شوک در روز پنجم

  کامیار-اوضاع امنیتی سرزمین‌های اشغالی لحظه به لحظه پیچیده‌تر می‌شود؛ از جنوب،برخلاف انتظار صهیونیست ها در پنجمین روز جنگ، رزمندگان مقاومت در حال حملات راکتی و موشکی به مناطق مختلف، از مرز تا تل آویو و حیفا هستند و به نظر می رسد از موشک های قدرتمند تر در این حملات استفاده کرده اند.در شمال نیز نیروهای مقاومت چند یگان پهپادی را مامور پرواز پر حجم بر فراز فلسطین اشغالی وخاصه منطقه حساس و امنیتی دیمونا کردند.ارتش صهیونیستی، جز بمباران پر حجم و سر درگم، نتوانسته کار دیگری در این چند روز بکند، اما در مقابل، نیروهای گوناگون جبهه مقاومت هنوز مشت خود را باز نکرده و دشمن حیرت زده را در ابهامی وحشت آفرین فرو برده اند. دیروز صبح نیز  ویدئوهایی از جنوب لبنان منتشر شد که نشان می‌داد ارتش رژیم صهیونیستی در حال گلوله باران مناطق مسکونی لبنان است. با توجه به این‌که این رژیم تلاش داشته تا مانع از باز شدن جبهه جدیدی در شمال علیه خود گردد اما خوی وحشی‌گری و ساختار فکری   حاکم بر این رژیم   بر این باور است که با حمله و گلوله باران می‌تواند مانع از شلیک طرف مقابل گردد و مانند روزهای گذشته با توپخانه و خمپاره مناطقی از روستاهای جنوب لبنان را هدف قرار می‌دهد.حزب ا... لبنان نیز با صدور سومین بیانیه خود درباره تحولات جاری در جنوب این کشور تاکید کرده در پاسخ به جنایت‌ها و تجاوزات رژیم صهیونیستی به خاک این کشور یک پست دیده‌بانی ارتش این رژیم را با دو تیر موشک ضد زره کورنت هدف قرار داده که باعث کشته و زخمی شدن تعداد قابل توجهی از نظامیان صهیونیست شده است. گفته می‌شود حداقل هفت نظامی صهیونیست در جریان شلیک دو موشک ضدتانک کورنت به برج دیده‌بانی پایگاه ارتش اسرائیل در شمال فلسطین اشغالی کشته و زخمی شده‌اند. رسانه‌های صهیونیستی با استناد به بیانیه حزب ا... این‌گونه تحلیل کرده‌اند که مقاومت لبنان در حال بالا بردن سطح تدریجی تنش با این رژیم و ورود گسترده‌تر به جنگ با صهیونیست‌هاست. ازسوی دیگر، آلمان و فرانسه می‌گویند در حال ارسال جنگ هواپیماهای ویژه برای منتقل کردن شهروندان خود از فلسطین اشغالی هستند. این در حالی است که برخی خطوط هوایی آمریکایی هم گفته‌اند که تا بیش از یک ماه دیگر تمام پروازهای خود را به تل‌آویو لغو می‌کنند. این موضوع بیانگر فقط یک نکته است: دستگاه‌های اطلاعاتی غربی به این نتیجه رسیدند که نبرد در این محدوده و در این سطح خلاصه نمی‌شود؛ این یعنی آن‌که یا مقاومت به کمک ملت فلسطین خواهد رفت یا آن‌که ملت فلسطین بلایی سر صهیونیست‌ها خواهد آورد که آمریکا ناچار خواهد شد به کمک این رژیم بیاید و پس از آن محور مقاومت با تمام توان مداخله کند همه این برآوردها به ما می‌گوید که با یک تحول مهم روبه‌رو هستیم. برق تنها  نیروگاه غزه از کار افتاد پنجمین روز تجاوزات رژیم صهیونیستی در حالی با بمباران شدید و هدفمند مناطق مسکونی و مراکز علمی و پژوهشی و مدارس و حتی مراکز بهداشتی همراه است که دفتر اطلاع‌رسانی دولتی در غزه از افزایش آمار شهدا به ۱۰۵۵ نفر و آمار مجروحان به ۵هزار نفر خبر داده است. وزارت بهداشت غزه اعلام کرد در سایه به اتمام رسیدن سوخت و نبود مستلزمات اولیه، جیره‌بندی در مراکز درمانی آغاز شده است. شرکت تامین‌کننده برق باریکه غزه  نیز اعلام کرد سوخت تنها نیروگاه این منطقه  تمام شده است. غزه که بیش از دو میلیون نفر را در خود جای داده است، چند شبی است که به دلیل بمباران بی‌امان با قطع برق گسترده مواجه شده است به‌طوری‌که بیمارستان‌ها و پناهگاه‌ها مجبور شده اند بدون برق کار کنند. از سوی دیگر «محمود بصل» سخنگوی نهاد دفاع مدنی غزه در گفت‌وگو با المیادین اعلام کرد که رژیم اشغالگر در تجاوزات خود علیه غزه