روزنامه جوان
1401/04/26
«توسل به زور» یک مستأصل!
روند فزاینده اهمیت منطقه غرب آسیا و جهان اسلام در تحولات جهانی سبب شده است که سفر رؤسای جمهور امریکا به این بخش از جهان از اهمیت ویژهای برخوردار شود. علاوه بر برخی مؤلفههای مهم نظیر گسترش و نفوذ دین اسلام در منطقه و نیاز امریکا برای مدیریت انرژی در جهان از طریق تحکیم سلطه خود براین منطقه مسئله گسترش نیروهای مقاومت در این منطقه و افزایش نفوذ ایران، بهرغم تحمیل کمنظیرترین فشارها و تحریم ها، بر نگرانیهای امریکا افزوده است و متحدان امریکا نظیر رژیم صهیونیستی و دیگر حکام منطقه از گسترش و فراگیری نیروهای جبهه مقاومت که سبب تسریع فرار امریکا از منطقه شده بهشدت نگران شده و همین مسئله بر اهمیت و ضرورت این سفرها افزوده است.اما آنچه به سفر بایدن درروند تحولات منطقه اهمیت بیشتری داده است برنامهریزی برای تشکیل یک ائتلاف نظامی منطقهای با میدانداری رژیم صهیونیستی و رژیم سعودی و برخی دیگر از حکام منطقه و تحت هدایت پنتاگون برای مقابله با نیروهای مقاومت، بهعنوان هدف اصلی این سفر است و هریک از این رژیمها متأثر از نوع و نحوه نگاه به تحولات منطقه تلاش دارند پیشاپیش از آن به نفع خود بهرهبرداری کنند.
درک چرایی نگرانی این رژیمها از افزایش توان نیروهای مقاومت و تشکیل ائتلاف برای مقابله با آنها چندان دشوار نیست، رژیم صهیونیستی در عین درگیر شدن با یک بحران داخلی که به زمینههای فروپاشی و نابودی داخلی آن شدت بخشیده است، بهگونهای که نفتالی بنت در روزهای پایانی دولت خود از احتمال وقوع جنگ داخلی میان صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی سخن به میان آورده بود، با روند فزاینده قدرت و نفوذ نیروهای مقاومت فلسطین در سرزمینهای اشغالی مواجه است و تسری مقاومت به سرزمینهای اشغالی ۱۹۴۸ به کابوس اصلی صهیونیستها تبدیلشده و این در حالی است که فراخوانهای رژیم برای انسجام میان صهیونیستها از طریق پرچم گردانی در بیتالمقدس و تلاش برای تخریب مسجدالاقصی نیز نتوانست به حرکت فراگیری در میان صهیونیستها تبدیل شود و فلسطینیها و نیروهای مقاومت آنها را ناکام گذاشتند، و این ناکامی هم در فروپاشی دولت بنت و انحلال پارلمان این رژیم مؤثر بود.
میزبان دیگر سفر بایدن یعنی رژیم سعودی نیز که ناتوانیاش در برابر مقاومت انصارالله بهرغم حمایت بیشتر از شش کشور غربی عیان است و بهرهگیری از مزدوران آفریقایی و تکفیری هم برایش سودی نبخشیده و نهایتاً یک آتشبس شکننده را برای حفظ آبروی خود و کشورهای غربی ترجیح داده است، اکنون تلاش دارد که با سفر بایدن به عربستان و تشکیل این ائتلاف بتواند اعتباری برای محمد سلمان کسب و با پشتوانه صهیونیستها و امریکاییها از بحران یمن رهایی یابد. واین در حالی است که پذیرش خفت انجام پرواز مستقیم تلآویو به جده میتواند لکه سیاهی در کارنامه سران رژیم سعودی باشد. اما در میان تحولات این سفر موضع بایدن در تهدید ایران به توسل بهزور بیش از همه بازتاب داشته و ضروری مینماید در کنار دیگر اهداف این سفر چرایی این موضع موردبررسی و تجزیهوتحلیل قرار گیرد.
رئیسجمهوری امریکا در جریان سفر به سرزمینهای اشغالی، با تکرار برخی ادعاهای بیاساس درباره ماهیت برنامه هستهای ایران، گفت که «کشورش از توسل به زور به عنوان آخرین گزینه برای ممانعت از دستیابی ایران به سلاح هستهای استفاده خواهد کرد». به گزارش آسوشیتدپرس بایدن که با کانال ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی صحبت میکرد، مدعی شد: «تنها چیزی که میتواند بدتر از ایران امروز باشد، دستیابی این کشور به سلاح هستهای است». وی در پاسخ به پرسشی در خصوص امکان استفاده از گزینه نظامی علیه ایران، گفت که چنانچه این آخرین گزینه باشد، ممکن است به این گزینه متوسل شویم. بیان این جمله شرطی از سوی بایدن در شرایطی که ایران بارها اعلام کرده است که برنامهای برای تولید سلاح هستهای نداشته واین سلاح در دکترین امنیت ملی ایران جایی ندارد، نشانگر رجزخوانی از سر استیصال رئیسجمهور امریکاست. بایدن با بهکارگیری واژه «توسل بهزور» تلاش دارد بر شکستهای سالهای اخیر رژیم امریکا و صهیونیستها و دیگر متحدان امریکا در منطقه از ایران و نیروهای جبهه مقاومت سرپوش گذاشته و آبرو و اعتماد از دست رفته امریکا و متحدانش را در این سفر بازسازی کند.
