بسته‌های نیکوکاری در مراسم‌های ختم

  احتمالا برای شما هم بارها پیش آمده که در مراسم ختم شرکت کردید یا از مقابل محلی که خانواده صاحب عزا در آن حضور داشتند و مردم برای تسلیت به آن‌ها مراجعه می‌کردند، عبور کرده اید و توجه‌تان به تعداد زیاد تاج‌ گل‌های طبیعی جلب شده است؛ تاج گل‌هایی که عمر زیادی ندارند اما معمولا گران‌قیمت هستند. در این بین، به‌تازگی اقدام ستایش برانگیز خانواده صاحب عزا در مراسم ختم مورد تمجید کاربران شبکه‌های اجتماعی قرار گرفته است. تصویری از مراسم ختم در فضای‌مجازی پربازدید شده که شرکت‌کنندگان در کنار تاج گل، برای شادی آن مرحوم، اقلام و وسایل زندگی را به خانواده‌های نیازمند و تهیه جهیزیه اهدا کرده اند. بعد از پیگیری متوجه شدیم که یک موسسه خیریه، باعث و بانی این اقدام نیکوکارانه شده و این اتفاق مدت هاست که در یکی از شهرستان‌های استان اصفهان می‌افتد. در پرونده امروز زندگی‌سلام با «علی‌اکبر محمودی»، یکی از دست اندرکارکان موسسه خیریه یاران مهدی(عج) گفت‌و‌گویی کردیم که خواهید خواند.
وسایل یکی از نیازهای مغفول‌مانده مستمندان است
او درباره این که ماجرای تصمیم به خرید وسایل برای کمک به نیازمندان و تجهیزیه از کجا شروع شد، می‌گوید: «ما چند سال پیش موسسه خیریه ای در شهرستان برخوار دولت‌آباد اصفهان راه‌اندازی کردیم به اسم یاران مهدی(عج). در این موسسه، هدف اصلی‌مان برطرف کردن نیازهای مستمندان بود. بعد از مدتی، یک نفر به ما مراجعه کرد که من به یک بسته موادغذایی نیاز دارم. برآورد کردیم و دیدیم فقط در شهر ما، تقریبا 6 هزار نفر درخواست بسته غذایی در ماه به دست ما می‌رسد. بعد گفتیم مگر می‌شود در شهر ما که جمعیت زیادی ندارد، 6 هزار نیازمند داشته باشیم! بررسی کردیم و دیدیم که افرادی در شهر هستند که از همه خیریه‌ها در شهر، بسته غذایی می‌گیرند؛ بنابراین به فکر افتادیم تا به یکی دیگر از نیازهای مستمندان توجه کنیم. وسایل یکی از نیازهای مغفول‌مانده مستمندان است و در این بین، دیدیم که بحث جهیزیه و نیاز به وسایل اولیه زندگی خیلی پررنگ بود. پدری که برای خرید یخچال یا بخاری و پنکه مشکلات زیادی داشت یا دختری که سال‌ها منتظر جور شدن جهیزیه بود تا سر خانه و زندگی‌اش برود.»
جرقه این ماجرا در مراسم
 ختم یکی از اقوام من خورد

