اخبار ویژه



می‌گویند نیازمند گفتمان امام هستیم اما به آن وفادار نمی‌مانند
رویکردها و رفتارهای دولت برخلاف اظهارنظرها، منطبق با گفتمان امام(ره) نیست.
روزنامه رسالت در سرمقاله خود نوشت: رئیس جمهور در مراسم تجدید میثاق با آرمان‌های بنیانگذار جمهوری اسلامی گفت «در شرایط کنونی نیازمند راه و گفتمان امام خمینی هستیم». التزام به اسلام و تعهد عملی به آن، اعتقاد و التزام به ولایت فقیه، ایستادگی در مقابل استکبار، ایمان عمیق به قدرت ملت‌ها و ملت ایران، اصرار بر وحدت، تلاش برای پابرهنگان و محرومان، پرهیز از اشرافی‌گری و دفاع از استقلال و عزت کشور، رئوس خط امام است اما باید دید کارنامه 42 ماهه کابینه وی چه نسبتی با اساس و مبانی راه امام و گفتمان امام دارد و این التزام در عمل چه تصویری را ارائه می‌دهد؟


ما یک قدرت مطرح در جهان هستیم به طوری که دشمن، خود اعتراف دارد ایران هفتمین قدرت در دنیاست. آزمایش‌های موشکی و پیشرفت‌های هسته‌ای، نانو و... جیغ دشمن را درآورده است. آیا رفتار و گفتار دولت در دیپلماسی خارجی متناسب با این قدرت و پیشرفت‌هاست؟
آیا منطق دیپلماسی خارجی دولت یازدهم با منطق انقلابی‌گری امام در دیپلماسی خارجی تناسبی دارد؟ آیا درست است همزمان با برگزاری مانور نظامی آمریکا و فرانسه و انگلیس در خلیج فارس، میزبان وزیر خارجه فرانسه و هیئت تجاری آنها باشیم و اعتراضی هم به شرارت آنها در خلیج فارس نکنیم؟
هر روز ملت ما در اوج اقتدار و مظلومیت، شهدای مدافع حرم را تشییع و به تکریم آنها می‌پردازد. در تحولات میدانی در عراق و سوریه به برکت ایثار و فداکاری جوانان این مرز و بوم، آمریکا و صهیونیست‌ها و تروریست‌ها را به خاک مذلت انداخته است. آیا این قدرت میدانی در ادبیات دیپلماسی ما ظهور دارد؟ آیا فلسفه و منطق انقلابی‌گری در ادبیات و گفتمان دولت ما متناسب با گفتمان امام(ره) به روز رسانی می‌شود؟ آیا وقتی رئیس دیپلماسی ما می‌رود دانشگاه تهران می‌گوید آمریکا تجهیزاتی دارد که ظرف 5 دقیقه می‌تواند تمام توان دفاعی ما را نابود کند، رجزخوانی علیه دولت آمریکاست یا علیه اقتدار ملت ایران؟!
آمریکا دماغ خود را نمی‌تواند بگیرد، اگر این توان راداشت در افغانستان، عراق و سوریه و فلسطین اشغالی به خاک سیاه نمی‌نشست. آمریکایی‌ها به ترامپ رأی داده‌اند تا او برود کاخ سفید سیفون خرابی‌های دولت‌های پیشین را که عرضه‌ای جز فروپاشی جامعه آمریکایی نداشتند، بکشد.
طی چند روز گذشته آمریکایی‌ها پررویی و وقاحت را از حد گذرانده‌اند. ترامپ تهدید می‌کند همه گزینه‌ها روی میز است. رویترز اعلام کرده است تحریم‌های جدید علیه ایران اعمال می‌شود. سخنگوی کاخ سفید اعلام کرده رفتارهای ایران بی‌پاسخ نمی‌ماند. بعد هم مانور مشترک با انگلیس و فرانسه در خلیج فارس می‌گذارند. سه سناتور آمریکایی گفته‌اند؛ اکنون زمان اقدام علیه ایران فرا رسیده است. باید به این رجزخوانی‌ها با پاسخی قاطع پایان داد. ملت ایران به اندازه کافی ابزار برای پاسخ عملی دارد. دولت هم باید با ملت همراهی کند. یک سیلی جانانه در خلیج فارس واشنگتن را سرعقل می‌آورد. در این تردید نباید کرد. آمریکایی‌ها حال جنگیدن ندارند باید هزینه‌های بازگشت به شرایط برجام را پرداخت کنند. به هر حال باید دولت در اصل مقابله به مثل تردید نکند.
تنها راه، استخدام ادبیات امام(ره) در گفتگوها و مواجهات دیپلماتیک است.

