دُمِ خروس عدالت آموزشي

از ميان 40 رتبه برتر كنكور امسال سهم مدرسه‌هاي استعدادهاي درخشان 29، مدرسه‌هاي غيردولتي 9، مدرسه‌هاي نمونه دولتي يك و دولتي نيز يك تن بوده است. گرچه بررسي اين رتبه‌ها نمي‌تواند نمايي كلي از شرايط كنكور امسال به دست دهد اما سهم 2.5 درصدي مدرسه‌هاي دولتي در اين آمار خود نشانه‌اي آشكار از يك فاجعه بزرگ است. چند روز پيش از انتشار اعلام اين نتيجه‌ها گفت‌وگوي يكي از كارشناسان دبيرخانه شوراي انقلاب فرهنگي در همين زمينه پر‌بسامد شد. او مي‌گويد: «اگر بخواهيم به‌ نسبت رشته در موضوع وضعيت قبولي در رتبه‌هاي زير سه هزار نگاه كنيم، دست برتر براي سه دهك آخر است. در رشته‌هاي پزشكي، داروسازي و دندانپزشكي نزديك 56 درصد تنها از دهك دهم هستند. به‌عبارت دقيق‌تر از مجموع سه هزار و 211 نفر كه در اين رشته‌ها قبول شدند، هزار و 806 نفر تنها دهك دهم بوده‌اند، درحالي كه از دهك اول تنها سه نفر و اين ميزان در دهك دوم به 11 نفر مي‌رسد. در رشته كامپيوتر نيز از ميان 662 نفري كه توانستند در اين رشته رتبه زير سه هزار به دست بياورند، 411 نفرشان دهك دهم بوده‌اند و از دهك اول و دوم حتي يك نفر قبول نشده‌اند و تنها هفت نفر از دهك سوم توانسته‌اند در اين رشته قبول شوند. در ادامه و در چكيده اين گزارش هم آمده: 55 درصد از ورودي‌هاي گروه فني و مهندسي در دانشگاه صنعتي شريف از دهك دهم، 80 درصد كل پذيرفته‌شدگان زير رتبه 3000 از دهك‌هاي پر درآمد 8 تا 10 بوده‌اند...
بنابر آمار بيش از 80 درصد مدرسه‌هاي كشور دولتي عادي هستند يعني با پسوندي مانند هيات امنايي، نمونه دولتي، نمونه مردمي، ماندگار و... همراه نيستند؛ گرچه اين به معناي رايگان بودنِ آنها نيست! كم‌و‌بيش هيچ مدرسه‌اي در كشور وجود ندارد كه از خانواده‌ها و به بهانه‌هاي گوناگون پول دريافت نكند. سال‌هاست مدرسه‌هاي دولتي در ايران مورد بي‌توجهي آشكار و پنهان قرار دارند. نزديك دو دهه است سرانه دانش‌آموزي كه هزينه‌هاي جاري مدرسه را پوشش مي‌دهد، به مدرسه‌ها نمي‌رسد يا اگر در موارد انگشت‌شمار پرداخت مي‌شود بسيار بسيار اندك است. بنابر بودجه اختصاص‌يافته به آموزش و پرورش، اندكي كمتر از 80 درصد بودجه بايد صرف هزينه‌هاي پرسنلي مانند حقوق و هزينه‌هاي جاري و... شود و بقيه براي كيفيت‌بخشي به آموزش هزينه شود اما بنابر گفته‌هاي دست‌اندركاران ارشد آموزش و پرورش بيش از 98 درصد بودجه در بخش پرسنلي هزينه مي‌شود و البته چندين دهه است كه معلمان بحق به اندك بودن دريافتي خود معترضند. اين جداي از دست‌هاي آشكار و پنهاني است كه در راستاي پولي كردن آموزش، دست‌كم در برخي مناطق، مدرسه‌هاي دولتي به عمد ضعيف و ناكارآمد نگه داشته‌شده و مي‌شوند. 
از سوي ديگر روند چند دهه‌اي كنكور، قدرت گرفتن مافياي اقتصادي پشت آن و البته تعارض منافع آشكار و پنهان بخش بزرگي از دست‌اندركاران آموزشي و غيرآموزشي، غول كنكور را به شكلي درآورده كه ديگر بدون هزينه‌كردهاي ده‌ها و صدها ميليوني نمي‌توان از سد آن گذشت. شوربختانه ورود به دانشگا‌هاي برتر و رشته‌هاي برتر تنها يك مسير دارد و آن هم پولدار بودن است؛ هرچه پول بدهي، سهمت از‌ آش آموزش بيشتر و بيشتر خواهد بود! 
امروز از اصل 30 قانون اساسي مبني بر رايگان بودن آموزش و روح محروميت‌زدايي نهفته در اين قانون و البته هدف‌هاي اوليه انقلاب و انقلابيون در راستاي مبارزه با شكل‌هاي گوناگون محروميت، خبري نيست. امروز و البته از سه دهه پيش، بر خلاف شعارهاي نامزد‌هاي رياست‌جمهوري و پس از رسيدن به صندلي رياست، همگي در راستاي طبقاتي شدن آموزش گام برداشته‌اند؛ يا دست‌كم حركت آشكار و پنهان اين مارِ خوش خط و‌خال و به‌شدت آسيب‌زا را ناديده گرفته‌اند. امروز بدون هزينه‌هاي چند ده ميليوني براي ورود به مدرسه‌هاي تيزهوشان، غير‌دولتي‌هاي برند و حتي دولتي‌هاي لاكچري، كم‌و‌بيش هيچ‌كس امكان كاميابي در آموزش را ندارد و اين يعني فاجعه در راه است! جامعه طبقاتي كه در سال‌هاي نه چندان دور فرزندان دهك‌هاي پردرآمد بر فرزندان دهك‌هاي كم‌درآمد آقايي مي‌كنند. جامعه طبقاتي آبستن بحران‌هاي اجتماعي، سياسي و اقتصادي خواهد بود و موج‌هاي مخرب و بلند آن دامن همه را خواهد گرفت و البته گوشه‌هايي از اين موج، امروز دارد خودنمايي مي‌كند. در اين ميان شعارهايي مانند دولت محرومان و حرف‌هايي از جنس نوكري كردن براي محرومان آدم را ياد ضرب‌المثل «قسم حضرت عباس و دُم خروس» مي‌اندازد! گماني نيست كه خطر شكاف طبقاتي به ما رسيده و شوربختانه همچنان گروهي خود را به خواب زده‌اند!