ژست ستایش نقد را باور کنیم یا فحاشی به منتقدان را؟!

سرویس سیاسی-
روزنامه ایران دیروز در یادداشتی درباره بخشی از سخنان اخیر رئیس‌جمهور در دانشگاه تهران که مربوط به ضرورت نقد در جامعه و دانشگاه بود، نوشت: «جامعه‌ای که درهای نقد را به روی خود ببندد، جامعه‌ای است که امیدی به اصلاح در آن نمی‌رود و باید منتظر مرگ بخش‌های مسدود شده در آن بود. بیراه نیست که گفته می‌شود جامعه با نقد حیات پیدا می‌کند.»
در بخش دیگری از این یادداشت آمده است:«از منظر الهی هم فرض بر این است که لازمه و مقدمه  انتخاب احسن، طرح دیدگاه‌های مختلف و مقایسه و ارزیابی آنها و در نهایت برگزیدن بهترین آنهاست. یعنی جایی که نقد و بررسی وجود نداشته باشد، انتخاب مناسب هم انجام نخواهد گرفت.»
ایران همچنین نوشت: «جامعه‌ای که در آن نقد راهی نداشته باشد، با انباشت عیب‌ها و کاستی‌ها روبه‌رو می‌شود... اگر نگاه به دانشگاه به‌گونه‌ای باشد که در آن پرسشگری و نقادی فاکتور گرفته شده باشد، اساسا آنجا دیگر دانشگاه نیست چون نمی‌تواند در مسیر توسعه کمکی بکند... بستن راه نقد در حقیقت مسدود کردن مسیر توسعه کشور است.»


حامیان دولت آنچنان از ضرورت نقد می‌نویسند که گویی دولت روحانی حلقه گل دور گردن منتقدانش انداخته و به آنها مدال افتخار داده است! نه تنها رئیس‌جمهور بارها با القاب ناپسند و ناروا در جاده یکطرفه منتقدان را زیر گرفته بلکه برخوردهایی نظیر گرفتن میکروفون خبرنگار توسط وزیر راه و مواجهه ناشایست وزیر بهداشت با خبرنگاران از جمله موارد پایبندی دولتمردان به شعار آزادی بیان و نقد است. از این رو  باید پرسید ژست ستایش نقد را از دولت و حامیانش باید باور کنیم یا فحاشی آنان به منتقدان را؟!طوری سخن می‌گویند که همه چیز گل و بلبل است!
روزنامه آرمان در یادداشتی نوشت:«بهترین توصیفی که از سخنرانی‌های آقای رئیس‌جمهور در دانشگاه تهران می‌توان ارائه کرد، آن است که بگویم سخنرانی‌های او با «جزر و مدهای سیاسی»، «قبض و بسط‌های سیاسی» یا «پستی و بلندی‌های سیاسی» همراه است. بسیاری شاید از این همه حرکت پاندولی آقای روحانی شگفت زده شده باشند. نه به حرف‌های دیروزش در دانشگاه تهران و نه به مصاحبه زند‌ه‌اش در تلویزیون حدود دو ماه گذشته که بیش از یک ساعت، تنها گفت‌وگو کرد؛ اما یک کلام حرف درباره رای 24 میلیونی و مطالبات آنان نزد! به راستی چه تفسیری می‌توان از این همه پستی و بلندی سیاسی روحانی داشت؟».
در ادامه این یادداشت آمده است:«او گاه به‌گونه‌ای سخن می‌گوید که همه چیز گل و بلبل است و ما اساسا هیچ مشکلی نداریم! مشکلاتی هم اگر بود درصدد چاره‌سازی آنها برآمده‌ایم، پیشرفت‌هایی نیز داشته‌ایم و به حول قوه الهی سایر مشکلات نیز تا پایان سال جاری اگر نه حداکثر اواخر بهارسال آینده مرتفع خواهد شد! شاید این شیوه برخورد از دید دکتر روحانی، نزدیکان و مشاورانش روش درستی باشد که همان «اعتدال و میانه‌روی» است. اما برخلاف تصور آقای روحانی و مشاورانش، این‌گونه جزر و مدهای سیاسی سبب می‌شود که در حقیقت او «از این طرف رانده و از آن‌طرف مانده شود».