«محمودی» درباره چالش‌هایی که برای شروع این طرح نیکوکارانه داشتند، می‌گوید: «یکی از بچه‌های خیریه پیشنهاد داد که بیاییم و از مراسم‌ ختم برای حل مشکل و تامین وسایل خانه‌های نیازمندان استفاده کنیم. بعد از همفکری به این نتیجه رسیدیم که دردسرهای زیادی دارد و آن تصمیم اجرایی نشد. زمان گذشت تا یکی از از اقوام نزدیک من فوت شد که از لحاظ مالی، وضع‌شان خیلی خوب بود. طبیعتا با افرادی هم ارتباط داشتند که پولدار بودند و سطح مالی آن‌ها هم بالا بود. طبق آن چیزی که در کشور ما عرف است، اطرافیان خانواده عزادار تمام تلاش‌شان را می‌کنند تا برای آن‌ها سنگ تمام بگذارند و تاج‌گل‌های زیادی برای خانواده عزادار به رسم ادب و عرض تسلیت می‌آورند. آن روز من یک فیلم از آن‌ها گرفتم و چند روز بعد در جمع رفقای خیریه پخش کردم. گفتم این تاج‌گل‌هایی که می‌بینید، برای هر کدام‌شان 7 یا 8 میلیون تومان هزینه شده است. این همه پول به تاج‌گلی دادند که عمرش در نهایت 2 یا 3 روز است. گفتند نه بابا! به این قیمت‌ها نیست و اشتباه می‌کنی! قرار شد خودشان بروند و آمار قیمت تاج گل‌ها را دربیاورند. بعدش آمار آوردند که هر طبقه‌اش از 2 میلیون و 500 هزار تومان شروع می‌شود. بر اساس فیلمی که من از آن مراسم ختم گرفته بودم، حساب و کتاب کردیم و دیدیم بیش از 100 میلیون تومان برای تاج گل در این مراسم هزینه شده بود. بعدش همه ما تصمیم گرفتیم که برای مدیریت این ماجرا و آوردن این پول‌ها در مسیر کمک به فقرا و نیازمندان، آستین‌ها را بالا بزنیم و دست به کار شویم.»
اولش هیچ خانواده عزاداری قبول نمی‌کرد
او که سال‌هاست به انجام کارهای فرهنگی مشغول است، درباره واکنش اولیه مردم در روزهایی که تصمیم به اجرای این طرح گرفتند، می‌گوید: «اولش خیلی سخت بود. وقتی بار‌ اول با خانواده‌های داغدار صحبت می‌کردیم، استقبال نمی‌کردند. می‌گفتند نه، این کار را از یک مراسم ختم دیگر شروع کنید، خانواده ما آبرودار است و با این کار، مردم درباره ما چه می‌گویند؟ ما مگر برای جیب مردم کیسه دوختیم که بگوییم به جای خرید گل فلان کار را انجام بدهید؟ مردم می‌گویند که این‌ها از مرگ عزیزشان هم می‌خواهند پول دربیاورند و معلوم نیست عاقبت این وسایل چه شود و ... . الغرض این‌که قبول نمی‌کردند اما ما هم خسته و ناامید نشدیم.»


طرح‌مان اولین بار در مراسم ختم یک پدر شهید اجرا شد
«محمودی» درباره اولین مراسمی که خانواده عزادار راضی به انجام این طرح شدند، می‌گوید: «زمان گذشت تا این که طرح ما از یک خانواده که پدرشان شهید شده بود، شروع شد و آن‌ها موافقت و استقبال کردند که در این ماجرا پیش‌قدم شوند. ما با چند نفر از فامیل‌های‌شان ارتباط گرفتیم که اگر یک نفر بخواهد برای عرض تسلیت به این خانواده، تاج گل بگیرد یا هزینه کند، به نظر شما چه افرادی هستند؟ مثلا شریک‌شان است، همکارشان است، دوست‌شان است یا ... ؟ گفتند بله و افرادی را معرفی کردند. ما هم شروع کردیم با همه‌شان تماس گرفتیم که آیا می‌خواهید برای این خانواده تاج گل بیاورید؟ بعضی‌ها می‌گفتند نه و بعضی‌ها می‌گفتند بله، حتما. به آن‌هایی که جواب‌شان مثبت بود، می‌گفتیم که نظرتان چیست که دقیقا همان هزینه را به ما بدهید تا معادلش برای وسایل خانه نیازمندان و جهیزیه دختران چیزی بخریم؟ هم ماندگارتر است، هم باقیات‌ الصالحات است، هم ایثار است و ... . در آن مراسم، استقبال خوبی شد و ما هم انگیزه گرفتیم.»
وسایل خریداری‌شده را
بردیم وسط مراسم ختم

