ضیاءمصباح

اگر بشود چه می‌شود. .؟!
Andreas Klaus Reinhold SCHLEIcher*
آلمانی از طرف OECD (سازمان همکاری اقتصادی و توسعه)که معاونت این سازمان را عهده‌دار می‌باشد پس از بررسی‌های همه جانبه و عمیق در جوامع مختلف با توانمندی های
متفاوت به این نتیجه رسیده است که :


رابطه بسیار شدیدی بین پولی که کشورها از منابع طبیعی خود به دست می‌‌آورند و خلاقیت، دانش و مهارت‌هایی که جوانان آن کشور از آن برخوردارند، وجود دارد.
به عنوان مثال جوانان کشورهای فنلاند، کره جنوبی و ژاپن با بهره‌ی ناچیزی که مملکت آنان از منابع طبیعی دارد، دارای خلاقیت، بهره‌ هوشی و پویایی بیشتری نسبت به جوانان قطر، عربستان و کویت می‌باشند و توصیه می‌کند، اگر واقعاً می‌‌خواهید بدانید که در قرن حاضر چه باید کرد که ثروت‌ها و نیروی اجتماعی به جای تصور کاذب اتکا به منابع طبیعی، ملاک پیشرفت باشد، بایستی اتکاء به استخراج و صادرات منابع طبیعی و واردات بی رویه، روز به روز کاهش یابد .
عموم مردم باید بدانند که کشور با داشتن دانش و مهارت به پیش می‌رود و این موضوع با کیفیت تحصیلات و سیستم آموزشی مرتبط بوده و مهارت و توانایی جوانان شانس آنان را رقم می‌زند. بنابراین لازم است فرهنگ و سیستم آموزشی کاملی را بر این مبنا
بنا نهند.
کشورهایی که بیشترین تعداد کمپانی‌ها را دارند، چین- هنگ‌کنگ – تایوان- هند- کره‌ و سنگاپور هستند و هیچ کدام از منابع طبیعی برای پیشبرد اهداف خود
بهره‌ نمی‌برند.
انگیزه در این کشورها تنها راه معقولی است که مسیر خود را از طریق فراهم نمودن دانش و مهارت برای افراد بیشتری به منظور رقابت، همکاری و ارتباط می‌پیماید و پیشرفت کشور را فراهم می‌کند.
در اقتصاد قرن حاضر دانش و مهارت تبدیل به پول رایج شده و بانک مرکزی که پول را چاپ کند وجود ندارد و هر کس مجبور است که خود تصمیم‌ بگیرد که چه قدر پول چاپ خواهد کرد!
البته داشتن نفت و گاز خوب است و فرصت‌های شغلی ایجاد می‌کند، اما در درازمدت جامعه را ضعیف می‌سازد مگر اینکه برای ایجاد فرهنگ یادگیری از این سرمایه‌ها استفاده شود.
یقیناً براساس این مطالعات، چیزی که مردمان کشورها را به جلو می‌برد و باعث پیشرفت آنها می‌شود چیزهایی است که خودشان آنان را ساخته‌اند، کشورهایی که از داشتن معادن زیرزمینی و حتی جنگل‌ها محروم‌اند و امروز فرهنگ تقویت مهارت‌هایشان را توسعه داده‌اند، حرف اول را در اقتصاد جهانی می‌زنند؛ چیزی که با ارزش‌ترین و مهم‌ترین منبع پویایی جوامع می‌باشد و. ..
با این توضیح، وزارت علوم - تحقیقات و فناوری، کلیه‌ موسسات آموزشی و تحقیقاتی که بحمدالله کم هم نیستند،
با نیروی انسانی کلانی که در اختیار دارند و فرصت‌های بیشماری که به راحتی در هر لحظه از بین می‌رود و اینگونه تحقیقات و مطالعات و مجموعه‌ مطالب (ترجمه شده یا نشده) به رویت‌شان می‌رسد و از این ایده‌ها‌ی نو و مترقی مطلع‌اند، ضروری است همت کرده و در همین شرایط در جهت پیشرفت کشور بکوشند.
بر مبنای آنچه که آمد، سیستم آموزشی و علمی کشور به بنیادی دیگر نیاز دارد و باید به دولت تدبیر و امید توصیه کنند که در این مسیر برنامه‌ریزی انجام دهد... و باور کنند که ابتکار و خلاقیت در نبود منابع زیرزمینی حاصل می‌شود.
آیا می‌توان به جای استخراج آنچه که به‌عنوان معدن در زیرزمین وجود دارد، ذهن و اندیشه ایرانیان را به سوی کشف استعداد، انرژی و ذکاوت جوانان بدون توجه به جنسیت آنان، از طریق علم و دانش و تحقیقات اصولی، آن هم با ایجاد انگیزه، خلاقیت، اندیشه و تولید فکر هدایت کرد و بخشی از درآمدهای ناشی از منابع طبیعی را صرف این مطالعات کرد.
این مطلب در ارتباط با نظریاتی که در مورد اختصاص بخشی از بودجه‌های کشور به امور پژوهشی و علمی در گذشته‌های نه‌چندان دور بیان شد و بشدت مورد انتقاد قرار گرفت و نهایتا فراموش شد تهیه گردید،
تا اندیشمندان وطن بر ضرورت توجه مجدد به آن در شرایطی که مسائل بسیاری در شرایط فعلی، جامعه با آن مواجه می‌باشد تاکید نمایند - طبعا ضرورت ایجاد زمینه آرامش و آسایش مردم کشورها عامل اصلی در این مسیر به شمار می‌رود و افکار و شعارهای امثال آقای ترامپ نباید مانعی در رسیدن به اینگونه اهداف شمرده شود...
و این مهم در دولت روحانی و در پی توافق برجام و تکیه بر مذاکره به ثبوت رسید و قطعا دولت عاقل و با تدبیر فعلی در دور دوم بعداز انتخابات اردیبهشت ماه با حمایت اصولی همه متولیان بر آن تاکید خواهد داشت.
* Andreas Schleicher (1964)
معاون و مسئول برنامهOECO برای ارزیابی
دانش آموزان بین المللی و مشاور ویژه و رئیس بخش تجزیه و تحلیل واحد آموزش این سازمان - فارغ التحصیل فیزیک از دانشگاه‌ها‌مبورگ1988 - ریاضی و آمار از استرالیا 1992- ساکن فرانسه