کنایه‌های مشاور خاتمی درباره هاشمی، روحانی و ناطق
مشاور رئیس‌جمهور در دولت اصلاحات گفت نمود برجام برای مردم و زندگی‌های آنها بسیار ضعیف بوده و ممکن است در انتخابات علیه روحانی عمل کند.
محمدرضا تاجیک در گفت‌وگو با روزنامه آفتاب یزد و در پاسخ این سؤال که «آیا نقطه عطف کارهای حسن روحانی در چهارساله‌ اولش یعنی برجام را به خطری برای سقوط او تبدیل کرده است؟» گفت؛ بله! بعضی موفقیت‌ها را نمی‌توان با زبان گفتاری در افکار عمومی جای انداخت بلکه باید با زبان کنش و زبان عملی به جامعه شناساند تا مردم با آن بتوانند ارتباط برقرار کنند، طبیعتا جامعه ما که درصد زیادی از آن زیر خط فقر زندگی می‌کنند و درصد زیادی از آنها در انتظار گشایشی در عرصه زندگی روزمره‌شان هستند، می‌خواهند ببینند ترجمان عملی اتفاقات بزرگی که در صحنه داخلی و خارجی رخ می‌دهد، در زندگی روزمره آنها چیست؟ دولت باید تلاش کند موفقیت‌های خودش را ترجمان عملی بکند.
به هر حال در همین مدت‌کوتاه، دولت اگر بتواند این ترجمان عملی را انجام دهد، اقبال عمومی مردم را به سمت خود خواهد داشت و گرنه این موضوع به بدنه دولت لطمه می‌زند و رقیب هم می‌تواند روی این مورد کشت کند، مرتب فضای ضددولت را پرورش دهد و افکار عمومی را بر سر این مسئله (علیه دولت) جهت دهد، بنابراین دولت باید تمام تلاشش را انجام دهد تا به اثبات برساند که دردی از دردهای بی‌شمار مردم را مرتفع کرده است و در زندگی روزمره مردم جای گرفته و گشایشی هر چند کوچک در زندگی آنها ایجاد کرده است.
به نظرتان تا امروز، برجام چقدر این نمود را داشته است؟ به نظر من خیلی ضعیف بوده است و بعید می‌دانم که اتفاق خاصی بیفتد.
مشاور خاتمی همچنین درباره فوت مرحوم هاشمی گفت: من بعید می‌دانم که روحانی و تیم او بر این مفروض باشند که فوت ایشان موجب تقلیل اقبال به روحانی می‌شود یا اینکه چون حمایت هاشمی نیست حامیان روحانی ریزش پیدا می‌کند. من چنین برداشتی ندارم. اما اگر روحانی و تیم او واقعا چنین برداشتی داشته باشند باید ببینند که آیا زنده هستند یا نیستند؟
آیا کنشگر هستند یا نیستند؟ آیا همه فضای وجودشان را از دم مسیحایی یک فرد مثل هاشمی می‌گرفتند؟ یا خود نیز از استعدادی برخوردارند؟ اگر استعدادی دارند پس باید آن را کشت و پرورش داد تا ان‌شاءالله در آینده هم توفنده در رقابت‌ها حضور داشته باشند، اگر نه همان بهتر که چنین جریانی به حاشیه کشیده و به فراموشی سپرده شود. جریانی که همه هستی خودش را در یک فرد خلاصه کرده، بهتر است که از بین برود.
تاجیک درباره امکان جایگزینی هاشمی با ناطق‌نوری هم گفت: من معتقدم که به صورت اصولی باید به سمت و سویی برویم که صرفا به خودمان دخیل ببندیم و این دخیل بستن به خود را به یک فرهنگ تبدیل و نهادینه کنیم. تا با آمد و رفت این شخصیت و آن شخصیت مردم و جریان سیاسی دچار تب و لرز نشوند و بدنشان کهیر نزند! و بدتر آنکه نباید درمان را در این ببینیم که یک شخصیت دیگر را جای او بیاوریم و آنقدر فرد جدید را بزرگ کنیم تا بتوانیم جنازه‌ای را سرپا نگه داریم.
وی با طعنه به ناطق گفت:‌ در صحنه سیاسی نمی‌توانید هم کت به تن کنید هم زیر شلواری بپوشید یا باید پیژامه برپا کنید خانه بمانید یا باید کت و شلوار بپوشید وارد صحنه شوید. هم کت و هم زیرشلواری نمی‌شود! هم قهر و هم آشتی نمی‌شود!  هم بودن و هم نبودن نمی‌شود! هم حضور و هم عدم حضور نمی‌شود! بالاخره باید یا بود تا این بودن تاثیرات وجودی داشته باشد.
