ضماد ذهن‌های زخمی

اکنون که شعله‌های خیابانی آشوب تا حد زیادی فروکاهیده است و تلاش دشمن برای بی‌ثباتی ایران در این مقطع ناکام مانده، در دستور کار قرار دادن چند اقدام ضروری است که فوری‌ترین آن‌ها گفت‌وگوی خواص مطلع و دلسوز با عموم مردم است. واضح است که از یک‌سو سوءمدیریت‌ها و سوءتدبیر‌ها در یک دهه گذشته به سفره و معیشت مردم تا حد زیادی آسیب رسانده و از سوی دیگر افکار عمومی جامعه در برابر هجوم تمام‌عیار شبکه‌های ماهواره‌ای لندنی و ربات‌های مجازی بی‌دفاع بوده و همین دو عامل نارضایتی‌ها و شبهات را به صورت توأمان تشدید کرده است.
هرچند اکثریت مردم از همان ابتدا هم با آشوبگران همراه نشدند، اما بالاخره صد‌ها میلیون دلار پولی که با هدایت صهیونیست‌ها و از خزانه نفتی آل‌سعود صرف شبهه‌پراکنی و تردیدافکنی در ذهن جامعه ایرانی می‌شود و ناسپاسی سلبریتی‌های طمعکار و ساده‌لوحی که بازیچه دست سرویس‌های اطلاعاتی دشمن می‌شوند تا حدی موجب تشویش ذهنی جامعه شده است. از این‌ها گذشته همه می‌دانیم که مردم تا چه حد با مشکلات ریز و درشت اقتصادی دست‌وپنجه نرم می‌کنند. اگر نجابت و آگاهی جمعی بالای جامعه ایرانی نبود چه‌بسا دشمن می‌توانست از نارضایتی عموم سوءاستفاده کند و تمدن بزرگ ایران را به مخاطره افکند.
بصیرت بالای اکثر مردم نباید مسئولان و نخبگان را از ایفای وظایف و نقش خود غافل سازد و گمان کنند که ضرورتی به ترمیم‌های زخم‌های ناشی از آسیب‌های داخلی و تهدیدات بیرونی نیست. مهم‌ترین و فوری‌ترین ضرورت امروز ترمیم زخم‌های واردشده بر اذهان مردم است که ترمیم این آسیب‌ها جز با گفتگو و تبیین میسر نیست. انتظار مهم از افراد دارای تریبون، صاحب سخن و اهل رسانه و قلم آن است که با بیان و قلم خود به میان مردم بروند و علاوه بر استماع صدای آنان و توجه به گلایه‌مندی‌هایشان، از واقعیت‌ها برایشان بگویند. چالش‌ها و مشکلات را ریشه‌یابی کنند و به گله‌مندی عموم، پاسخ‌های مبتنی بر واقع و نه لزوماً سیاسی و حزبی دهند.
مخاطب این توصیه دو گروه هستند؛ مسئولان و نخبگان. مسئولان باید به میان مردم بروند تا مشکلات آن‌ها را بی‌واسطه بشنوند و در مقابل اقدامات خود را برای حل این مشکلات توضیح دهند و به‌خاطر قصور‌ها و تقصیر‌ها از مردم پوزش بخواهند. چنانکه در نهج‌البلاغه آمده، حضرت امیرالمؤمنین (ع) در نامه به یکی از کارگزارانش دستور می‌دهد: «لَا یکنْ لَک إِلَی النَّاسِ سَفِیرٌ إِلَّا لِسَانُک وَ لَا حَاجِبٌ إِلَّا وَجْهُک» (هیچ پیام‌رسانی جز زبان خود با مردم قرار نده و جز صورتت، مانعی در برابر مردم نباشد.) رهبر معظم انقلاب اسلامی هم پیش‌تر خطاب به مسئولان فرموده‌اند: «به میان مردم بروید، با مردم بی‌واسطه مرتبط بشوید، از مردم بشنوید؛ این از کار‌های بسیار مهم است. گزارش‌هایی که به ما می‌رسد، هرچند آن گزارش‌ها صادقانه باشد، اما خیلی تفاوت می‌کند با آنچه انسان در مواجهه با مردم و رفتن در میان مردم مشاهده می‌کند و می‌بیند.» هرچند شخص رئیس‌جمهور تا حد زیادی چنین مشی‌ای در پیش دارد، اما اکنون لازم است سایر مسئولان اعم از اعضای هیئت دولت و مسئولان اجرایی، نمایندگان و... وقت بیشتری برای دیدار با مردم و گفتگو با


آن‌ها بگذارند.
مخاطب دیگر نخبگان و خواص اندیشه‌ورز انقلابی هستند که باید در میان مردم حاضر شوند و حقایق را برای آن‌ها تبیین کنند. جامعه‌ای که به‌صورت شبانه‌روزی با انبوه شبهات ریز و درشت و دروغ‌های شاخدار رسانه‌های لندنی و ربات‌های مجازی بمباران‌شده، نیاز به شنیدن صدا‌هایی دارد که مرهمی بر ذهن‌های آسیب‌دیده‌اش باشد. باید خواص اهل بیان و قلم مسئولیت اصلی خود را پاسخگویی با سعه‌صدر به شبهات متعدد و پیچیده‌ای بدانند که ذهن‌ها را درگیر خود کرده است و این مهم مستلزم به میان مردم رفتن و استماع نظرات و سؤالات آن‌ها نیز هست. هرچند امکانات رسانه‌ای جبهه انقلاب اسلامی به هیچ روی قدرت رقابت با تدارکات عظیم برخاسته از دلار‌های نفتی و مکر صهیونیستی را ندارد، اما اگر «جهادگران تبیین» مسئولیت خود را بشناسند و به میان عموم مردم بروند و صمیمانه با آن‌ها گفتگو کنند، حربه‌های جنگ روانی دشمن تا حد زیادی کُند و ناکارآمد می‌شود. اکنون مهم‌ترین «ضماد» ذهن‌های زخم‌یافته از دشمنی‌ها و نادوستی‌ها، تبیین و گفتگو با مردم است.