درباره طنز اجتماعی به بهانه سالروز درگذشت «آنتوان چخوف»

الهام یوسفی-دوست داریم بخندیم. وقتی می خندیم حالمان بهتر از زمانی است که خشک و عبوس و عصا قورت داده به زندگی نگاه می کنیم. انگار همه مان خوب فهمیده ایم خندیدن، بزرگ ترین انتقامی است که می شود از سختی ها و مشکلات زندگی گرفت. اما این روزها، به‌خصوص با اوج گرفتنِ مسابقه «خنداننده‌شو» و حواشی‌اش در خندوانه، بحث بر سر چرا و چگونه خندیدن، حسابی داغ است. واقعا به چه چیزی باید خندید؟ هر چیزی که ما را به خنده می اندازد، طنز است؟  قرار است این خنده ها و قهقهه زدن ها با ما و جامعه مان چه بکند؟ اصلا قرار است فقط به قصد سرگرمی و تفریح و تفنن بخندیم؟ یا نه! پشت این خنده ها چیزی هست یا باید باشد که تلنگر بزند و  روز به روز حال جهان مان را بهتر کند؟ امروز به بهانه سالروز درگذشت «آنتوان چخوف»، نویسنده روسیِ داستان ها و نمایش نامه های طنز، قرار است به برخی از این سوالات پاسخ بدهیم. ابتدا مروری داریم بر سرگذشتِ پرفراز و نشیب چخوف، در قدم بعد با جنسِ طنز آثار این نویسنده روس آشنا می‌شویم و در ادامه، مفهومِ یک اثر طنز واقعی و پیشنهادهایی برای مطالعه این مدل آثار را بررسی می‌کنیم. با ما همراه باشید.