«بعد از مراسم آن پدر شهید و استقبال مردم، شروع کردیم به این‌که به هر خانواده‌ای که عزیزش فوت می‌کرد با کمک خودشان، اقوام و آشنایان را شناسایی کنیم که چه افرادی ممکن است برای‌شان تاج گل بخرند و با آن‌ها ارتباط می‌گرفتیم. در ابتدا هم بیشتر به دنبال خانواده‌هایی با تمکن مالی بالاتر می‌رفتیم، چون این کار در مجالس هر خانواده‌ای، شاید جواب ندهد. البته ما دوست داشتیم که همه خانواده‌ها بتوانند در این طرح خیرخواهانه شریک باشند. شاید کسی بخواهد 50 هزار تومان در خرید این وسایل شریک شود و نباید که همه حتما یک قلم کالا خریداری کنند. بعضی از افراد می‌گفتند که آقا ما وقتی تاج گل می‌خریم، این تاج گل به نماست یعنی هم خانواده داغدار و هم اطرافیانش می‌بییند و متوجه عرض تسلیت ما و احترامی که به آن‌ها گذاشتیم، می‌شوند. البته همه این‌طور نیستند اما بالاخره بعضی‌ها چنین دیدگاهی داشتند؛ بنابراین برای این‌که فرهنگ‌سازی شود، همه وسایل خریداری شده توسط اطرافیان صاحب عزا را می‌بردیم و در مجلس می‌چیدیم. این کار، خودش باعث می شد تا هم نوعی تبلیغ کار خیر باشد و هم از افرادی که در آن شرکت کرده بودند، تقدیری انجام شود. در کنارش، مردم را هم توجیه می‌کردیم که قرار نیست از این خریدها برای خودمان پولی برداریم و کاملا قصد کار خیر داریم. با چندین فروشگاه هم صحبت کردیم تا درصدی از سودشان را کم کنند تا از آن‌ها هم برای خرید وسایل نیازمندان کمک بگیریم که چندین فروشگاه، استقبال کردند و تخفیف خوبی به ما دادند.»
وسایل را بعد از نیمه شب
 به خانه نیازمندان می‌فرستم

او درباره این که وسایل جمع‌آوری شده را چطور به دست نیازمندان می‌رسانند؟ می‌گوید: «ما مورد داشتیم که فقط یک جاروبرقی به خانواده نیازمند دادیم، مورد هم داشتیم که صفر تا صد جهیزیه را به یک دختر نیازمند اهدا کردیم. البته ما سعی می‌کنیم که هیچ فردی با خانواده نیازمندی که برای او وسایل می‌بریم، در ارتباط نباشد. الان یک دلیل این‌که من آماری از تعداد جهیزیه ورودی و خروجی‌مان ندارم، با این‌که در این ماجرا دست‌اندرکار هستم، به همین دلیل است. این‌قدر این ماجرا مخفی انجام می‌شود تا به هیچ‌وجه عزت‌نفس خانواده نیازمند زیر سوال نرود. بنابراین خیلی از ما که در کار هستیم به جز مسئول بخش توزیع و دفتردار، نمی‌دانیم که این وسایل و جهیزیه به دست چه کسانی می‌رسد. اما آن چیزی که می‌دانیم این است که جهیزیه‌ها جمع می‌شود و با الگو گرفتن از امام‌علی(ع)، وسایل برای نیازمندان و حتی جهیزیه‌ها در ساعت نصف شب به در خانه آن‌ها می‌رود. هر بار هم یک وانتی خبر می‌کنند که او هم نداند که داستان از چه قرار است. ساعت 12 یا یک شب، وسایل را می‌بریم در خانه‌شان تا حتی همسایه‌های‌شان هم متوجه نشوند و آبروی آن‌ها حفظ شود.»
مسئول تحقیقات‌مان نیازمندهای‌واقعی را
شناسایی می‌کند

او درباره افرادی که این وسایل را دریافت می‌کنند، می‌گوید: «هرکسی که برای دریافت وسایل و جهیزیه درخواست می‌دهد، ابتدا از او می‌خواهیم اطلاعاتی درباره خانواده‌اش برای ما بنویسد. مثلا برای جهیزیه، اولویت با دخترهایی است که تاریخ عروسی‌شان نزدیک‌تر است یا مدت زمان بیشتری در عقد بودند. یک مسئول تحقیقات داریم که آمار تمام چیزهایی را که به شما گفتم، برای ما درآورد. نمونه ای همین اواخر داشتیم که یک نفر هر روز می‌آمد و گریه می‌کرد که آبرویم دارد می‌رود و ... . بررسی کردیم و دیدیم که 2 قطعه زمین دارد و راضی به فروش نمی‌شود!»
بعد از مراسم‌ ختم
 به خانه صاحب عزا می‌رویم