بازداشتی فتنه 88 در پاسخ این سؤال که یعنی بعد از فوت هاشمی و حتی پس از سخنرانی ناطق در مراسم ترحیم او، هنوز مشخص نشده که آقای نوری هستند یا نیستند؟ گفت؛ نه! مشخص نشده. شاید ناطق نوری منتظر فضایی است که برایش ایجاد شود یا شاید به دنبال دستی است که خود واقعی او را از درونش بیرون بکشد.

سیاسی‌کاری به نفع آمریکا با ژست پرهیز از ورود به سیاست!
وزارت نفت با وجود موضع سیاسی بیژن زنگنه درباره عدم محدودیت برای شرکت‌های آمریکایی، ادعا کرد نباید انتظار واکنش سیاسی از این وزارت داشت.
روزنامه شرق روز چهارشنبه به زنگنه اعتراض کرده و نوشته بود: اعلام موضع وزیر نفت درباره محدودیت قائل نشدن برای شرکت‌های آمریکایی آن هم در شرایطی که رئیس‌جمهور جدید آمریکا ایرانیان را در لیست سیاه ورود به این کشور قرار داده، بد سلیقگی و موضع غلطی بود. مادام که آن دستور سر جای خود باقی، باید برای ورود آمریکایی‌‌ها به ایران محدودیت قائل شد. آقای زنگنه باید موضع خود را تغییر دهد. وزارت نفت هم می‌تواند این موضع را به گوش دولت آمریکا برساند.
درپی این اعتراض، مدیرکل روابط عمومی وزارت نفت با ارسال توضیحی به روزنامه شرق مدعی شد: «سخنان وزیر محترم نفت درباره محدودیت قائل نشدن برای شرکت‌های نفتی آمریکایی، نکته تازه‌ای نبوده و در ماه‌های اخیر چندین بار در پاسخ به پرسش‌های مشابه مطرح شده است. سیاست‌هایی نظیر آنچه جناب آقای زنگنه درباره شرکت‌های آمریکایی اعلام کرده‌اند به هیچ عنوان نظر و دیدگاه شخصی نیست که با میل و خواست شخصی هم به یکباره تغییر کند. طبعاً وزارت نفت نه در حوزه سیاست خارجی و داخلی تصمیم‌گیر است و نه اساساً به ورود غیرسازمانی و خارج از چارچوب دولت به چنین حوزه‌هایی باور دارد. پس اگر آن‌گونه که نویسنده محترم اذعان کرده‌اند تصمیم دولت و حاکمیت بر اعمال محدودیت برای اتباع و شرکت‌های هر کشوری قرار گیرد، وزارت نفت هم به عنوان بخشی از ساختار دولت از این تصمیم پیروی خواهد کرد. در غیر این صورت انتظار واکنش سیاسی و غیرتخصصی از وزارت نفت چندان منطقی به نظر نمی‌آید.»
درباره این توضیح باید گفت: درحالی که وزارت خارجه می‌گوید به خاطر اقدام جدید دولت آمریکا، اقدام متقابل و محدودیت‌های جدید اعمال می‌کند، وزارت نفت چه کاره است که همین موضع را دور می‌زند و می‌گوید محدودیتی برای شرکت‌های آمریکایی نداریم؟! و اگر قرار است تصمیم سیاسی و غیرتخصصی نگیرند، چرا در موضوع اخیر دخالت کرده و نظری خلاف منافع و عزت ملی گرفته‌اند؟ در واقع اصل آن موضع‌گیری غلط بود نه اصرار به عدم جبران آن به بهانه عدم ورود به موضوعات سیاسی و غیرتخصصی.

سلیمانی: عامه مردم گشایشی در معیشت خود نمی‌بینند
عضو مرکزیت حزب منحله مشارکت نسبت به تأثیر نارضایتی اقتصادی مردم در رأی روحانی اظهار نگرانی کرد.
داود سلیمانی در پاسخ این نظر خبرنگار روزنامه آرمان که دولت همواره با آمارهای اقتصادی سخن می‌گوید و رئیس‌جمهور خبر از کاهش تورم می‌دهد، اما برخی قبول ندارند و مدام دولت را زیر سوال می‌برند، گفت: البته شاید در نظر عامه مردم حرف درستی است. آنها چندان گشایشی در معیشت خود حس نمی‌کنند، اما واقعیت امر این است که کاهش نرخ تورم به گواهی دو مرکز بانک مرکزی و سازمان آمار و اطلاعات کشور اتفاق افتاده و نمی‌توان آن را کتمان کرد و اختلاف آمارها نیز در این زمینه معنادار نیست، اما اینکه کاهش نرخ رشد تورم را چگونه می‌شود در میان توده‌های محروم جامعه مفهوم کرد، جز با گشایش معیشتی امکان‌پذیر نیست. دولت باید از بودجه‌های دستگاه‌های متنوع دولتی و نیمه‌دولتی که برخی ضرورت چندانی ندارد بکاهد و آن را به بخش تولید و اشتغال اختصاص دهد.
