این آدرس غلط است‌!(نکته)

دوشنبه هفته جاری آقای مجید انصاری معاون حقوقی رئیس‌جمهور طی سخنانی در دانشکده حقوق دانشگاه تهران با اشاره به ماجرای ماراتن کیش و راهپیمایی چند هزار خانم‌ کشف حجاب کرده که برنامه‌ای از قبل طراحی شده بود، آن را یک «ورزش همگانی»! دانسته و گفته‌اند: «‌حالا اگر در گوشه‌ای از آن هم یک نارسایی دیده شده‌! نباید با آن مقابله بشود»‌(!). درباره اظهارات آقای انصاری، اشاره به چند نکته ضروری به نظر می‌رسد. 
۱- ایشان در توضیح نظر خود می‌فرمایند: «قرار نیست هر کسی بگوید سلیقه من حق است و برداشت من عین دین است و غیر از این هرچه باشد و هرکه باشد باید حذف شود و یا کنار برود‌»! ظاهراً آقای انصاری فراموش کرده‌اند که حجاب یک واجب شرعی و ضرورت قانونی است و نه یک «سلیقه شخصی و گروهی‌»! و از جناب ایشان به عنوان یک روحانی تعجب‌آور است که این ضرورت دینی و اخلاقی را در 
حد و اندازه یک سلیقه، تنزل داده‌اند‌(!)
۲- معاون محترم رئیس‌جمهور می‌فرمایند: «‌در قانون اساسی راهکارهای انعطاف به نفع مردم برای منافع ملی دیده شده. اتفاقاً در جاهایی که بعضاً تصور می‌شود در تقابل با حقوق با دموکراسی و حقوق اکثریت هست، پیش‌بینی‌های قانون اساسی برای گره‌گشایی به نفع ملت و اکثریت بوده‌». آقای انصاری توضیح نداده‌اند که آیا اکثریت مردم و زنان ایران طرفدار کشف حجاب هستند که ایشان عدم برخورد با خانم‌های کشف حجاب‌کننده را «‌به نفع ملت و اکثریت‌»! جامعه تلقی کرده‌اند؟!


۳- ایشان بی‌توجهی و عبور از کشف حجاب در ماراتن کیش را نمونه‌ای از ضرورت توقف اجرای یک قانون اسلامی در شرایط خاص (حکم ثانویه‌) تلقی کرده و این تساهل را برای جلوگیری از اختلافات و حفظ وحدت ضروری دانسته و گفته‌اند: «‌این از اختیاراتی است که احیاناً در شرایط خاص، رهبری می‌‌تواند اتخاذ کند‌». در این باره باید گفت؛ اولاً: به قول خود شما، حکم ثانویه از اختیارات رهبری است و دولت محترم چنین اختیاری نداشته و ندارد. ثانیاً؛ بر اساس کدام شاهد و نمونه و کدام برداشت، مقابله با کشف حجاب را باعث اختلاف می‌دانید؟! کشف حجاب‌کنندگان در مقایسه با جمعیت انبوه و چند‌ده میلیونی ایران که حامی قوانین الهی هستند، یک اقلیت ناچیز به شمار می‌آیند که به تعبیر دقیق حضرت آقا، بسیاری از آنها غفلت‌زده و شمار اندکی نیز مأمورند. آیا روشنگری برای اکثریت غفلت‌زده و مقابله با اندکی کم‌شمار که مأموریت دارند، باعث ایجاد اختلاف در میان مردم است؟! و یا این که نجات غافلان و پیشگیری قانونمند از عوامل وابسته، ضمن آرامش‌بخشی به جامعه بر انسجام، اتحاد و پیوند همگانی می‌افزاید؟
۴- بعد از فتنه ۸۸، جمعی از مدعیان اصلاحات که در پی آن حرکت خیانت‌آمیز، احساس انزوا می‌کردند، شعار «‌آشتی ملی‌»! سردادند. 
