ماجرای عجیب دزدیدن ناصر محمدخانی

آغاز حاشیه‌های آقای گل
آقای گل تهران در سال ۶۰ که با پیراهن بانک ملی آن را به‌دست آورد، از سال ۶۱ تا ۷۲ به تناوب در پرسپولیس توپ زد و البته بهترین سال‌های فوتبال خود را در قطر سپری کرد. محمدخانی در سال‌هایی در پرسپولیس بازی می‌کرد که سالی نهایتا ۲۰ تا ۲۵ بازی برگزار می‌شد. گلزن قهار پرسپولیس در نیمه اول دهه ۶۰، در ۱۵۲ بازی موفق به زدن ۵۹ گل شد و یکی از برترین مهاجمان فوتبال ایران در دهه شصت بود. محمدخانی دوره‌ای به قطر رفت و اواخر دوران فوتبالش در ۳۳ سالگی سه فصل دیگر برای پرسپولیس بازی کرد که البته نشانه‌ای ازآن محمدخانی نابغه و جسور نیمه دهه ۶۰ را در خود نداشت. محمدخانی در ۳۷ سالگی درگیر پرونده قتل همسرش لاله سحرخیزان توسط زن صیغه‌ای محمدخانی یعنی شهلا جاهد شد. پرونده‌ای پر طول و تفصیل و کشدار که پس از هشت سال به اعدام شهلا جاهد در سال ۱۳۸۹ ختم شد. پرونده‌ای که برخی آن را جنجالی‌ترین پرونده جنایی تاریخ معاصر ایران می‌دانند. این اتفاق بر وجهه محمدخانی لطمات فراوانی وارد کرد. او حالا درگیر پرونده‌ای است که اقوام همسر جدیدش آن را به‌وجود آورده اند.
ماجرای دزدیده شده محمد خانی
ناصر محمد خانی بازیکن سابق تیم ملی و پرسپولیس وقتی از هواپیما پیاده شد، فکرش را نمی‌کرد که افراد آشنا در کمین او نشسته و نقشه آدم‌ربایی در سر دارند.آنها با تهديد و اجبار، اين فوتباليست مشهور را ربودند و چند ساعت در خانه‌اي زنداني كردند. ماجرا از اين قرار بود كه شامگاه سه‌شنبه اين فوتباليست جنجالي و بازيكن سابق تيم ملي و پرسپوليس براي خانواده‌اش پيامكي فرستاد و عنوان كرد كه بستگان همسرش او را با تهديد ربوده و قصد دارند به خانه‌اي در جنوب پايتخت ببرند. در چنين شرايطي خانواده اين فوتباليست راهي اداره پليس شدند و به طرح شكايت پرداختند. آنها عنوان كردند كه جان وي در خطر است و به‌دليل اختلافاتي كه اين بازيكن با همسرش دارد، ممكن است بستگان همسرش بلايي سر وي بياورند. با ثبت اين شكايت پرونده‌اي تشكيل شد و تيمي از ماموران اداره يازدهم پليس آگاهي پايتخت راهي مخفيگاه آدم‌ربايان در جنوب تهران شدند. آدرسي كه فوتباليست معروف در اختيار خانواده‌اش قرار داده بود متعلق به يكي از بستگان همسر وي بود. وقتي ماموران به مقابل در خانه رسيدند حدود ۴بامداد سه شنبه بود كه در نهايت با حكم قضائی وارد خانه شدند و با دستگيري ۸نفر از آدم‌ربايان، گروگان را پس از ساعت‌ها اسارت آزاد كردند. اما انگيزه آنها از آدم‌ربايي چه بود؟ با آزاد شدن فوتباليست مشهور و دستگيري گروگانگيران تحقيقات از آنها در اداره يازدهم پليس آگاهي تهران آغاز شد. عامل اصلي آدم‌ربايي به ماموران گفت: آقاي فوتباليست مدتي قبل با دختر يكي از بستگان ما به‌صورت موقت ازدواج كرد. مدتي بعد متوجه شديم كه آنها دچار اختلاف شده‌اند. به‌دنبال اين ماجرا بزرگان فاميل جمع شدند و با پادرمياني و وساطت اين زوج را آشتي دادند. حتي من هم چندين بار با او صحبت كردم اما اين اختلافات ادامه داشت و بحثمان شد. وي ادامه داد: مدتي كه گذشت بارديگر متوجه اختلافات آنها شدم به حدي كه زن جوان اين بار از خانه‌اش قهر كرد و پيش ما آمد. وقتي از او شنيدم كه اختلافات آنها جدي‌تر شده تصميم گرفتم شخصا اين موضوع را حل كنم. وي گفت: چند روزي كه گذشت متوجه شدم آقاي فوتباليست به سفر رفته است. در چنين شرايطي با كمك چند نفر از آشنايانمان نقشه كشيديم تا پس از بازگشت او، به فرودگاه برويم و با كشاندن وي به خانه‌اي در جنوب پايتخت هم او را گوشمالي دهيم و هم كاري كنيم كه ديگر همسرش را ناراحت نكند. متهم ادامه داد: شب حادثه به فرودگاه رفتيم و چون از قبل زمان بازگشت او را مي‌دانستيم، منتظر مانديم. وقتي از فرودگاه خارج شد به سمتش رفتيم و به زور او را سوار ماشين كرديم. پس از آن او را به خانه‌اي در جنوب پايتخت برديم و در آنجا با هم درگيرشديم؛ غافل از اينكه او به خانواده‌اش اطلاع داده و چند ساعت بعد ماموران به خانه‌ام آمدند و دستگير شديم. اصلا فكرش را نمي‌كردم پاي پليس به ماجرا كشيده شود چرا كه موضوع كاملا خانوادگي بود.


تنهایی
محمدخانی اگرچه قدر خود را ندانست اما برخی پیشکسوتان و مدیران هم در اتفاقاتی که برای وی رخ داده، مقصر هستند. مهاجم سابق تیم ملی در مصاحبه‌ای از تنهایی‌اش می‌گوید:« خيلي‌ها کنارم بودند و خيلي‌ها هم نه! محمد پنجعلي، عباس کارگر و اردشير لارودي از جمله کساني بودند که خيلي کمکم کردند و مايه دلگرمي‌ام بودند ولي برخي‌ها هم زندگي‌شان را مديون من بودند، تنهايم گذاشتند. من با حميد درخشان ۲۰ سال رفاقت کردم و برايش کم نگذاشتم ولي او اصلا رفيق خوبي نيست! من از او خيلي توقع داشتم ولي ...»