ماليات به اسم نه به رسم

آیا افزایش سهم مالیات در بودجه دولت  معنای خوبی دارد؟ 
اين گ زاره كه ماليات در ايران اندك است و به جاي آن فروش منابع نفتي بودجه را تامين مي‌كند و اين يكي از مهم‌ترين علل وضعيت ناپايدار و عقب‌ماندگي سياست و ماهيت دولت در ايران است، به گزاره‌اي نسبتا پذيرفته شده نزد عموم صاحب‌نظران تبديل شده است، از اين رو بايد به هر سياستي كه به افزايش سهم ماليات در توليد ناخالص ملي و بودجه مي‌انجامد كمك كرد، ولي اين يك روي قضيه است. براي افزايش ماليات وجود چند شرط مهم است؛ اول اينكه دولت بايد در تقسيم و توزيع هزينه‌ها پاسخگو باشد و اتلاف منابع نكند. در همين بودجه 1402، رديف‌هاي زيادي وجود دارند كه افزايش بي‌مورد پيدا كرده‌اند و نهادهايي هستند كه كارايي لازم را ندارند و مردم نيز موافق پرداخت بودجه به آنها نيستند. اگر بودجه محصول ماليات ملت است، بايد مطابق منافعي كه به مردم مي‌رساند، خرج شود. نه اينكه بودجه‌  سرسام‌آور به صدا و سيمايي تعلق بگيرد كه هيچ كاركرد مثبتي ندارد و در برابر چند رسانه آن سوي آب منفعل و ناتوان است و مرجعيت رسانه‌اي را از داخل به خارج منتقل كرده است. يا نهادهايي كه بعضا معلوم نيست اين بودجه‌ها را چه كار مي‌كنند و چرا بايد ده‌ها درصد بودجه آنها طي يك سال اضافه شود و عملكرد گذشته آنان هم بر كسي روشن نيست و اصولا پاسخگو هم نيستند گويي از مردم طلبكار هستند. همه اينها درحالي است كه حقوق كاركنان دولت به ‌طور متوسط فقط 20درصد اضافه مي‌شود، درحالي كه تورم بالاي 40درصد است! از سوي ديگر افزايش ماليات بايد همراه با افزايش توليد ناخالص داخلي باشد. درست است كه فرار مالياتي داريم ولي اين امر به معناي آن نيست كه مي‌توان ماليات را به صورت كلي اضافه كرد، فرارهاي مالياتي قبلي همچنان جاي خود باقي مي‌مانند. يكي از آشنايان ديروز تعريف مي‌كرد كه همسرش تتو كرده و نزديك به ۳ ميليون تومان براي كمتر از دو ساعت كار پرداخته است درحالي كه نه مالياتي داده و نه تتو‌كننده درآمدش را جايي ثبت مي‌كند. از اين مشاغل زياد هستند ولي چون رسميت ندارند، دولت اقدامي براي اخذ ماليات از آنها نمي‌كند. لذا هنگامي كه در شرايط ركودي ماليات را افزايش مي‌دهيد، اين افزايش يا منتقل به رشد تورم مي‌شود، يا موجب بسته شدن بنگاه و فرار سرمايه مي‌گردد. همه اين حالات به زيان مردم و دولت است. اگر اضافه كردن ماليات به همين سادگي بود، حتما همه دولت‌ها هر روز ماليات را زيادتر مي‌كردند. ماليات يعني پولي كه دولت مي‌گيرد و به ازاي آن به مردم خدماتي مي‌دهد كه موجب رونق مي‌شود و اگر ماليات موجب ركود و تعطيلي يا انتقال به تورم شود، اين به زيان جامعه است.
ازسوي ديگر آن دولتي حق افزايش ماليات را دارد كه در هر زمينه‌، حداكثر درآمدها را به دست آورد. چگونه مي‌توان هزاران خودرو را زير قيمت فروخت و رانت كلان چند هزار ميليارد توماني به جيب اين و آن سرازير كرد، بعد از كاركناني با حقوق اندك ماليات گرفت و همه مردم ازجمله فقرا نيز ملزم به پرداخت ماليات ارزش افزوده شوند؟ اين ظلم آشكار است. 
شايد بتوان اين‌گونه از مردم پول گرفت، ولي هر چه باشد رسم ماليات چنين نيست، حتا اگر اسمش ماليات باشد. پس سه شرط براي افزايش ماليات وجود دارد؛
اول؛ تاثير مثبت آن بر افزايش توليد خالص داخلي
دوم؛ حداكثر رعايت انصاف در هزينه كردن و احترام به راي و نظر مردم در هزينه‌ها، با شفافيت كامل
سوم؛ حداكثر كوشش براي اينكه درآمدهاي دولت تحت عنوان رانت ميان ديگران توزيع نشود. هر سه شرط فعلا مفقود است.