روزنامه بهار
1396/06/22
سلسله مراتب رشد زنان روشن نیست
زنان همیشه در مناصب قدرت، با بزرگترین مشکلات دست و پنجه نرم کرده اند. بارها مورد فشارهای روحی قرار گرفتهاند اما خیلی از همین زنها در تمام مدت به بهترین نحو کار خود را ادامه دادهاند و سر خم نکردهاند و در طوفان مشکلات یکه و تنها ایستادهاند تا جامعه را به این باور برسانند که زن و مرد دوش به دوش هم میتوانند کار کنند زن بودن نشانی از ضعف ندارد. در ادامه به گفت و گو با «آرزو فاطمی» جامعه شناس و رئیس کمیته تشکیلات حزب اعتماد ملی که از جمله یکی از زنان موفق است نشسته ایم.***
R درباره انتخاب خود به عنوان رئیس کمیته تشکیلات حزب اعتماد ملی کمی توضیح دهید؟
متأسفانه در احزاب سیاسی نگرش جنسیتی سلسله مراتبی نسبت به زنان و مردان وجود دارد. البته این موضوع در برخی احزاب پررنگتر است و در برخی احزاب کم رنگتر. در احزاب اصلاح طلب به دلیل مضامین اعتقادی این جریان، مسأله تبعیضهای جنسیتی کم رنگتر است، اما وجود دارد. احزاب اصلاح طلب نگاه روشنتری نسبت به حضور و افزایش مشارکت سیاسی زنان دارند، اما با یک بررسی و واکاوی جدی متوجه میشویم که اکثرا زنان در این احزاب به کمیتهها و بخشهای مشخصی مانند کمیته بانوان جذب میشوند. گویی تعریف و قرارداد شده که خانمها حتما در این قالب قرار بگیرند و این باور برای همه درونی شده است، و قابل تصور نیست که مثلا خانمی میتواند در حوزه تشکیلات و یا سیاسی یا آموزش نقش آفرینی کند؛ و یا حتی یک خانم میتواند در حزبی دبیرکل باشد و در نقش رهبری آن حزب قرار گیرد. اینها برای ما متصور نیست چون قاعدهای از پیش تعیین شده و نانوشته در ذهن ما وجود دارد که این کلیشهها را حفظ میکند. و به همین دلیل به نظر من احزاب ایران هنوز نتوانستهاند به خوبی از ظرفیت زنان استفاده کنند.
R دلایل انتخاب خود از طرف حزب را توضیح میدهید؟
حزب اعتماد ملی از احزاب ریشه دار ایران و جزو چند حزب اول و تاثیرگذار کشور است. این جایگاه هم به لحاظ کیفیت فعالیت و عملکرد و هم به لحاظ کمیت و گستره فعالیت است، در واقع ما در این حزب در بخشهای مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصاد و سیاست فعالیت داریم و همچنین شاهد حضور اقشار مختلف مردم از همه شهرها در این حزب هستیم. یکی از مهمترین بخشهای این حزب، کمیته تشکیلات است و سپردن چنین جایگاهی به یک زن جوان، محل بررسی و تأمل زیادی است. اولین دلیل انتخاب من بهعنوان مسئول کمیته تشکیلات به مرام حزب اعتمادملی باز میگردد؛ «توجه ویژه به حمایت از حضور اجتماعی و سیاسی و اقتصادی زنان» به صراحت در مرامنامه این حزب مطرح شده است. همچنین جریان تپنده و پویای همه جریانهای سیاسی جوانان هستند، اما متأسفانه در اغلب موارد این جوانان تنها در هنگام انجام وظیفه مورد توجه قرار گرفتهاند و هنگامه سپردن نقشهای مهم نادیده گرفته میشوند. ما جوانان حزب اعتمادملی در طول سال هایی که گذشت، هیچگاه احساس نکردیم که به دلیل جوانی در موقعیت فرودست هستیم و نادیده گرفته میشویم. وقتی کار را به صورت جدی با دکتر منتجب نیا شروع کردیم دیدیم که ایشان به حضور جوانان بسیار معتقد هستند. وقتی میگوییم کسی در مجموعه سیاسی به حضور جوانان معتقد است این مسأله در تصمیم گیریها و نقشها و جایگاه هایی که به جوانان سپرده میشود خودش را نشان میدهد. حاج آقای منتجب نیا در طول این سالها با انتصابهایی که طبق اختیارات قانونی خود در حزب داشتند پایبندی خود را به جوانگرایی به خوبی اثبات کردند. و البته نمیخواهم جوانگرایی را به دو نفر یعنی دبیر کل و قائم مقام محترم حزب محدود کنم؛ واقعا افرادی که در اعتماد ملی جزو تصمیم سازان هستند، مانند اعضای شورا مرکزی همگی روی جوانگرایی اتفاق نظر دارند. در ارتباط با و ضعیت زنان هم یک خاطره بگویم که در کنگره سال 87 دبیر کل حزب خطاب به رأی دهندگان گفتند توصیهای به رای دادن به هیچ کس نمیکنم به جز اقلیتهای قومی و مذهبی و خانم ها، خواهش میکنم که در رای دادن خود این دو گروه را نادیده نگیرید. خوب ما به فراخور فعالیت در این سالها با گروهها و تشکلهای مختلفی مرتبط بودیم و مشاهدات متعددی داریم، تبعیض را در خیلی از مجامع دیدیم که اما در اعتماد ملی هیچ وقت شاهد تبعیض جنسیتی نبودیم و این جزو موضوعاتی بود که باعث شد حتی یک روز از زندگی من بعد از سال 85 بدون حزب اعتماد ملی نگذرد.