کارشناسان معتقدند که دولت بعد از 4 سال وعده دادن،هنوز نتوانسته گرهی از کار فرو بسته اقتصاد باز کند و تنها و تنها در حوزه حرف موفقیت‌های چشمگیری به‌دست آورده است.
تجربه نشان داده که هرگاه در کار دولت و امور مهم کشور،مشکلات جدی‌تر از قبل می‌شود و دولت هم راه به جایی ندارد،شخص رئیس‌جمهور وارد میدان می‌شود و با طرح یکی دو حاشیه مهم و جنجالی، موجی در کشور و در رسانه‌های حامی خود و بالتبع در بخشی از افکار عمومی راه می‌اندازد تا حواس‌ها از مسائل اصلی دور بماند! این راهی است که آقای روحانی، شخصا بارها پیموده‌اند و کم کم اهل فن را به این یقین رسانده‌اند که اوجگیری سرو صداها و حاشیه‌ها، دلیلی بر بن‌بست و بحرانی جدی در برخی حوزه‌هاست. تجربه‌هایی مثل تقابل آشکار و معمولا بلافاصله با برخی فرمایشات رهبری،بحث عجیب و بی‌مبنای درس مذاکره گرفتن از عاشورای حسینی، بحث خلاف مبانی به زور نبردن مردم به بهشت و چندین و چند نمونه دیگر،همگی در زمان‌هایی خاص و در روزگاری که مردم به شدت نیاز به فهمیدن حقایق و آگاهی از امور داشتند بیان شده است.تقلای زنجیره‌ای برای دستاوردتراشی!
روزنامه زنجیره‌ای بهار در سرمقاله دیروز خود با عنوان «خبری ناگوار برای کاسبان تحریم» در ادامه تقلای این روزهای زنجیره‌ای‌ها و حامیان برجام در دستاورد‌تراشی برای خسارت محض برجام نوشت:«با حضور دونالد ‌ترامپ در کاخ سفید و تغییر رویکرد دولت ایالات متحده در موضوع برجام شاهد آن هستیم که دلواپسان وطنی بی‌توجه به الفبای منافع ملی مشغول موج‌سواری رسانه‌ای شده‌اند و در‌تریبون‌های گسترده در اختیارشان و همچنین خبرها و برنامه‌های صداوسیما وضعیت موجود را به‌گونه‌ای جلوه می‌دهند که گویی هیچ منفعتی از برجام نصیب ایران نشده است و بر‌هم زدن توافق هسته‌ای از سوی آمریکا با حمایت جامعه جهانی هم مواجه خواهد شد. با نگاهی به واقعیت‌های صحنه به سادگی می‌توان متوجه شد که ماجرا دقیقا برعکس است. اگر منافع ایران از اجرای برجام بیشتر از طرف‌های دیگر نبوده باشد قطعا کمتر هم نیست».