از سلاح‌های ممنوعه استفاده کرده و مرتکب نسل‌کشی در این منطقه می‌شود. به گفته وی، رژیم صهیونیستی در تجاوزات خود به غزه از بمب‌های حاوی فسفر استفاده می‌کند و این نسل‌کشی فلسطینیان از سوی اشغالگران درحالی است که کشورهای عربی هیچ واکنشی به این مسئله ندارند. متجاوزان صهیونیست جنایت‌های زیادی مرتکب می‌شوند که آخرین آن‌ها در محله الرمال بود که پیش‌تر محله امنی محسوب می‌شد. از روز دوشنبه، وزیر جنگ و وزیر انرژی اسرائیل با اعلام محاصره کامل باریکه غزه اعلام کردند: غذا، آب، سوخت و برق این منطقه به طور کامل قطع شده است.سخنگوی ارتش اسرائیل نیز در گفت‌وگو با فاکس نیوز مدعی شد که ارتش این رژیم برای ورود زمینی به نوار غزه آماده می‌شود و البته تمام گزینه‌ها روی میز است. صهیونیست ها از طرفی به بمباران و گلوله‌باران‌ کور غزه و جنوب لبنان مشغول‌اند، از سمتی دیگر ساکنان غزه را تهدید به نابودی کامل می‌کنند، از طرفی اکانت‌های اجاره‌ایشان در حال تهدید ایران هستند و واسطه‌ها هم در حال تهدید سوریه و بشار اسد! یکی از رخدادهای جالب دیروز، اعلام تصرف مجدد مناطق اطراف غزه توسط رژیم و اعلام درگیری مجدد بود. در واقع، یگان‌های رزمی مقاومت با نفوذ و پخش گسترده در منطقه، تبدیل به تیم‌های کمین فعالی شده‌اند که هر لحظه مانند اجل بر سر شهرک‌نشینان چندملیتی نازل خواهند شد. پیشنهاد مصر برای آتش‌بس ۶ ساعته  در این بین پوتین و اردوغان طی تماس تلفنی ضمن ابراز نگرانی درباره درگیری‌ها بین فلسطینیان و رژیم صهیونیستی، آتش‌بس فوری را خواستار شدند. همزمان، شبکه خبری العربیه مدعی شده مصر طرحی برای آتش‌بس ۶ ساعته به منظور رساندن کمک‌های انسان‌دوستانه به غزه شده است. دولت تندروی بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر صهیونیستی قصد حمله زمینی به غزه را دارد اما از این نگران است که حماس در واکنش به این اقدام اسرای صهیونیستی را اعدام کند یا این‌که در عملیات زمینی ناخواسته اسرای اسرائیلی را هم در غزه هدف قرار دهد. بنابراین، در این میان نقش مصر به‌عنوان تنها کشوری که با غزه مرز زمینی دارد، بیش از هر زمان دیگری احساس می‌شود. توقف عبور و مرور و وخامت شرایط بشردوستانه در غزه، با توجه به شرایط بحرانی و حساس سیاسی و اقتصادی، پرسش‌های فوری و پیچیده‌ای را پیش روی تصمیم‌گیرندگان مصر درباره نقش آن و پیامدهای وخامت اوضاع در نوار غزه گذاشته است و مقامات قاهره اکنون بر سر دو راهی سختی قرار گرفته‌اند که می‌توانند با بازگشایی گذرگاه رفح، به ساکنان غزه که زیر آماج حملات ارتش صهیونیستی هستند کمک کنند، یا این‌که چشمان خود را به روی تحولات فلسطین بسته و در مسیر منافع تل‌آویو گام بردارند.     فرا خبر   تبانی نتانیاهو؟! گل عنبری-در این چند روز برخی از تبانی نتانیاهو در حمله بی‌سابقه حماس به شهرک‌های اسرائیلی در حومه غزه سخن می‌گویند. این تحلیل هم معطوف به دو انگاره است، نخست باور صاحبان آن به «توانمندی خارق العاده» دستگاه‌های امنیتی اسرائیل و به تبع آن محال دانستن غافلگیری آن‌هاست و دوم این که می‌گویند نتانیاهو به این جنگ برای رهایی از مخمصه داخلی نیاز داشت و استشهاد می‌کنند که با شروع جنگ تظاهرات علیه او پایان یافت. به نظر نگارنده، این دست تحلیل‌ها نتیجه فقر شناختی از اسرائیل و فلسطین است. در واقع نوع مواجهه شناختی با اسرائیل و فلسطین بیشتر شعاری و سطحی است و آن هم از آفات رسمی‌سازی چنین مسائلی و به تبع آن وارد شدن آن به متن کشمکش‌های داخلی و نگاه به این مسائل کلان خارجی از خاستگاه همان جدال‌ها و کدورت‌هاست. واقعیت این است که صحبت از تبانی نتانیاهو بیشتر یک طنز است تا یک تحلیل. اساسا در سیستم اسرائیل هیچ امکانی برای تبانی در این سطح وجود ندارد. این