منطق‌نو ندیدیم!

 انتظار «منطق‌نو» از مسئولان و سخنوران حکومت، کف یک انتظار معقول در حوزه کارآمدی و تأثیرگذاری است، اما کمتر کسی از ایشان منطق‌نو و حرف تازه و شنیدنی دارد. پس از آنکه رهبر انقلاب در یکی از آخرین سخنرانی‌های سال گذشته از مسئولان و سخنوران خواستند تا با «منطق‌نو» با مردم سخن بگویند و رفع شبهه و مسئله کنند، بسیار بیشتر از گذشته در سخنان سران قوا و ائمه‌جمعه و دیگر سخنوران حکومت دقت و تأمل کردم تا ببینم این منطق جدید چگونه شکل می‌گیرد. دریغ و هزاران دریغ که تقریباً هیچ بود! اگر عناصر زمان و مکان برخی سخنان را بگیرید، معلوم نمی‌شود متعلق به چهل‌سال پیش یا اکنون است. کسی که تریبون هفتگی دارد یا در میان انبوهی از مردم یا گروهی از نخبگان اقتصادی و فرهنگی حاضر می‌شود، باید این فرصت را غنیمت بداند و برای آن ساعاتی طولانی مطالعه کند و رئوس مطالبی را که می‌خواهد بگوید، بنویسد و درباره اثرگذاری آن فکر کند و سخنان تکراری و ملال‌آور و کلیشه‌های رایج و حرف‌هایی را که الان هوش‌مصنوعی بهتر از آن را می‌زند، از سخنان خود پیرایش و جدا کند، اما اگر مجموع سخنان دسته اصلی این گروه تریبون‌دار را در یک هفته واژه‌یابی و مسئله‌یابی و تحلیل و تجزیه کنیم، چیزی جز یک مشت حرف‌های پرمغالطه و متناقض و به‌شدت تکراری چیزی نمی‌بینیم. این ادعا را می‌شود با حضور کارشناسان، به‌شکل علمی ارزیابی و صحت‌سنجی کرد. تریبون‌های رسانه‌ملی یا نهاد‌ها و مراکز دیگر بسیار ارزان و آسان در اختیار افراد قرار می‌گیرد، یا آن را حق خود و نشانه شایستگی خود می‌دانند و دیگر تلاشی برای آنکه در هر سخنرانی یا خطبه یک اثر فاخر از خود به جا بگذارند نمی‌کنند. برخی نیز اصولاً متعلق به این جایگاه نیستند و با رانت و رفیق‌بازی و مسائل دیگری که از آن باخبریم به این تریبون‌ها می‌رسند. برخی از این افراد چند مشاور دارند، اما از این هزینه مشاورزایی چیزی در سخنان‌شان دیده نمی‌شود.
همین مسئله حجاب اکنون فرصت و امتحان خوبی برای «منطق‌نو» است. به دلایل زیادی که در یادداشت دیگری به آن پرداخته خواهد شد، در کثیری از کسانی که حجاب ندارند یا ضعف دارند، دلیل این رفتار تعارض و تقابل با دین و باور‌های دینی نیست. دست‌کم این بخش را می‌توان با منطقی جدید از پیامد‌های ضعف حجاب خود آگاه کرد، اما نوار مبلغان حجاب روی یک حرف‌های تکراری و سنتی گیر کرده است.
پیشنهاد می‌کنم برای بسیاری از تریبون‌های دائمی، امکان نظرسنجی دقیق درباره اقناع و بهره‌برداری مخاطبان از آن ایجاد شود که سازوکارپیچیده‌ای هم نمی‌خواهد و برای ادامه همکاری با آن سخنران، براساس این نظرسنجی‌ها عمل شود. فرصت‌ها مانند باد از دست می‌رود و بسا سخنرانان ما که حرف‌شان «بادهوا» است یا بدتر از آن در هر سخنرانی «باد» می‌کارند!