ایران ذیل فصل هفتم منشور بود، واقعیت را بپذیریم

آرمان ملی: پرونده هسته‌ای ایران در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درگیر با سه پرسش از سوی آژانس است؛ سه پرسشی که اگر از سوی ایران پاسخ داده شود عملا مسیرها برای بازگشت به برجام بازخواهد شد اما این سطح حقوقی ماجراست و اراده سیاسی لازم برای بازگشت به برجام باید به وجود آید. چرا که از برخورد اراده دو طرف است که بازگشت به برجام محقق می‌شود. از این رو هر چند سطح حقوقی بازگشت به برجام در دسترس است اما سطح سیاسی آن یعنی اراده در بین دو طرف از قدرت چندانی برخوردار نیست. خصوصا اروپایی‌ها که طرحی در این زمینه ارائه دادند و به طور کلی از سوی ایران و حتی آمریکایی‌ها نادیده گرفته شده است و آنها نیز این نادیده گرفتن را بهانه‌ای قرار داده‌اند تا عملا با توسل به وضع تحریم‌های مختلف به صورت دقیق زیر برجام بزنند اما این اراده از سوی ایران و واشنگتن وجود دارد که به توافقاتی در زمین برجام برسند. اگر قرار باشد ایران و آمریکا در مورد برجام با یکدیگر به توافقی برسند احتمالا این توافق به واسطه کشوری ثالث است. البته هیچ گونه خبری در این زمینه در دسترس نیست و تنها حدس و گمان در این ارتباط وجود دارد. حال باید دید در آینده شرایط چگونه خواهد شد و دود سفید یکباره در ارتباط با برجام دیده می‌شود یا اینکه شراره‌های سوختن برجام نمایان خواهد شد.«آرمان ملی» در ارتباط با پرونده هسته‌ای با فریدن مجلسی، کارشناس روابط بین‌الملل به گفت‌و‌گو پرداخته است که در ادامه می‌خوانید. برخي از تحليلگران از مرگ برجام سخن به ميان آورده‌اند. آيا برجام به اعتقاد برخي در شرايط کماست و به مرگ نزديک مي‌شود؟
برجام از همان ابتدا که برخي مخالفت‌هاي عملي و سياسي با آن را علني کردند در شرايط نامساعد قرار گرفت. روابط ايران با غربي‌ها خصوصا بعد از جنگ اوکراين و حاشيه‌هايي که در اين جنگ براي ايران به وجود آمد، دچار خدشه شد. همچنين برخي شرايط پديد آمده در داخل ايران باعث شد برخي نگاه‌هاي حقوق بشري در مورد ايران تحريک شود. از سوي ديگر برخي کشورهاي منطقه نيز عملا به دشمن درجه يک ايران در خاورميانه نزديک شدند. تمام اين موارد باعث شد که عملا بازگشت به برجام همانند قبل از حمايت چنداني برخوردار نباشد. از سوي ديگر ايران هم در برابر دست به اقداماتي زده و سطح غني‌سازي خود را افزايش داده است و اين افزايش و ديدگاه ايران موجب شده عملا غرب با حساسيت بيشتري به تحرکات هسته‌اي ايران بنگرد. از اين منظر به نظر برجام اساسا در شرايط کنوني از موقعيت چندان مطلوبي برخوردار نيست.
البته آقاي گوترش اعلام کرده است که تلاش‌ها براي احياي برجام بايد ادامه داشته باشد و سازمان ملل از برجام حمايت مي‌کند. آيا اينکه دبيرکل سازمان ملل در مورد برجام ابراز خرسندي کرده را نمي‌توان خبري مثبتي تحليل کرد؟
اگر گوترش ابراز اميدواري کرده که برجام احيا خواهد شد، به اين علت است که او دبيرکل سازمان ملل متحد است و دبيرکل بايد از يک روند صلح‌آفرين براي جهان حمايت کند. سازمان ملل متحد بايد شرايطي را به‌وجود آورد که از تنش پرهيز شود. بسياري از کشورهاي جهان نيز از ايجاد تنش حمايت نمي‌کنند اما گويا برخي هنوز هستند که علاقه دارند که شرايط بهبود نيابد. در برابر اين تفکر که برجام را برنمي‌تابند، هستند سياست‌مداراني که از رفاه و آسايش و صلح حمايت مي‌کنند. البته بايد در انتظار بود و مشاهده کرد که کدام نگرش در آينده غالب خواهد شد. به نظر مي‌رسد بايد تصميمي گرفته شود تا نوعي تعادل بين طرفي که برجام را مي‌خواهد و طرفي که برجام را نفي مي‌کند، ايجاد شود.


