اينكه مردم را از پاي تلگرام به تماشاي تلويزيون بكشانيم يعني موفقيت

محمدصادق عابديني فصل دوم برنامه تلويزيوني «هزارداستان» اين شب‌ها از شبكه نسيم در حال پخش است؛ برنامه‌اي كه سري اول آن در ماه رمضان روي آنتن رفت و با استقبال خوبي كه از آن شد، مديران تلويزيون را بر آن داشت تا سري دوم آن نيز ساخته شود. «هزار داستان» در فصل دوم به يكي از پر بيننده‌ترين و پربحث‌ترين برنامه‌هاي تلويزيوني تبديل شده‌است. جواد فرحاني، تهيه‌كننده «هزار‌داستان» كه سابقه تهيه‌كنندگي «خندوانه» را نيز دارد، در گفت و گو با «جوان» درباره «هزار داستان» بيشتر توضيح مي‌دهد. اين شب‌ها درباره «هزار داستان» و مهمان‌هايش زياد صحبت مي‌شود، فكر مي‌كرديد در فصل دوم به اين موفقيت برسيد؟ توكل برخدا، كاري كه براي مردم ساخته‌شده و كرم خودشان را در آن مي‌بينند، قطعاً هم بايد بيننده داشته‌باشد. البته ما گول موفقيت فصل اول را نخورديم و در اين مدت به سوژه‌يابي رفتيم و سعي كرديم از هنرمندان و چهره‌هاي محبوب براي حضور در برنامه دعوت كنيم. گفته مي‌شود «هزار داستان» خيلي شبيه «ماه عسل» است، اين موضوع را قبول داريد؟ ماه عسل برنامه خيلي موفقي است و شايد در يكسري از نكته‌ها به اين برنامه شبیه باشيم، ولي در بسياری از زمينه‌ها اصلاً شباهتي با اين برنامه نداريم. چه نكته هايي‌؟ هيچ وقت افرادي مانند استاد نصيريان، محمدرضا شهيدي‌فر يا خداداد عزيزي در ماه عسل حضور نداشته‌و اجرا نكرده‌اند، در حالي كه بسياري از اين افراد و ديگر چهره‌هاي هنرمند به اين برنامه آمدند و اگر مهندسي معكوس كنيم مي‌بينيم قطعاً شباهتي ميان ما و «ماه عسل» وجود ندارد. خب از شباهت‌هايي كه داريد، دعوت از مردمي است كه زندگي‌شان داستان عجيبي دارد، درست مثل «ماه عسل» و آن شخص مي‌نشيند و داستانش را بيان مي‌كند! نكته مهم اين است كه همه تاك‌شو‌هايي كه مردم را دعوت مي‌كنند، تقريباً همين ساختار را دارند، اگر اين‌طور نگاه كنيم، «ماه عسل» هم شبيه تاك‌شو «اپرا وينفري» است. «اپرا وينفري» هم مردمي را به برنامه‌اش دعوت مي‌كند كه در زندگي سختي‌هايي را متحمل شده اند و در آن برنامه هم خبري از سلبريتي‌ها نيست. البته كه ماه‌عسل برنامه خوبي است و ما هم جزو طرفدارانش هستيم، اما مشابه آن در شبكه‌هاي تلويزيوني خيلي زياد است. «هزارداستان» چه ويژگي‌هايي دارد كه آن را از ديگر برنامه‌ها از جمله «ماه‌عسل» متمايز مي‌كند؟ ماه عسل مهمان را به استوديو دعوت مي‌كند و در آنجا صحبت مي‌كنند، اما ما به شهرستان‌هاي مختلف مي‌رويم و به محله‌هايي كه مهمان‌هايمان در آن زندگي كرده‌اند، سر زده‌ايم و مستند‌شان را ساخته‌ايم. در ضمن وقتي كسي را به برنامه دعوت مي‌كنيم، چهره‌اي محبوب كه هنرمند است يا ورزشكار را روبه‌روي وي قرار مي‌دهيم و براي وي شأن و ارزش قائل مي‌شويم. همين موضوع باعث مي‌شود كه اميد در دل آنها به وجود آيد. قبول داريد از اين دست برنامه‌ها در صداوسيما زياد شده! بله. همين الان هم برنامه‌اي مشابه «هزار داستان» راه افتاده است. خانم كوثري كه در برنامه ما حضور داشتند، هم اكنون در شبكه 5سيما، برنامه مشابهي دارند و با زنان موفق صحبت مي‌كنند، اما ما در «هزار داستان» تلاش كرده‌ايم بگوييم تلويزيون فقط براي تهران نيست، ما بيش از 80 ميليون جمعيت داريم كه در 31 استان كشور زندگي مي‌كنند. ما به جاي اينكه خودمان را در تهران محدود كنيم، سراغ سوژه‌ها در سراسر كشور رفته‌ايم. مردم اقصي نقاط كشور وقتي خودشان را در قاب تلويزيون ببينند، خوشحال مي‌شوند و اميد در دلشان به وجود مي‌آيد. چقدر براي سوژه‌يابي وقت گذاشته‌ايد؟ ما يك تيم براي سوژه‌يابي داريم و هر سوژه‌اي كه پيشنهاد مي‌شود، فؤاد صفاريان‌پور، كارگردان برنامه، خودش با آنها صحبت مي‌كند، احتمالاً به زودي نيز فراخوان سوژه‌يابي براي افرادي كه فكر مي‌كنند قصه زندگي‌شان داراي نكته مفيدي براي مردم است، منتشر مي‌كنيم. به نظرم تصويري كه رسانه ملي از زندگي مردم نشان مي‌دهد با آنچه واقعاً در زندگي‌شان مي‌گذرد، فاصله دارد. ما بايد اين فاصله را از بين برداريم و مردم با تلويزيون احساس همدلي كنند. چطور اين فاصله برداشته مي‌شود؟ تا كي قرار است برنامه‌هاي تلويزيوني از بازيگران و ورزشكاران دعوت كنند كه از زندگي‌شان بگويند؟ مگر زندگي آنها چه چيز جذابي دارد؟ ما در «هزار داستان» وقتي يك چهره را دعوت مي‌كنيم، مثلاً استاد نصيريان، قرار نيست وي در برنامه از خودش بگويد، بلكه قرار است به داستان مردم گوش كند. به موفقيت برنامه اميد داريد؟ تلويزيون ثابت كرده‌است هر وقت برنامه خوب بسازد، مردم آن را مي‌بينند، چه كسي است بگويد «پايتخت» را نديده يا سريال«صاحبدلان» را تماشا نكرده يا كار«مدار صفر درجه» كار حسن فتحي را دنبال نكرده است؟ حسن فتحي وقتي مخاطبش را مي‌شناسد، مي‌رود «شهرزاد» را مي‌سازد و در آنجا هم مخاطب خودش را پيدا مي‌كند. ما هم تلاش داريم كار خوب بسازيم. الان تيم كاري ما نزديك به 60 نفر است، در حالي كه در همين تلويزيون برنامه‌هايي وجود دارد كه پنج يا شش نفره ساخته مي‌شود وهر روز هم دو، سه قسمت ضبط مي‌كنند، ولي ما هر روز حداقل هشت ساعت براي هر قسمت وقت مي‌گذاريم و براي كاري كه مي‌خواهيم به مردم نشان دهيم، ارزش قائل مي‌شويم. الان ديگر 30 سال پيش نيست كه دو شبكه تلويزيوني داشته باشيم. مردم حق انتخاب‌هاي زيادي دارند، حتي اگر ماهواره هم نگاه نكنند، اينترنت وقت‌شان را پر مي‌كند؛ در تلگرام هستند و خودشان را سرگرم مي‌كنند. در اين شرايط برنامه‌اي موفق است كه بتواند مردم را پاي تلويزيون نگه دارد. «هزار داستان» اسپانسر ندارد و صداوسيما در اين شرايط بد مالي با حمايت از ساخت برنامه، نشان داده‌است كه به آن اميد دارد. به ساخت فصل سوم «هزار داستان» هم فكر كرده‌ايد؟ بله. البته فعلاً 29 قسمت از فصل دوم پخش شده و 31 قسمت ديگر از آن باقي مانده است. صحبت‌هايي براي ساخت فصل سوم شده‌است و احتمالاً براي ماه رمضان سال آينده ساخته خواهد شد. كار ما به عنوان يك برنامه تلويزيوني قطعاً دچار عيب و نقص‌هايي است كه بعضي از آنها را خودمان مي‌دانيم. بسياري از اين ضعف‌ها به مرور زمان برطرف مي‌شود. الان «نود» نزديك به 20 سال است كه پخش مي‌شود يا «ماه عسل» 15ساله شده، «خندوانه» هم پنج ساله است، اين برنامه‌ها كه جزو بهترين توليدات صداوسيما هستند به مرور به اين موفقيت رسيده‌اند.