دهن کجی به میراث میبد

آفتاب یزد – گروه اجتماعی: شهر میبد بیش از ۷۰۰۰سال قدمت دارد و در لیست قدیمی‌ترین شهرهای دنیا جا گرفته است. میبد اولین شهری بود که به ثبت ملی رسید و سبقه ثبتی آن بیش از شهر یزد است. از نظر تاریخی هم غنی‌تر از یزد به حساب می‌آید زیرا قدیمی‌ترین قلعه خشتی جهان در میبد واقع شده و سازه‌ها و شارستان‌هایی که در اطراف آن وجود دارد، عمدتا به همان دوران قلعه برمی‌گردد، ولی ساختارهای شهری میبد در دوره‌های بعدی ساخته شد. بیراه نیست اگر بگوییم؛ میبد مجموعه‌ بسیار نفیس و ارزشمندی در دل کویر است. اما این روزها تخریب و ساخت و سازهای غیرقانونی آثار تاریخی میبد را تهدید می‌کند.
فاطمی، مشاور سابق گردشگری مدیرکل میراث فرهنگی یزد، درباره تخریب‌هایی که در میبد صورت گرفته، به آفتاب یزد می‌گوید: «متاسفانه در میبد شناختی از ارزش آن وجود ندارد و این امر باعث بی‌توجهی به بناهای موجود در شهر شده و متاسفانه تخریب‌ها در این شهر گسترش پیدا کرده است.»

قلدری‌ها آشکار و شتاب‌های پنهانی


عبدالعظیم پویا، پژوهشگر و فعال میراث فرهنگی نیز در گفتگو با آفتاب یزد با اظهار تاسف از تخریب‌هایی که میبد را تهدید می‌کند، به آفتاب‌یزد می‌گوید: «روزی که ناگهان، موشک‌های طالبان در افغانستان، تندیس‌های باستانی «بامیان» را نشانه رفتند و آن کشور همسایه را به شیب کژ روی‌ها انداختند، بهتی برانگیخت و روندی آغاز شد که؛ توطئه، نادانی، پشتوانه مالی، سلاح ویرانگر و مظلومیت فرهنگ، کلید واژه‌های آن بودند و باز روزی که داعشیان در یورش‌های شتاب زده و ضد بشری خود، آثار چند هزارساله شهر باستانی «پالمیرا» در سوریه را ویران کردند، همان واژه‌ها و همان نیروها، نمود آشکار داشتند؛ یعنی نادانی، توطئه، پول ها، ابزار ویرانگر و مظلومیت فرهنگ. با نگاهی به رخدادهای سال‌های اخیر عراق و کشتار مردم و ویرانی اماکن تاریخی و غارت موزه‌های شهرها، همان عوامل، قابل تشخیص است. وجه مشترک همه موارد یاد شده، از یک‌سو (خشونت و ویرانگری) و از سوی دیگر (مظلومیت فرهنگ) است.»
وی با اشاره به این که فرهنگ و دارایی‌های فرهنگی در میان مردم با اینکه مربوط به همگان و یک ثروت عمومی و همگانی است، می‌افزاید: «معمولا در هنگامه‌ها و آغاز این معرکه‌ها دارایی‌های فرهنگی مظلوم و بی‌یاور می‌ماند، چرا که ویژگی بارز تجاوز به عرصه‌های تاریخی و فرهنگی، تبانی و دورویی و به کارگیری ابزارهای مخرب «تیغ هندی» و عناصر بی‌خرد «زنگی مست» در روندی شتابناک است. چنان شتابی که همه را از جمله دوستداران شهر و اهل فرهنگ و حتی دستگاه‌های اداری و قضایی و پلیس هم مجال و توان چندانی برای بازدارندگی این خشونت‌ها ندارد. به عنوان نمونه، تخریبی که چند سال پیش در محوطه تاریخی «مازاری» رخ داد. با چنان خشونتی همراه بود که ظرف دو ساعت با تیغ لودرهای سنگین، آن کارخانه چندکاره و کم‌نظیر و یادگار صنایع سنتی و معماری ویژه در کنار دژ تاریخی مهرجرد به زمینی مسطح بدل کرد و بعدها موارد دیگر در محلات دیگر این شهرپرآوازه تاریخی در فیروزآباد و محمود آباد و «خانقاه» صورت گرفت.»
به گفته این پژوهشگر و فعال میراث فرهنگی؛ «هر چند که در «بابُک» فیروزآباد و بافت ارزشمند خانقاه تمهیداتی انجام شد، اما آن اقدامات ویرانگر با همان شتاب و خشونت‌های معمول و بدون توجه به حریم این آثار و پیامدهای زیانبار آن برای شهر تاریخی میبد همچنان ادامه دارد.»
پویا تاکید می‌کند: «آخرین و تازه‌ترین مورد این تجاوز و تخریب‌ها که بدون هیچ ضرورت و نیاز و هیچ اعلام قبلی، شبانه و با شتابی خاص در ساعات سکوت و آرامش شهر یعنی۲تا ۵‌بامداد در اطراف مسجد بارجین صورت گرفت نمونه بارزی از دهن کجی این عناصر مخرب به ضوابط قانونی در بافت‌های تاریخی شهری است که عنوان افتخارآمیز نخستین شهر ثبت شده در فهرست آثار ملی ایران را دارد. این در حالی است که چند هزار متر زمین بلا مصرف در پیرامون آن وجود داشته که هر گونه توجیه تخریب را منتفی می‌سازد. گفتنی است تجاوز به محوطه‌های تاریخی و مذهبی که مردم با آنها انس و الفت دیرینه دارند، کار آسانی نیست. اگر قرار بود این ویرانگران تنها گوشه‌ای از این آثار را به دست خود تخریب کنند، موانع قانونی، اجتماعی و روانی چندی آنان را باز می‌داشت؛ به همین دلیل این کژ رفتاری‌ها اصولا در فرصت‌های غیرمتعارف یعنی ایام تعطیل و دور از چشم مسئولان قانونی و در موقعیت‌های هیجانی و جو عوامی گری و معمولا با سرعت‌های غیرمتعارف انجام می‌دهند. بنابراین اقدامات تخریبی آنان، از همان آغاز، ماهیت غیرقانونی و مجرمانه دارد و آنان با علم به این خلافکاری‌ها معمولا از عناصر ناآگاه و بی‌خبر (رانندگان تراکتور و بیل مکانیکی و کامیون و...) و پاره‌ای لمپن‌های همیشه حاضر سوء استفاده می‌کنند و امید و وعده‌هایی نیز انگیزه این خلافکاری‌ها می‌شود.»