وی افزود: باید نسبت به توجیه ملت و آگاه‌سازی آنان از شرایط حاکم بر اقتصاد و عرضه اوراق قرضه و سرمایه‌گذاری برای تحرک‌بخشی بیشتر، اقدام عاجل کند، دولت باید بتواند پول‌های سرگردان را با کمک بخش خصوصی به چرخه تولید برگرداند و نسبت به سرمایه‌گذاری خارجی نهایت سعی خود را مبذول دارد. البته بدون شک این وضعیت کنونی بر آرای ایشان تاثیر منفی دارد.

نشنال اینترست: حزب‌الله بازیگری قدرتمند در خاورمیانه است
یک نشریه آمریکایی تأکید کرد حزب‌الله لبنان جایگاه خود را در خاورمیانه (غرب آسیا) تقویت کرده است.
نشنال اینترست در گزارشی به پیروزی حزب‌الله لبنان در جنگ در سوریه اشاره کرد و نوشت این گروه جایگاه خود را به عنوان یک بازیگر قدرت در خاورمیانه تقویت کرده است.
کالین پی و چاد سی سرنا دو محقق امور سیاسی در اندیشکده «رند» در این گزارش نوشتند: همزمان با اینکه جنگ داخلی در سوریه به ششمین سال خود نزدیک می‌شود، حزب‌الله لبنان به گروهی قدرتمند تبدیل شده است. حزب‌الله گروهی شبه‌نظامی است وفادار به میراث انقلاب ایران. این گروه به دلیل داشتن یک قوای جنگی پیچیده و پیشرفته به خود می‌بالد و حتی کنترل برخی از کرسی‌های پارلمان لبنان را در اختیار دارد.
این گروه با هدایت سیدحسن نصرالله روابط طولانی خود با ایران و سوریه را حفظ کرده است. سوریه سالها به کانالی تبدیل شده که ایران تسلیحاتش را به حزب‌الله انتقال داده است.
نیروهای حزب‌الله در کنار ارائه توصیه و مشاوره‌های نظامی، در مسیر آموزش مستقیم نیروهای سوری و حضور در جنگ‌های تمام عیار رو به جلو گام برداشته‌اند.
حزب‌الله از این کار  چه دستاوردی بدست آورده است؟ حزب‌الله تجربیات مهمی را کسب کرده و به جنگیدن با دشمنانی متفاوت از دشمنان سنتی‌اش (اسرائیل) آشنایی پیدا کرده است.
در سوریه، نیروهای حزب‌الله توانایی‌هایشان را در جنگ علیه بازیگران غیردولتی مختلف از جمله گروه داعش افزایش داده‌اند.
حزب‌الله همچنین در حالی از هم‌پیمانی گسترده با سوریه و ایران نفع می‌برد که اکنون روسیه را نیز به عنوان همراهی دیگر در کنار خود می‌بیند.
به همین دلیل است که مقامات آمریکایی  این گزارش‌ها را تایید کرده‌اند که نیروهای حزب‌الله لبنان در زمین در کنار نه تنها نیروهای سپاه پاسداران ایران بلکه نیروهای عملیات ویژه روسیه حضور دارند.
حضور نیروهای حزب‌الله در چنین عملیاتهای نظامی ترکیبی احتمالا به بهبود همکاری‌های این گروه با دیگر سازمانهای نظامی کمک کرده است.
حضور حزب‌الله در این نوع عملیات‌ها همچنین شرایط تاکتیکی این گروه را تقویت می‌کند و قدرت فرماندهی و کنترل نیروهای مختلف‌اش در یک فضای جنگی را نیز افزایش می‌دهد.
سال گذشته عربستان کمک‌هایش به لبنان را قطع کرد که در نتیجه درها برای تثبیت نفوذ ایران در یک گستره از عراق و سوریه تا لبنان فراهم شد.
در ادامه این گزارش آمده است: حمایت‌های عمومی از حزب‌الله نه تنها در لبنان و در میان شیعیان بلکه در بخش‌هایی از دنیای عرب زیاد است.
اگرچه احتمالا حزب‌الله در آینده‌ای نزدیک وارد درگیری‌های جدیدی نخواهد شد اما با توجه به تجربیات بدست آورده در سوریه مطمئنا توانایی‌های خود را افزایش داده است.
حزب‌الله در مسیر تکامل و تبدیل شدن از یک گروه شبه نظامی کوچک به یک سازمان جهانی و یک حزب سیاسی در لبنان توانسته جایگاهش را به عنوان یک بازیگر قدرتمند در خاورمیانه تقویت کند.