رهبر معظم انقلاب در این خصوص فرموده بودند: «ملّت ایران ایستاده‌اند، مجتمع هستند. حالا یک عدّه‌ای یاد گرفته‌اند تعبیرات «آشتی ملّی، آشتی ملّی» [را گفتن]؛ این حرف‌ها به نظر من معنی ندارد، مردم مجتمعند، با هم متّحدند، آنجایی که پای اسلام در میان است، پای ایران در میان است، پای استقلال در میان است، پای ایستادگی در مقابل دشمن در میان است، مردم با همه‌ وجودشان ایستاده‌اند. ممکن است در فلان مسئله‌ سیاسی دو نفر با هم اختلاف نظر داشته باشند [امّا] تأثیری نمی‌گذارد. چرا می‌گویید آشتی؟ مگر قهرند که بیایند با هم آشتی کنند؟ این تعبیرات را روزنامه‌ها پَر و بال می‌دهند، متوجّه نیستند که اشکال ایجاد می‌کند. وقتی شما می‌گویید آشتی، مثل این است که یک قهری وجود دارد،[درحالی‌که] قهری وجود ندارد. بله، مردم ما با آن کسانی که به روز عاشورا اهانت کردند قهرند. ملّت با آنهایی که روز عاشورا، با قساوت، با لودگی، با بی‌حیایی آمدند جوان بسیجی را در خیابان لخت کردند و کتک زدند، قهر است. با اینها آشتی هم نمی‌کنیم.».
۵- معاون محترم رئیس‌جمهور برای اثبات نظر خود به داستان حضرت موسی و ‌هارون علیهما‌السلام که در کلام خدا آمده است اشاره کرده‌اند و این که؛ 
وقتی غیبت حضرت موسی(ع) به درازا کشید، عده‌ای با فریب سامری به گوساله‌پرستی روی آوردند. موسی علیه‌السلام در بازگشت یقه برادرش‌ هارون‌(ع) را که او نیز پیامبر بود گرفت و عتاب کرد که چرا از انحراف آنها جلوگیری نکردی و ‌هارون در پاسخ گفت: بیم آن داشتم که بگویی میان بنی‌اسرائیل تفرقه افکنده‌ای! نگارنده در جایگاهی نیست که این‌گونه مباحث قرآنی را شرح و توضیح بدهد ولی از آنجا که در اسلام، «ظاهر آیات » سندیت دارد به چند نکته اشاره می‌شود. بخوانید!
* جناب ‌هارون‌(ع) هرگز آن انحراف بزرگ را عادی‌سازی نکرد و از آن با صراحت به‌ عنوان «فتنه» یاد کرد: «يَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنتُم بِهِ ... ‌ای قوم شما در فتنه افتاده‌اید‌». ولی آقای انصاری ماراتن کشف حجاب در کیش را نه فقط فتنه نمی‌دانند بلکه با عنوان «سلیقه‌»! از آن یاد می‌کنند و البته آن را پسندیده نیز نمی‌دانند.
* حضرت ‌هارون‌(ع) تاکید می‌فرمایند که این حرکت شما عبور از اصول است و نه فقط یک اختلاف سلیقه یا خطای فردی! «وَإِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمَنُ فَاتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوا أَمْرِي‌... پروردگار شما خدای رحمان است پس از من پیروی کرده و امرم را اطاعت کنید».
* حضرت موسی علیه‌السلام نیز نه فقط جرم و گناه آنها را لاپوشانی نمی‌کنند، بلکه از یک‌سو با عامل اصلی فتنه (سامری‌) به شدت برخورد کرده و می‌فرمایند: «فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَن تَقُولَ لَا مِسَاسَ‌.... 
از میان ما برو که تو در زندگانی دنیا (به مرضی دچار خواهی شد که همه از تو متنفر می‌شوند) و پیوسته می‌گویی کسی به من نزدیک نشود، و در آخرت نیز وعده تو دوزخ است‌». و از سوی دیگر کسانی که به گوساله‌پرستی روی آورده بودند هم به سختی توبیخ می‌شوند. «إِنَّ‌الَّذِينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ‌... بزودی کسانی که گوساله را [به‌پرستش] گرفتند، با خشمی سخت از جانب پروردگارشان، رو‌به‌رو می‌شوند و در زندگی دنیا [نیز] خواری و ذلت به آنان خواهد رسید، و این‌گونه دروغ‌بافان را کیفر می‌دهیم‌».
همان‌گونه که ملاحظه می‌شود، سخنی از تساهل در مقابل گوساله‌پرستی در میان نیست و نستجیر‌بالله در کلام خدا و سیره انبیاء و امامان معصوم علیهم‌السلام هرگز «‌وادادگی‌» به معنا و مفهوم «‌مدارا‌» نبوده است. حسین شریعتمداری