درآمدهای هنگفت و تغییرات سریع
وی گفت: «با اندکی تامل در پیامدهای این تهاجم‌های ناگهانی می‌توان دریافت که نکته ناگفته و اعلام نشده این رخدادهای فرهنگ‌ستیز، نیت ناپاک تصرف و دخالت‌های بعدی در حوزه‌های تخریب شده است که نشانه‌های آن را آشکارا دیده‌ایم. پویا به قول عمان سامانی می‌گوید: «من از مفصل این نکته مجملی گفتم/ تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل.»
پژوهشگر و فعال میراث فرهنگی می‌افزاید:‌ «از نگاهی دیگر باید گفت؛ پیامد تمام مواردی که با قلدری و شتاب پنهانی صورت گرفته است، علاوه بر دهن کجی به موازین قانونی و حرمت‌های اجتماعی، متاسفانه منشاء مواردی از گفتگوها و مناقشه‌های ناخواسته در میان شهروندان شده و نهایتا ضربه سنگینی به انسجام اجتماعی در شهر و اعتبار و آبروی شهروندان یک شهر تاریخی و فرهنگی وارد کرده است.»
پویا با بیان این که با دریغ و اندوه باید گفت که تکرار این گونه رفتارهای غیر مدنی که اخبار آن امروزه سریعا در رسانه‌ها فراگیر می‌شود، تاکید می‌کند: «روند شتابان رشد اقتصادی در میبد و نیز صنعتی شدن ناگهانی این شهر بسیار کهن و نسبتا کوچک بدون مدیریت کارآمد و آینده‌نگری و تدوین برنامه‌های آمایش سرزمین، همان‌گونه که زیست بوم منطقه را از حیث زیست محیطی دچار چالش‌های بنیادی کرده است عرصه ز‌ندگی اجتماعی و فرهنگی را نیز دستخوش تنش‌هایی ساخته که همه روزه جلوه‌های آن را در آئینه زندگی مردم می‌بینیم. چون از یک سو گام‌های بلند در کسب درآمدهای هنگفت و تغییرات سریع در جایگاه‌ها و پایگاه‌های اجتماعی افراد و از سوی دیگر کندی و نارسایی رشد اجتماعی و توسعه فرهنگی مردم و در نتیجه رها شدن آنان به روندهای خود به خودی و سامان نیافته، جامعه را آبستن بروز تنش‌های ناخواسته کرده که بیشترین زایش و نمود آن در کانون‌های محلات و دارو دسته‌های نوپا و مراکز عرض اندام این نیروهاست که باید بگویم؛ شرح این هجران و این خون جگر/ این زمان بگذار تا وقت دگر.»