«خانواده‌ای که اجازه می‌دهد که این رسم در مراسم‌شان اجرا شود و در طرح ما مشارکت می‌کند تا در مراسم پدرش، برادرش، مادرش و ... برای فقرا وسیله مورد نیاز جمع کنیم، لطف کرده و بعد از چند روز برای تشکر به خانه‌شان می‌رویم». او ادامه می‌دهد: «در آن جا گزارشی هم به آن‌ها بدون معرفی خانواده‌های نیازمند، می‌دهیم که چقدر وسیله برای آن‌ها تهیه شد، چه خانواده‌هایی از آشنایان‌شان کمک کردند و این‌ها را به چه خانواده‌هایی دادیم. این‌طوری نوعی اعتماد دو جانبه شکل می‌گیرد.»
چندین خانواده صاحب عزا، کولاک کردند
او درباره این‌که بعضی از خانواده های صاحب عزا خیلی پای کار هستند، می‌گوید: «از اتفاقات جالب در چندین مراسم ختم این بود که خود خانواده مرحوم برای شادی روح عزیزشان، به ازای همه چیزهایی که جمع شده بود، دقیقا به همان اندازه، می‌رفتند وسیله می‌خریدند و به ما اهدا می‌کردند. مثلا موردی داشتیم که از پول مردم حدود 7 یا 8 تا یخچال، 6 تا لباس‌شویی، 5 تا جاروبرقی و ... جمع کردیم و خانواده مرحوم کولاک کردند و دقیقا به همان تعداد وسیله، خریدند و به مراسم هفتم پدرش آوردند تا ما بین نیازمندان توزیع کنیم. یک بنر هم زدیم که خانواده مرحوم با حمایت و تایید این کار خداپسندانه، خودشان هم پیش‌قدم شدند. ما با این کار، چرخه‌ای درست کردیم که هر روز تعدادی وسیله ورودی برای کمک به نیازمندان و تامین جهیزیه دخترها داریم و تعدادی خروجی. الان ما برای جهیزیه دادن و ... دیگر لازم نیست دنبال نیکوکارها برویم و از همین راه، داریم این موضوع را مدیریت می‌کنیم. این را هم بگویم که خانواده ای سرمایه‌دار در شهر ما هست که وضع مالی‌شان خیلی خوب است. متاسفانه 2 نفر از عزیزان‌شان چند وقت اخیر فوت کردند. هر بار، تعداد بسیار زیادی وسیله برای نیازمندان جمع شد. وقتی یک سرمایه‌دار فوت می‌کند، طبیعتا آشنایان او هم وضع‌شان خوب است. البته با این‌که ما این طرح را در هر دو مراسم‌شان اجرا کردیم و استقبال خیلی خوبی شد، اما باز هم حدود80 حلقه تاج گل در مراسم‌‌شان استفاده شد. یعنی نصف بیشتر مسجد توسط ما وسیله گذاشته شده بود، نصف دیگر هم تاج گل بود.»
الان مردم با ما تماس می‌گیرند
«گروه اصلی که پای این کار هستند، تقریبا 10 یا 15 نفر هستیم. با افرادی که برای جابه‌جایی و ... به ما کمک می‌کنند، حدود 40 یا 50 نفر می‌شویم که همه این افراد هم افتخاری و بدون توقع مالی به ما کمک می‌کنند.» او با این توضیح که تقریبا از 2 سال پیش این طرح را شروع کردند، می‌گوید: «الان ما افرادی داریم از خارج شهرستان‌مان به ما پیام می‌دهند که دوست دارند اطرافیان و آشنایان‌شان به جای تاج گل، در طرح ما مشارکت کنند و قدمی برای رفع نیازهای مستمندان بردارند؛ بنابراین شب وسایل را می‌خریدم که تا صبح بتوانیم خودمان را به مسجد محله آن‌ها برسانیم. الان آن‌هایی که ما را می‌شناسند، دیگر ما سراغ‌شان نمی‌رویم و خودشان تماس می‌گیرند که آقای فلانی که فوت کرده، مثلا عموی من است و خانواده‌اش حق زیادی بر گردن من دارند، می‌خواهم یک میلیون، 2 میلیون یا 10 میلیون تومان برای شادی روحش هزینه کنم.»