نقش سرای محلات و شورایاری‌ها در مدیریت شهری

محله مکان جغرافیایی یا فضای خاصی است که از طریق آن خانواده به شهرپیوند می‌خورد و از نظر ضوابط و تقسیمات کشوری یکی از مهم‌ترین و اساسی ترین تقسیمات کشوری به‌حساب می‌آید. تعلق خاطربه یک مکان یایک پدیده مادی و معنوی که امروزه ازآن به‌عنوان حس هشتم نیزیاد می‌شودیکی از پارامترهای تاثیرگذار برای حفظ، یادآوری هویت واحیاي محله است، موضوعی که در هیاهو و ازدحام سهمگین زندگی شهری متاثر از اجاره‌نشینی، ترافیک، آلودگی ، متغیرهای جمعیتی و به تبع آن دگرگونی‌های قومی و نژادی و زبانی که با ایجاد تغییر درترکیب ساکنین و صاحبان اصیل محل و درمیان توده های آهن و سیمان و دود به دست فراموشی سپرده شده بود، دست‌اندرکاران امر و شهرداری را برآن واداشته است که با القاي این احساس واحیاي آن طرحی نو بیندازند که درنوع خود قابل تقدیر و تمجیداست.تهران دارای22منطقه،123ناحیه و 354محله است. نگرش حاکم برسرای محلات براصل مدیریت ازپایین به بالا و مطابق با اهداف برنامه ریزی شده شکل گرفته است که می‌توان به آن لقب حکومت محلی داد. جایی که قراراست قاطبه نخبگان محلی در سرنوشت، اداره و حاکمیت محلی ، ارتقاي مولفه‌ها و استانداردهای زندگی ـ تاب‌آوری محله، مشارکت فعال و تاثیرگذارداشته باشند. این فرآیند در صورت برنامه‌ریزی دقیق با توجه ویژه به اسنادبالادستی ـ خروجی آن در شناسایی و پرورش استعدادهای فرهنگی، هنری، ورزشی، گذران اوقات فراغت کودکان نوجوانان و جوانان، حفظ محیط‌زیست شهری، محلی برای رایزنی بزرگسالان وصاحبان اندیشه در امرمدیریت محله، ایجادفضایی توام با ایمنی، امنیت، نشاط و سرخوشی، توسعه امکانات رفاهی خدماتی و بهداشتی، فراهم کردن سازمان‌های خدمات‌رسان به محله نظیر ایستگاه‌های آتش‌نشانی، میادین میوه و تره بار، پارک ها، زمین بازی کودکان و سالن های چندمنظوره ، نمود پیدا کند.آنچه که در چند سال گذشته ازعمر سرای محلات گذشت، به‌صورت ملموس و عینی می‌بایست تاثیرگذاری خودرا بررفتار، کنش وارتقاي سطح فرهنگ شهروندان نشان می‌داد. سرای محلات جدای از نظر مساحت وفضای مناسب و متناسب با کاربری های چندمنظوره، بزرگی، وجود امکانات ورزشی، آموزشی و هنری باید به مرحله ای از پویایی می‌رسید که فراوانی افراد مراجعه کننده،خروجی مراجعین در تولید علم ودانش،شناسایی استعدادها، کارآفرینی ، آموزش‌های مدنی و اجتماعی به‌عنوان یک اصل حايز اهمیت، کاهش آسیب های اجتماعی و غیره- که درآن قابل اندازه گیری باشد، را به‌دست آورد. این فرآیند درصورت پیگیری و عیان شدن، عیاری واقعی از عملکرد مدیریت سرای محلات به‌دست می دهد.اماآنچه که ما در این مدت شاهد آن بودیم ارائه سطح نازلی از آموزش در تمام زمینه های کارآفرینی، ورزشی، هنری و غیره بودیم که با روح و اهداف والای سرای محله درتفاوت فاحشی بود.ضمن احترام به اعضای محترم شورایاری، فرآیند انتخاب و آراي آنان با توجه به جامعه آماری نیازمند بازنگری مجدد است تا از این رهگذر باآراي بالایی که درگرو مشارکت حداکثری شهروندان محله است، بتوانندنماینده تمام جامعه هدف یعنی محله باشند.سرای محلات باوجود همکاری صمیمانه شهرداری و واگذاری این مکان‌ها به گردانندگان سرای محلات نتوانسته است درجذب نخبگان، هنرمندان، ورزشکاران شاخص،خیرین، استادان، پزشکان، مهندسان و اندیشمندان به منظور کمک به هم محله‌ای‌ها موفق باشد. نگاه درآمدزایی به سرای محله آفاتی است که مدیریت محله باآن مواجه و سبب شد که در این مزرعه حاصلخیز، هیچ گندمی نروید! مهم است که بدانیم وظیفه اصلی و رسالت اعضای شورایاری، مدیریت محله و سرای محلات باید،ارائه و اشاعه آموزش اجتماعی، آموزش فرهنگی و آموزش مولفه های شهرنشینی باشد نه چیزی دیگر، چرا که شهرداری با بیشینه صدساله به مقوله شهرسازی، خدمات شهری، عمران، ترافیک، آلودگی هوا، حمل و نقل و... آگاهی و اشراف کامل دارد ودارای استراتژی مشخص و مدون است.ادامه فعالیت سرای محلات با روند کنونی، موفقیتی برای محله درپی ندارد. این موضوع نیازمند یک بازنگری اساسی و اصولی است. به پندارمن سرای محلات باید، محلی برای ایجاد همدلی، آموزش قوانین مدنی و شهرنشینی ، تبادل نظر، رفع کدورت‌های همسایگی، حل اختلاف، ارائه آموزش‌های اجتماعی، ایجادتفاهمنامه تبادل همکاری باآموزش و پرورش و دستگاه های انتظامی، آگاهی‌رسانی به کودکان و نوجوانان، شناسایی آسیب های اجتماعی، امن کردن مکان های بی‌پناه و در یک کلام، تولید فرهنگ و تزریق آن به پیکر اجتماع باشد .