گروسي، دبيرکل آژانس بين‌المللي انرژي اتمي ضمن اينکه اعلام کرده احياي برجام در بن‌بست قرار گرفته و گفته حاضر است به تهران بيايد تا بن‌بست‌ها باز شود، چنين سفري تا چه اندازه مي‌تواند مفيد باشد؟
سفر گروسي به تهران در صورتي مي‌تواند مفيد باشد که تماس‌هاي مستقيم يا غيرمستقيم با وي صورت گرفته و قول و قرارهايي داده شده باشد. در اين صورت غرب نيز از هرگونه سفري به ايران که به حل مشکلات حوزه برجام بينجامد، استقبال مي‌کند. چرا که غرب خود درگير بحران‌هاي اقتصادي شده است چون لوله گاز نودستريم بر روي اروپا قطع شده و از سوي ديگر در جنگ اوکراين درگير است و تمايل دارد که از شدت اين جنگ کاسته شود زيرا با انبوه پناهندگان روبه‌رو شده. از سوي ديگر آمريکا هم در شرايطي قرار گرفته است که علاقه دارد که به جايي اينکه درآمدهاي خود را صرف صدها پايگاه نظامي در جهان کند به مشکلات خود رسيدگي نمايد. آمريکا نياز دارد که به سمت نوسازي و بهينه‌سازي خود حرکت کند زيرا اکنون دوران هوش مصنوعي و توسعه آن است. آمريکا تمايل دارد تمام هزينه‌هاي خود را کاهش دهد تا در زمينه هوش مصنوعي به نقطه اوج برسد تا جايگاه برتر خود را نسبت به بقيه جهان حفظ کند. در سرماي زمستان همگان به اين نتيجه رسيده‌ايم که دولت نتوانسته است ذخاير گازي فشرده شده در منابعي داشته باشد که در دوران کمبود از آن استفاده کند و گاز مورد نياز مردم را تامين کند. امروز بسياري از صنايع پتروشيمي و نفت و گاز و شهرک‌هاي صنعتي که تنها توليدکنندگان ثروت در اين کشور هستند و بقيه همه مصرف کننده‌اند که نقشي در توليد ملي ندارند با مشکلات متعددي روبه‌رو شده‌اند. اين موارد نشان مي‌دهد که ايران بايد وارد مرحله‌اي از ثبات شده و به آسيب‌شناسي خود بپردازد و تا در جهت بازسازي و نوسازي و سرمايه‌گذاري در صنايع خود اقدام کند اما تمام اين روند در انتظار عادي شدن شرايط است.
امروز ايران به چه چيز بيش از هر چيزي نياز دارد؟
اگر يک بررسي دقيق در مورد روند توسعه کشورهاي همسايه داشته باشيم. به اين مورد خواهيم رسيد که کشورهاي همسايه بعضا يک شبه راه صد ساله را پيش رفته‌اند. ايران هم بايد تلاش کند که در ابتدا با ايجاد ثبات در اقتصاد خود و برقراري رابطه با کشورهاي همسايه و جهان به سمت يک توسعه همه‌جانبه گام بردارد. اين مورد هم اکنون مورد تاکيد مردم ايران است.
اگر برجام مرده است چرا نه آمريکا مرگ برجام را اعلام مي‌کند و نه ايران از پايان توافق هسته‌اي سخن مي‌گويد؟
غربي‌ها ضمن اينکه به جنگ گرم با ايران علاقه ندارند براي رسيدن به اهدافشان در برابر ايران روش‌هايي را براي کنترل تهران در نظر دارند و عملا از اين روش‌ها استفاده مي‌کنند. به طوري که برجام را کنار گذاشته‌اند و مسيري که مد نظر دارند را آغاز کرده‌اند. آنها وقتي اقدامي را در دستور کار قرار مي‌دهند با سر و صدا آن اقدام را آغاز نمي‌کنند. زماني که عدم توسعه فازهاي پارس جنوبي به گونه‌اي به عقب مي‌افتد که عملا ما در تامين گاز با چالش‌هايي روبه‌رو مي‌شويم، صنايع در پي تحريم‌ها با چالش‌هايي روبه‌رو مي‌شود، اين مشکلات در نهايت در کشور مسائلي به وجود مي‌آورد. در نتيجه آنها تلاش خواهند کرد بر تشديد اين بحران‌ها در ايران با فشار بيشتر تحريمي بيفزايند. غربي‌ها در نظر دارند با روش هاي استهلاکي شرايطي را به وجود آورند که کشور با چالش‌هاي عميق و روبه‌رو شود.
