان می‌دهد که با توسعه زیرساخت‌های حمل و نقل به ویژه در ارتباط با ابرپروژه یک کمربند یک راه چین و راهگذر شمال - جنوب، امکان درآمدزایی سالانه ۸ تا ۱۰ میلیارد دلاری نیز قابل تحقق است. به طور مشخص تکمیل خطوط آهن و جاده‌ای باید در این راه در اولویت قرار گیرد و علاوه بر نیاز به تکمیل مسیر بندرعباس از طریق تهران، رشت و انزلی به آستارا باید راه آهن چابهار- زاهدان نیز مورد توجه جدی قرار گیرد. با این حال اهمیت ترانزیت فراتر از درآمدزایی آن است. اهمیت ترانزیت در ایجاد پیوندهای استراتژیک منطقه‌ای و حتی جهانی از مسیر ایران است. این اهمیت البته برای هر کشوری محقق نمی‌شود. مهم‌ترین عامل تبدیل یک کشور به محور ترانزیتی، مزیت منطقه‌ای و جغرافیایی آن کشور است که ایران این مزیت را تا حد زیادی دارد. تبدیل ایران به محور مبادلات کالایی و انرژی موجب می‌شود تا به لحاظ اتصال تجارت منطقه و همچنین بخشی از تجارت جهانی، کمتر تحریم پذیر باشد و تحت فشارهای سیاسی قرار گیرد. اتفاقی که برخلاف مزیت قبلی ایران در زمینه نفت رخ داد. کاهش تدریجی سهم ایران از بازار جهانی نفت و به ویژه کاهش وابستگی آمریکا و اروپا به نفت خاورمیانه و نفتی که از تنگه هرمز عبور می‌کند، در کاهش وابستگی جهان به امنیت منطقه‌ای و تضمین امنیت انتقال نفت موثر بود. در هر صورت تقویت ترانزیت یک نیاز استراتژیک برای آینده ایران و امنیت اقتصادی و حتی سیاسی ایران و ایجاد کننده یک مزیت جدید در مواجهه با فشارها و تحریم هاست. از این جهت هرگونه تلاش اثرگذار برای تکمیل پروژه نیمه تمام ریلی، جاده‌ای و بندری و به مشارکت طلبیدن کشورهای منتفع از این پروژه‌ها ضروری است.