شرارت و ترور برای انتقام از مردم

از آنجا که اغتشاشگران، ابزاری جز تنفر و خشم و ایجاد تخریب و ضربه به امنیت کشور و آرامش مردم نداشته و با تکیه بر ادبیات رکیک در شعارها، چهر‌ه‌ای لمپنیستی از خود به نمایش گذاشته‌اند، نه‌تن‌ها در همراه‌سازی توده‌های مردم ناموفق بوده‌اند، بلکه موجب فاصله و حتی نفرت گروه‌هایی از مردم شده‌اند. به‌ویژه آن دسته از مردم که زندگی آنان از فضای ناامنی و آشوب لطمه دیده و از تداوم و طولانی شدن اغتشاشات متضرر گردیده‌اند.
حال آنکه گردانندگان اغتشاشات به امید سرایت نافرمانی در جامعه و افزایش فشار اجتماعی بر حاکمیت و ایجاد ظرفیت‌هایی برای تداوم‌بخشی به روند آشوب و اغتشاش از هیچ اقدام و حتی جنایتی فروگذار نبوده و سیاست کشته‌سازی به قیمت هزینه از جان اغتشاشگران را برای شعله‌ور نگه داشتن آتش اغتشاش به اجرا گذاشته‌اند.
برای نیل به این هدف، یعنی تسری و تداوم اغتشاشات که نیاز محرکین و بهره‌برداران پنهان اغتشاشات یا همان دشمنان بیرونی و گروهک‌های برانداز و تجزیه‌طلب می‌باشد، نه‌تن‌ها کشته‌سازی بلکه مرده‌خواری نیز در دستور کار قرار گرفته و هر فوت مشکوک را به‌ویژه اگر به زن و کودک مربوط شود، برای این هدف کثیف مصادره و فوت‌شدگان در فهرست کشته‌های اغتشاشات قرار می‌گیرند.
فوتی‌هایی که از بهانه مرگ و تدفین آن‌ها هم برای تداوم‌بخشی اغتشاشات و تسری خشم و نفرت به خانواده‌ها و بستگان بهره‌برداری می‌شود و هم با برگزاری مراسم چهلم (حتی اگر در آیین و آداب و رسوم آنها، پیش از این معمول نبوده باشد) مناسبتی برای اغتشاش، آشوب و درگیری و زنجیره کشته‌سازی ساخته و پرداخته می‌گردد.


اما عدم تسری و توسعه اغتشاشات برخلاف این اقدامات و ناامیدی‌گردانندگان و بهره‌برداران و موج‌سواران از اینکه بین امواج آشوب، فاصله ایجاد شده و جریان توده‌ای مدنظر آن‌ها سرد و بی‌انگیزه شده و ترس از اینکه اگر جمعیت کف خیابان کاهش یافته و به فروکش کردن اغتشاشات منتهی شود، زمان بازگشت به نظم و اجرای قانون و مجازات برای لیدر‌ها و محرکین فرا رسیده و عوامل بیرونی و پشت صحنه نیز روسیاه و بی‌اعتبار گردند، استفاده از ابزار ترور و شرارت را با الگوی منافقین دهه ۶۰ و داعشی‌های دهه ۹۰، برای حفظ دور خشونت و تداوم آشوب‌ها به‌کار گرفته‌اند. آنچه در دور جدید اغتشاشات و فراخوان‌ها برای روز‌های پایانی آبان‌ماه به چشم می‌خورد، حاکی از ورود به فاز نبرد مسلحانه و به‌کارگیری تروریسم وحشی است که به تصور اتاق‌های فکر و عملیات اغتشاشات هم امنیت را به‌عنوان مزیت مطلق جمهوری اسلامی ایران برای شهروندانش به سایه می‌اندازد و هم مدافعان امنیت را مرعوب و منفعل می‌سازد. به موازات این، عناصر هیجانی، ماجراجو و فریب‌خورده نیز جرئت و انگیزه بیشتری برای حضور در میدان آشوب و اغتشاش و پیگیری خشونت و تخریب پیدا کرده و به روند تداوم‌بخشی کمک می‌نمایند.
آنچه در این میان بسیار روشن و گویا به چشم می‌آید، این است که اغتشاشات و اغتشاشگران، نه‌تن‌ها رهبری و ایدئولوژی مشخصی ندارند و هیچ الگو و برنامه مشخصی برای آینده سیاسی ارائه نمی‌دهند که حتی خواسته و مطالبه دقیق و معلومی نیز نداشته و تنها تداوم این روند که با چاشنی نفرت و خشونت پیش می‌رود، آنارشی و هرج و مرجی است که می‌تواند بر زندگی و آرامش مردم سایه انداخته و البته به روند پیشرفت کشور هم لطمه بزند.
معنای دیگر این روند پرخطر و پرهزینه این است که اغتشاشگران، برنامه و درک روشنی برای مجال دادن به نظام برای رفع مشکلات نداشته و بازیچه عوامل پشت صحنه و موج‌سوارانی شده‌اند که از بی‌ثباتی، فرصت سوزی و فشل‌سازی نظام و حاکمیت سود برده و برای چانه‌زنی بر روی برجام، محدودسازی نفوذ منطقه‌ای، ممانعت از عبور کشور از کمند تحریم و فشار و تجزیه ایران اسلامی، هیچ ابزاری را سودمندتر از آشوب و جنگ داخلی نمی‌دانند. آنان اختلاف، تجزیه و شکاف در ملت و تقابل مردم با حاکمیت را راهکار کم‌هزینه برای نیل به این اهداف پلید دانسته و از این رو تمام توان رسانه‌ای و جنگ شناختی خود را به کار گرفته و وقتی زمینه گسیل سلاح و تروریست را نیز فراهم دیده‌اند از تغییر فاز اغتشاشات به شرارت مسلحانه و تروریستی نیز فروگذار نبوده و نیستند.
اما بدیهی است چنین پدیده‌ای به فهم و شناخت مردم از ماهیت اصلی و رویه‌های پنهان اغتشاشگران و طراحان و گردانندگان پشت صحنه آن کمک قطعی و جدی خواهد کرد. این اشتباه و وقاحت دشمن به مثابه پاشنه آشیل اغتشاشات به حساب آمده و جدایی کامل مردم از آشوب‌طلبان را رقم می‌زند. اینجاست که دست حاکمیت برای اجرای قانون و بازگرداندن نظم و از بین بردن زمینه‌های فرصت‌طلبی تروریست کاملاً باز شده و زمان اعمال مقتدرانه قانون و برخورد با کانون‌های شرارت و آشوب فرا می‌رسد و اغتشاشگرانی که با تصور انتقام از مردم دست به شرارت و ترور زده‌اند، به دست خود فضای برخورد و تقاص پس دادن را فراهم کرده‌اند.