بدرود كورش صفوي

«دكتر كورش صفوي در گذشته است» اين متن پيامي است كه بامداد جمعه از دريچه اينترنت انتقال يافت. واكنش، توقف حركت بعد از دريافت پيام بود. او زبان‌شناس بود، از نسل دوم زبان‌شناسان ايران، شعله‌ور از نفس دكتر محمد رضا باطني، يدالله ثمره، هرمز ميلانيان، ستاره‌هاي درخشان نسل اول زبان‌شناسي ايران. معني‌شناس بود و گفته‌ها و نوشته‌هايش نوري جاودان براي هر فارسي زباني كه جرات و استقامت حركت در معني‌شناسي را داشته و خواهد داشت. متن‌هايي از نشانه‌شناسان قديم و جديد را به آلماني، انگليسي و لاتين خوانده بود كه كمتر كسي توان مواجهه با چنين متن‌هايي را دارد.
نشانه‌شناسي و زبان‌شناسي را زير شاخه‌هايي از ارتباطات مي‌دانست.
در دانستن اهل حركت بود و نه اهل توقف و در مسير حركتش هر كس را شيفته دانستن مي‌ديد، جهت مي‌داد. در زمانه‌اي كه دانش و تحقيق خوار شده است، او بود كه نفس مي‌داد براي تحمل موانع برآمده از جهالت، براي استقامت در مسير حركت.
ايران برايش تماما به معني خانه بود. زبان پارسي ميراثي ارزشمند، بازتاب‌دهنده هويت‌مان و ريشه‌هاي مشترك‌مان با ساكنان سرزمين‌هاي ديگر. 


 متن خبر كار خود را كرده است. واكنش توقف حركت بعد از دريافت خبر بوده است. اين توقف، واكنش تمام كساني است كه پرتوهاي كورش صفوي از نزديك بدان‌ها رسيده است و در معرض درخشش بوده‌اند. اين واكنش نسل سوم زبان‌شناسان ايران است كه ديگر تكه‌اي از تن او شده‌اند و ادامه حركت‌شان، جاودانه شدن اوست.
پژوهشگر زبان‌شناسي