این روزنامه در ادامه باز هم فروش نفت و پرونده پی‌ام‌دی را به عنوان دستاورد برجام برشمرد و نوشت:«آنان که این روزها برای ضربه وارد آوردن به دولت روحانی شادمان از اقدامات‌ ترامپ هستند و سعی دارند که این دستاورد مهم توافق اتمی را از اذهان عمومی بزدایند خوب است یکبار به معنای مختومه شدن پرونده PMD بیندیشند.... چه بخواهیم و چه خیر اقتصاد ایران وابسته به فروش نفت است. معنای تحریم فروش نفت که کشور با آن در سال‌های گذشته درگیر بود به معنای از هم پاشیدگی اقتصاد ملی است... بیاییم تصور کنیم که اگر برجام نبود و این دسته از تحریم‌ها ادامه داشت اقتصاد کشور چه وضعیتی داشت؟»
در این باره که روزنامه‌های زنجیره‌ای حامی دولت تا دیروز مردم را به آفتاب تابان و ابر بهاران و سیب و گلابی باغ برجام وعده می‌دادند و امروز از سر استیصال دستاوردی جز فروش نفت برنمی‌شمرند گفتنی‌ها گفته شده اما موضوع قابل تامل و البته تلخ ماجرا آنجاست که این دو دستاورد ادعایی از میان صدها وعده داده شده هم خالی از‌اشکال نیست چرا که به رغم اینکه پیش از این آمانو بسته شدن پرونده PMD را اعلام کرده بود، اما به دلیل عدم دقت در نگارش برجام اکنون آژانس و طرف غربی بند T برجام را دستمایه‌ای برای ابهام آفرینی و بهانه‌ای برای بازرسی از سایت‌های نظامی قرار داده است و درباره فروش نفت نیز باید گفت که رئیس‌جمهور روحانی به رغم اینکه اعلام می‌کرد که حامی جدی صادرات غیرنفتی و بخش خصوصی است و حتی در روزهای پیش از انتخابش هم، مدام کتابچه بهبود مستمر فضای کسب و کار را به رخ می‌کشید، اکنون که نتوانسته این انتظار فعالان اقتصادی را برطرف کند در حالی بازگرداندن اقتصاد ایران به خام فروشی نفت را جزو دستاوردهای برجام قلمداد می‌کنند که متاسفانه بدهی ۷۰۰ هزار میلیارد تومان دولت در شرایطی که درآمد نفتی کشور ۷۰ هزار میلیارد تومان بوده است نشان می‌دهد که دولتی‌ها به اندازه ۱۰ سال درآمد نفت را پیش‌خور کرده و یا به عبارت دیگر به ازای هر خانواده چهار نفری ۳۵ میلیون تومان بدهی به بار آورده‌اند. فکر می‌کردیم برجام صنعت خودرو را تغییر دهد ولی نشد!
روزنامه قانون در گزارشی به صنعت خودرو پرداخت و نوشت:«روز گذشته «ولي ملكي» نماينده مردم مشكين‌شهر در مجلس شوراي اسلامي در گفت‌وگو با خانه ملت درباره شركت‌هاي خودروسازي گفت: «خودروسازان بايد تاوان بدعهدي‌هاي خود را بدهند و پايان خلف‌وعده خودروسازان داخلي در تحويل خودرو تنها از طريق رقابتي‌شدن توليد امكان پذير است». از اين قبيل مصاحبه‌ها درباره خودرو بسيار شنيده‌‌ايم ولي تا به امروز تغييري در اين بازار مصرفي كشور نديده‌ايم. متاسفانه انحصار بازار خودرو در كشور تا به‌امروز نه تنها به توليد آن كمكي نكرد بلكه در سال‌هاي گذشته شاهد بوديم كه شركت‌هاي خودروسازي زيانده نيز شدند.
در ادامه این گزارش آمده است :«دلخوشي به انحصار بازار، خودروسازان را با چتر دفاعي از طرف دولت مواجه كرده كه انگيزه براي ارتقاي سطح كيفي توليدات را در ريشه خشكانده‌است. پس از برجام خبر‌هاي خوبي از مسئولان شنيده‌شد كه نشان از همكاري خودروسازان داخلي با برند‌هاي خارجي داشت. اين خبر اميدواري را در دل مصرف‌كنندگان به‌وجود آورد كه شايد در آينده خودرويي با استاندارد بين‌المللي و قيمت منصفانه در كشور توليد شود اما احتمال اين تغيير در بازار خودرو نيز تا به امروز به واقعيت نزديك نشده‌است و گويا پاشنه خودرو به همان روال گذشته مي‌چرخد».کلی گویی یک به اصطلاح هنرمند!
فاطمه معتمد آریا بازیگر سینما در گفت‌و‌گویی با روزنامه شرق اظهار داشت:«حدومرز را فقط براي «ابتذال» قائلم، نه براي «تفكر». «تفكر» چيزي نيست که بخواهيد برايش حدومرز قائل شويد».
