حذف صفر از پول ملی؛ راهکار واقعی یا تغییری بی فایده
کامران ندری
اقتصاددان
در طول ســالهای اخیر، مسئله حذف صفر از پول ملی در ایران به یکی از موضوعات مورد توجه بانک مرکزی و رسانهها تبدیل شده است. در حالی که این اقدام به ظاهر یک راهکار ساده برای اصلاح نظام پولی به نظر میرسد، واقعیت امر بسیار پیچیدهتر و عمیقتر است. به خصوص در شرایطی که تورم بالا و تحریمهای اقتصادی بر اقتصاد کشور فشار میآورند، سوال اصلی این است که حذف صفر چه تاثیری بر وضعیت اقتصادی دارد و آیا میتواند راهکاری موثر برای بهبود شرایط مالی مردم و اقتصاد کلان باشد یا خیر؟ عملاً مردم ایران سالهاست که به جای چهار صفر، حدود ده صفر از پول ملی را در معاملات خود حذف کردهاند. این مسئله به شکل غیررسمی رخ داده و در واقع بازتابی از تورم مداوم و کاهش ارزش پول ملی است. برای مثال، وقتی فردی در بازار مسکن از قیمت ده میلیارد تومان صحبت میکند، منظور واقعی او یک واحد پولی با ارزش بسیار پایینتر از تومانی است که در گذشته میشناختیم. بنابراین، مردم خود به خود و در معاملات روزمره، حذف صفر را انجام دادهاند تا محاسبات راحتتر و قابل فهمتر شود. در مقابل، تلاشهای رسمی بانک مرکزی برای حذف چهار صفر از پول ملی در واقع به رسمیت شناختن چیزی است که مردم پیشتر به صورت غیررسمی انجام دادهاند. اما حذف صفر به صورت رسمی، به تنهایی نمیتواند تورم را مهار کند یا رفاه مردم را افزایش دهد. تورم ریشههای عمیقتر و ساختاری دارد که بدون حل آنها، حذف صفر صرفاً یک تغییر ظاهری است. تورم در اقتصاد ایران مسئلهای پیچیده و مزمن است که ناشی از عوامل متعددی از جمله تحریمهای اقتصادی، سیاستهای پولی ناکارآمد، ناترازی بودجه دولت، و انحصارهای اقتصادی است. حذف صفر نمیتواند تورم را متوقف کند، چرا که این پدیده به صورت ساختاری در اقتصاد ریشه دوانده است. اگرچه حذف صفر میتواند به تسهیل معاملات و کاهش ابهامات ناشی از اعداد بزرگ کمک کند، اما تاثیر واقعی آن بر رفاه مردم و قدرت خرید بسیار محدود است. برای مثال، اگر امروز برای خرید یک واحد مسکونی ۷۰ یا ۸۰ متری، جوانان ۱۰۰ سال زمان نیاز داشته باشند، حذف صفر این وضعیت را تغییر نمیدهد. قدرت خرید واقعی مردم به توان اقتصادی و کنترل تورم بستگی دارد، نه صرفاً به کاهش تعداد صفرهای پول. بانک مرکزی به عنوان نهاد ناظر بر پول ملی، در این میان با چالشهای جدی مواجه است. اگرچه حذف صفر از پول ملی میتواند از نظر روانی و حسابداری مفید باشد، اما بانک مرکزی باید تمرکز خود را بر مسائل بنیادین اقتصادی بگذارد. یکی از مهمترین موضوعات پیش روی بانک مرکزی، مدیریت نرخ ارز و مقابله با جهشهای ارزی است. تحریمها باعث شدهاند که ذخایر ارزی کشور کاهش یابد و بانک مرکزی توان کنترل بازار ارز را از دست داده است. جهش نرخ ارز به طور مستقیم تورم را تشدید میکند و بدون رفع تحریمها، کنترل این پدیده بسیار دشوار خواهد بود. علاوه بر تحریمها، ناکارآمدی نظام بانکی، ناترازی بودجه دولت و انحصارهای اقتصادی باعث شدهاند تا بانک مرکزی نتواند به راحتی سیاستهای پولی مؤثر اجرا کند. در واقع، اگر دولت هزینههای اضافی و غیرضروری خود را کاهش ندهد و انحصارات اقتصادی را شکسته نشود، تلاشهای بانک مرکزی برای مهار تورم به نتیجه نخواهد رسید. برای اینکه اقتصاد ایران بتواند از وضعیت فعلی خارج شود، اصلاحات ساختاری عمیق لازم است. این اصلاحات شامل مواردی همچون رفع تحریمها، اصلاح بودجه دولت، مبارزه با انحصارها و نظام بانکی سالم و کارآمد میشود. تمرکز بانک مرکزی و برخی مسئولان بر حذف صفر، در شرایطی که مسائل اصلی اقتصادی حل نشدهاند، میتواند باعث ایجاد سردرگمی و کاهش اعتماد عمومی شود.