گزارههایی که این مدعا را اثبات میکند عبارتند از:
۱- سخنگوی وزارت خارجه امریکا در آستانه سفر بایدن با اذعان به نفوذ ایران در منطقه، یکی از اهداف این سفر را مقابله بانفوذ به قول او «مخرب» ایران در منطقه اعلام میکند. این نکته اعتراف به موضع و جایگاه مقتدرانه ایران و نیروهای جبهه مقاومت است.
۲- تهدید ایران به توسل بهزور در حالی است که پیش از این بارها فرماندهان نظامی امریکا بر ناتوانی در مقابله با توان موشکی وپهپادی ایران اعتراف کردهاند. ژنرال کنت مکنزی، فرمانده سابق نیروهای امریکا (سنتکام) در منطقه خاورمیانه و شرق آفریقا هم در اردیبهشتماه امسال و هم در دیماه سال گذشته اعتراف کرد که کشورش برتری هوایی در خاورمیانه را به دلیل برخورداری ایران از پهپادهای مدرن از دست داده و همین امتیاز، ایران را شکستناپذیر کرده است.
۳- ناتوانی امریکا در پاسخ به عملیات ایران در موشکباران پایگاه عین الاسد و سرنگونی پهپاد گلوبال هاک نشان داد که امریکاییها حتی جرئت پاسخگویی به تهدیدات مستقیم علیه خود را نیز ندارند، چهبسا اقدام به عملیاتی کنند که خود از پیش بر بی نتیجه بودن هرگونه عملیات نظامی علیه مراکز هستهای ایران به دلیل استحکامات آن اذعان کردهاند.
۴- گزارشهای سراسر وحشت فرماندهان ناوهای امریکا از نزدیک شدن قایقهای سپاه پاسداران به آنها در آبهای خلیج فارس ودریای عمان نشانگر کابوس آنها از هرگونه درگیری احتمالی با ایران است.
۵- اگرچه ایران بارها اعلام کرده است که برنامهای برای تولید سلاح اتمی ندارد، اما آنها بر این امر واقف هستند که هرگونه اقدام نظامی آنها علیه مراکز هستهای ایران نه تنها تأثیری بر کاهش توان هستهای صلحآمیز ایران نخواهد داشت بلکه پسازآن ایران دیگر ضرورتی برای ادامه پایبندی به N P T و رعایت محدودیتهای ناشی از آن را نخواهد داشت.
با این مقدمات سؤال اساسی این است که چرا امریکاییها دوباره از واژه توسل بهزور و یا همان روی میز بودن همه گزینهها علیه ایران استفاده میکنند. در این زمینه به دلایلی چند میتوان اشاره کرد:
۱- شکست و انفعال امریکا در برابر تحولات جهانی بهویژه ضعف در برابر روسها در جنگ اوکراین، تصویر یک ابرقدرت (سابق) فرتوت از امریکا را در جهان به تصویر کشیده و انشانویسان برای سخنرانی بایدن از این طریق خواستهاند تصویری قدرتمند از امریکا در برابر تحولات جهانی به نمایش بگذارند.
۲-سرپوش گذاشتن بر فرار خفتبار امریکا از منطقه غرب آسیا به دلیل تحمل شکستها از نیروهای مقاومت یکی دیگر از دلایل این موضعگیری امریکاست.
۳-این موضع بایدن میتواند جلب اعتماد گاوهای شیرده منطقه به دلیل ناتوانی امریکا در عمل به وعدههای گذشته برای جلب حمایت از آنها در برابر پیشرفتهای نیروهای مقاومت باشد.
۴-کمک به شرایط حاد و بحرانی داخلی رژیم صهیونیستی و جلوگیری از فروپاشی درونی این رژیم.
۵-تغییر موازنه در جریان مذاکرات هستهای و اطمینان بخشی به متحدان خود در مورد مذاکره با ایران.
۶-وادار کردن کشورهای نفتخیز منطقه برای پاسخگویی به درخواست امریکا برای افزایش تولید نفت برای جلوگیری از درگیر شدن کشورهای غربی با بحران انرژی در آینده.
۷-متقاعد کردن کشورهای منطقه برای پیوستن به ائتلاف نظامی با رژیم صهیونیستی که عمدتاً برای تأمین امنیت رژیم صهیونیستی در برابر قدرت نیروهای مقاومت در منطقه طراحیشده است.
۸-پیشگیری از اوجگیری اقدامات نیروهای مقاومت علیه منافع امریکا ورژیم صهیونیستی در منطقه.
پربازدیدترینهای روزنامه ها