R درباره موانع حضور زنان و جوانان در سطوح بالای مدیریتی کشور کمی توضیح میدهید؟
برخی از موانع در ردههای تصمیم ساز و تصمیم گیر کشوری مبهم هستند. اینکه رئیس جمهور بگوید که من وزیر زن انتخاب کردم ولی نشد، یعنی اینکه هیچ اطلاعات واضح و روشنی در این مورد ارائه داده نمیشود و اوضاع مبهم است. از طرف دیگر سلسله مراتب رشد زنان برای رسیدن به مقاطع بالاتر و مدیریتی گاها روشن نیست و علی رغم اینکه افرادی مرحله به مرحله کارآموزی میکنند، رشد میکنند و آماده اثرگذاری بر ساختمان قدرت میشوند، یکهو سر بزنگاه افرادی دیگر سر میرسند که در عین بی عدالتی بر اساس روابط بر صندلی قدرت در بخشهای مختلف مینشینند، این موضوع میتواند یکی از موانع حضور زنان در جایگاه مدیریتی باشد، اینکه در دراز مدت افراد برای حضور در احزاب و نهادهای مدنی با ناامیدی روبه رو میشوند و در دراز مدت با فقدان نیرویتربیت شده و آماده مدیریت روبهرو میشویم. میدانیم که اقتصاد نقش مهمی در دستیابی و رشد دارد و زنان ما هنوز در بعد اشتغال و کسب اقتصادی نتوانستهاند وضعیت متناسب با تعداد تحصیل کردههای زن داشته باشند. وقتی زنان هنوز نتوانستهاند که از این مرحله عبور کنند نمیتوانند به دغدغههای دیگرشان برسند و این میتواند یکی از مشکلات مهم دیگر باشد. مسأله مهم و اساسی که وجود دارد نگرش جنسیتی است؛ بهطوری که در احزاب و گروههای سیاسی یک حدی را برای زنان درنظر میگیرند که حد نهایی است. در نظام سیاسی ایران بالاترین حدی که در نظر گرفته میشود حد ورود به هیأت دولت در قالب معاون رئیس جمهور یا وزیر است. هنوز کشور ما رجال سیاسی را برای مردان تفسیر میکند. حتی حد وزیر شدن را هم هنوز به آن هم دست نیافتهایم و چشمانداز آرمانی زنان در هیأت دولت شده است، با اینکه زنان شایسته بسیاری برای وزیر شدن داریم. باور نداریم که زنان میتوانند در حد بالاتری قرار بگیرند و این قانون نانوشته تبعیض آمیزی است که باعث میشود حتی خود زنان سودای بالاتر رفتن از این حد را نداشته باشند و اگر هم بخواهند بروند با مشکلات عجیب و سختی مواجه باشند. نگرش جنسیتی یک مسأله فرهنگی جدی است که در لابه لای فرهنگ ما وجود دارد و عامل جدی در عدم رشد زنان در عرصههای مدیریتی کشور است. من از اعضای حزب اعتماد ملی تشکر میکنم اما این تشکر من را شخصی ندانید. این را به این خاطر انجام میدهم که بدانیم جامعه زنان قدردان تلاشهای کوچک و بزرگ بخشهای مختلف هستند. در تاریخ میماند که هر مجموعهای چطور با بدنه زنان خودش برخورد کرده است. افتخار میکنم که در حزب اعتماد ملی و در مجموعهای هستم که تلاشهای اعضایش را تحت الشعاع جنسیت و سن آنها قرار نداده است. ویژگی که موجب شد همواره استمرار فعالیت داشته باشم.
سایر اخبار این روزنامه