وی ادامه داده است:«اصلا فرهنگ و هنر جای تفکر و اندیشه است و اگر قرار باشد محدودیتی باشد، باید شامل بی‌خردی و استفاده سطحی از هنر باشد که متأسفانه و در بسیاری از موارد این ممیزی‌ها متوجه هنر متفکر و خلاق بوده است».
در این زمینه باید گفت معتمد آریا از سویی برای ابتذال حد و مرز قائل است ولی تعریفی از آن ارائه نمی‌دهد از سوی دیگر نیز معتقد است برای فرهنگ و هنر نمی‌توان محدودیتی قائل شد و در عین حال نیز به آن تبصره می‌زند و می‌گوید باید برای بی‌خردی و استفاده سطحی از هنر محدودیت اعمال شود.
کلی گویی از ویژگی به ظاهر هنرمندان روشنفکر نما است ، آنان از سویی می‌خواهند خود را از ابتذال مبری کنند و از سوی دیگر آزادی خواه نشان دهند، این به ظاهر هنرمندان هر چه که خود انجام دهند را هنر متفکر و خلاق می‌نامند و آنچه باب طبعشان نباشد به شدید‌ترین وجه ممکن می‌کوبند و کافی است هنرمندی حرفی بگوید و نظری خلاف آنان داشته باشد تا با استفاده از رانت و امپراطوری که در سینما دارند او را از هستی ساقط کنند.کنایه به حاشیه سازی رئیس‌جمهور
روزنامه بهار در مطلبی با تیتر کنایه آمیز «از حرف تا عمل» به اظهارات رئیس‌جمهور در مراسم آغاز سال تحصیلی واکنش نشان داد و با طرح این پرسش که «آیا شان رئیس‌جمهور تنها ظاهر شدن در نقش منتقد است؟» نوشت:«چرا فاصله بین بیان تا عملی کردن حرف‌های زیبای مقامات دولتی درباره موضوعاتی همچون آزادی‌های سیاسی، حقوق شهروندی، فضای باز رسانه‌ای و... اینقدر زیاد است؟ آیا گذشت بیش از چهار سال از تکیه زدن اعتدالیون بر کرسی‌های قوه مجریه کافی نیست تا این فاصله کاهش پیدا کند؟».کاری نمی‌شود کرد!
روزنامه شرق به سؤال نمایندگان از وزیر کار و کارت زد مجلس به وی پرداخته و نوشت:«اگر ده‌ها کارت زرد به هر شخص که در رأس وزارت کار قرار گیرد، داده شود یا بارها وزیر کار استیضاح و معزول شود، کارساز نیست. شرایط کار در کشور به گونه‌ای است که وزیر کار قادر نیست روابط حاکم بین نیروی کار و کارفرما و اتباع بیگانه را کنترل کند. خشت ورود اتباع بیگانه به کشور از زمان رژیم سابق کج گذاشته شد».
در ادامه این یادداشت آمده است:« بیش از ٥٠ سال است که نیروی کار افغان در ایران در بخش ساختمان و کشاورزی حرف اول را می‌‌زند و اتفاقا قوانین سختگیرانه‌ای هم از تصویب نمایندگان ادوار مختلف مجلس گذشته است؛ اما چرا در ٥٠ سال گذشته نتوانسته‌ایم قانون که نه، حداقل رویه مناسبی در ورود و خروج کارگران افغان و نحوه به‌کارگیری آنان داشته باشیم. می‌توان صورت‌مسئله را پاک کرد؛ اما واقعیت حضور کارگران افغان را نمی‌توان فراموش کرد».
نویسنده در ادامه نتیجه گرفته است:«وزیر کار به باور من باید به جای کارت زرد و قرمز و استیضاح، اصل آزادی اراده در تنظیم قراردادها را نصب‌العین کند و قواعد آمره حاکم بر روابط کار و کارگر که برگرفته از نگاه ویژه‌ای که در اوايل انقلاب ضد کارفرما و صاحب مشاغل حاکم بود را کنار بگذارند.»