اکنون براي عبور از اين شرايط چه بايد کرد؟
بايد به گونه‌اي کشور را هدايت کرد و شرايطي را ايجاد نمود که در دام‌هاي طراحي شده نيفتاد. ايران يک درصد سرزمين و يک درصد جمعيت جهان را در اختيار دارد و بايد با جهان وارد تعامل شود. اميدواريم که بتوانيم به روابط مسالمت‌آميز با جهان دست پيدا کنيم و روند توسعه اقتصادي در ايران را سرعت ببخشيم.
برخي اينگونه تحليل مي‌کنند که عمان و قطر در نظر دارند در زمينه هسته‌اي و حل برخي چالش‌ها به نوعي پا به پيش بگذارند آيا استفاده از اين مسيرها مي‌تواند به کاهش تنش‌ها و احياي برجام منجر شود؟
معمولا اينگونه ميانجي‌گري‌ها توسط قدرت‌هاي بزرگ و سازمان‌هاي بين‌المللي صورت نمي‌گيرد بلکه حتي همسايه‌هاي کشورها که به ظاهر کوچک هم هستند ميانجي مي‌شوند. ميانجيگري اين کشورهاي کوچک در جايگاهي نيستند که نقش‌آفرين باشند اما ابزار و وسيله‌اي براي روابط آبرومندانه کشورهاي ديگر مي‌شوند. اين کشورها شرايطي را به وجود مي‌آورند که در موقعيتي که به نفع دو طرف است، مصالحه صورت گيرد. البته اين مورد را هم بايد گفت تا زماني که ايران اصول تجارت بين‌الملل را نپذيرفته است و اف اي‌تي‌اف را در اقتصاد اجرا نکرده حتي اگر برجام اجرا شود و همه کشورها وظايف خود را در برابر آن انجام دهند؛ باز هم برجام عايدي براي ايران نخواهد داشت. نبايد به گونه‌اي رفتار کنيم که خود اجازه ندهيم که ساير کشورها نتوانند با ما مراوده مالي انجام دهند. اين خود تحريمي است. البته بعضا ديده مي‌شود که در داخل کشور ستون‌هاي اف‌اي‌تي‌اف در حال اجراست. روابط بانکي دروني ايران طبق همان اصول در حال صورت گرفتن است. تمريني ‌ که اين ديد مثبت را ايجاد مي‌کند که در حال ايجاد آمادگي براي وارد شدن به پروتکل‌هاي اف‌اي‌تي‌اف در سطح بين‌المللي هستيم . در اين صورت مي‌توان اميدوار بود که مذاکرات براي گرفتن نتيجه با، يا بي ميانجي مي‌تواند نتيجه بخش باشد.
امروز تمايل غربي‌ها در مقايسه با گذشته در زمينه احياي برجام کاهش پيدا کرده است؟
طرف غربي برجام را مرده مي‌پندارد اما زنده کردن برجام چون نفع‌هايي براي آنها دارد در آن معنا که تنش بزرگي در جهان ايجاد نشود؛ که به آنها هم آسيب برساند، از احياي برجام حمايت مي‌کنند و بدشان نمي‌آيد که در زمينه احياي برجام اقداماتي کنند. برجام منافع بزرگ و مهمي در مسير ملت ايران ايجاد مي‌کند آنها نيز با اجراي برجام به منافعي دست مي‌يابند. از اين جهت غربي‌ها در هر مرحله از راه حل‌هاي ميانبر براي رسيدن به توافق استفاده خواهند کرد.
مسئولين اسبق تيم هسته‌اي امروز اعلام مي‌کنند که هيچ گاه ايران ذيل فصل هفتم منشور سازمان ملل نبوده است و گويا آن تحريم‌ها و فشارهاي سازمان مللي وجود نداشته است آيا ايران ذيل فصل هفتم سازمان ملل نبوده است و برجام هيچ دستاوردي براي ايران نداشته است؟
اشتباه آقاي ترامپ خارج شدن از برجام بود زيرا آقاي اوباما بعد از برخي مواضع در ايران قرارداد فروش هواپيماها را فسخ کرد و تحريم بانک‌ها را تثبيت کرد و تمام اين مسائل در دولت اوباما و بدون خارج شدن از برجام آغاز شد. مذاکره کننده قبلي اقدامات خود را توجيه مي‌کند. ايران ذيل فصل هفتم منشور سازمان ملل حتي تا مرحله‌اي پيش رفت که در انديشه برخوردهايي با آن بودند. شش قطعنامه در مورد ايران در شوراي امنيت به تصويب رسيده بود. حال مذاکره کنندگان قبلي اين مورد را قبول نداشته باشند خب، قبول نداشته باشند. ايران ذيل فصل هفتم منشور بود، واقعيت را بپذيريم.