که اجازه دهند حماس حمله‌اش را انجام دهد و بیش از هزار اسرائیلی کشته شود، فقط به خاطر این که نتانیاهو می‌خواهد به اعتراضات مخالفان پایان دهد یا می‌خواهد جنگی منطقه‌ای راه بیندازد و به دنبال بهانه‌ای بزرگ بوده؛ تحلیل شاخداری است که حتی هیچ یک از مخالفان نتانیاهو هم مطرح نکرده است اما در این‌جا به عنوان یک «کشف کارشناسی» مطرح می‌شود؛ اما کسانی که این نوع تحلیل‌ها را مطرح می‌کنند، غافل از این هستند که جستن نتانیاهو از مخمصه داخلی فعلا به علت شرایط جنگی موقت است و بعد از اتمام جنگ به احتمال زیاد کمیته وینوگراد دیگری برای تحقیق درباره علل و عوامل این شکست راهبردی اطلاعاتی و امنیتی و آماده نبودن ارتش برای دفع حمله روز شنبه حماس تشکیل خواهد شد. در واقع یکی از دلایل طولانی شدن جنگ و حملات بی‌رحمانه و هیستریک به غزه و همچنین دعوت نتانیاهو از مخالفان برای پیوستن به کابینه، تلاش برای تحقق «دستاورد بزرگی» است که خود را با آن از مخمصه تحقیقات کمیته احتمالی برهاند. بنابراین نتایج جنگ هرچه باشد، به احتمال زیاد نتانیاهو یکی از بازندگان خواهد بود.اکنون هم نتانیاهو در مظان این اتهام قرار دارد که سیاست‌های او و طیف راستگرای متحدش شکاف داخلی در اسرائیل را چنان تعمیق کرده که برون‌داد آن تضعیف نهادی اسرائیل از جمله در ارتش و سازمان‌های امنیتی بود و در نتیجه آن به زعم مخالفان، حماس توانست نقشه پیچیده خود را برای تحمیل شکست راهبردی و پیچیده امنیتی و اطلاعاتی به اسرائیل عملی کند. البته باز با قاطعیت نمی‌توان گفت که اگر چنین شرایط داخلی دشواری بر اسرائیل حاکم نبود، حماس نمی‌توانست چنین حمله‌ای را اجرایی کند. واقعیتی که از دید ناظران و تحلیلگران مغفول مانده بود، این که حماس در یک دهه اخیر در منطقه کوچک و تحت محاصره شدید غزه توانست توانمندی‌های نظامی خود را به دور از دید ناظران به طرز عجیبی بالا ببرد؛ به نحوی که در هر جنگی در پنج شش جنگ 15 سال اخیر  نسبت به جنگ قبل آماده‌تر ظاهر شد و در حالی که ناظران موشک‌ها و توانایی‌های نظامی آن را به سخره می‌گرفتند، حماس کار خود را پیش می‌برد تا این که اخیرا چنین حمله ترکیبی و پیچیده‌ای را در سالگرد جنگ اکتبر 1973 با برنامه‌ریزی دقیق در سایه فریب راهبردی دو ساله اجرا کرد که بیشتر به فیلم‌های تخیلی و هالیوودی می‌ماند. در آن سو هم نباید در پیش بینی نتایج جنگ صرفا نظر به تهدیدات اعلامی دو طرف و بدون شناختی دقیق از پیچیدگی‌ها و محذورات شتاب کرد. چنان که  صرفا در قالب اما و اگر و احتمال می‌توان پیش‌بینی‌هایی کرد. خود اسرائیل رسما هدف نابودی حماس، یا خلع سلاح آن و کنترل غزه را اعلام نکرده ودلیل آن هم دشواری تحقق این اهداف است. به نظر می‌رسد فعلا هدف اسرائیل حتی الامکان تضعیف حداکثری شاخه نظامی حماس برای ایجاد بازدارندگی طولانی مدت از طریق سیاست زمین سوخته است. در واقع نابودی قسام و حماس مستلزم نابودی جغرافیای نوار غزه است که امکان‌پذیر نیست. توانمندی‌های نظامی حماس در شهری تونلی به وسعت 400 کیلومتر مربع در زیر جغرافیایی غزه است که گاه تا داخل اسرائیل نیز امتداد دارد. دسترسی به این شهر هم مستلزم اشغال کامل نوار غزه و جنگ فرسایشی طولانی است که تلفات آن برای اسرائیل بسیار بیشتر از روز شنبه خواهد بود و نتانیاهو را در برابر معضلات دشوارتری قرار خواهد داد. در آن سو هم به دلایل عدیده‌ای بعید است که واشنگتن تمایلی برای گسترش جنگ به جبهه‌های دیگر و طولانی شدن جنگ از بیم آن داشته باشد، اما باید دید تحولات میدانی چه سمت و سویی پیدا می‌کند. احتمالا آمریکا می‌خواهد ارتش اسرائیلی بازدارندگی از دست رفته را در قبال غزه نظر به اهمیت آن برای آینده اسرائیل و دکترین خاورمیانه‌ای آمریکا ایجاد کند.