روزنامه اعتماد
1396/08/02
«پرتوريا » مشتاق سرمايهگذاري در ايران
شهاب شهسواريمحمدجواد ظريف، وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران سفر به سه كشور آفريقاي جنوبي، نيجر و اوگاندا را از پرتوريا آغاز كرد؛ كشوري كه يكي از شركاي اقتصادي قديمي ايران است. ظريف را در اين سفر يك هيات بلندپايه اقتصادي و سياسي همراهي ميكردند. روز دوشنبه، سيزدهمين نشست كميسيون مشترك دو كشور در پرتوريا برگزار شد. بعد از اين نشست، ظريف تاكيد كرد: «گرچه بر اين باور هستيم كه عزم و اهتمام مقامات عاليه دو كشور كماكان بر توسعه همهجانبه مناسبات تاكيد دارد اما ظرفيتهاي دو كشور بزرگ جمهوري اسلامي ايران و جمهوري آفريقاي جنوبي، آنگونه كه بايسته است مورد بهرهبرداري قرار نگرفته و آنگونه كه انتظار ميرود از قول به عمل بهخصوص در بخش اقتصاد و تجارت حركت نكردهايم.» جاويد قرباناوغلي، سفير پيشين جمهوري اسلامي ايران در آفريقاي جنوبي معتقد است كه مساله از سرگيري صادرات نفت خام به آفريقاي جنوبي و از سرگيري روابط كارگزاري بانكي ميان دو كشور، اصليترين موانعي است كه بعد از تحريمها در روابط اقتصادي و تجاري دو كشور ايجاد شده است. ظريف پس از برگزاري كميسيون مشترك در جمع خبرنگاران در اين مورد گفت: «اميدواريم از حمايت آفريقاي جنوبي براي از سرگيري روابط كارگزاري بانكي در چارچوب معاهده بينالمللي برجام برخوردار شويم و گامي بلند براي توسعه همكاري بخشهاي خصوصي دو كشوربرداريم.» در ادامه، متن كامل گفتوگوي «اعتماد» با جاويد قرباناوغلي، سفير پيشين ايران در آفريقاي جنوبي را مطالعه ميكنيد:
وزير امورخارجه كشورمان با همراهي يك هيات بلندپايه سياسي و اقتصادي به آفريقاي جنوبي رفته است، روابط تهران و پرتوريا در چه سطحي قرار دارد و پيشبيني شما از نتايج اين سفر چيست؟
سفر ظريف به پرتوريا براي برگزاري سيزدهمين كميسيون مشترك تجاري بين دو كشور است كه چون به صورت دورهاي در تهران و پرتوريا برگزار ميشود، اينبار نوبت آفريقاي جنوبي بود و آقاي ظريف در راس يك هيات بلندپايه سياسي و اقتصادي به اين كشور سفر كردند. اين كميسيون مشترك بين دو كشور سال 1375 بعد از ديدار علياكبر ولايتي، وزير خارجه وقت جمهوري اسلامي ايران و آلفرد انزو، وزير خارجه فقيد وقت آفريقاي جنوبي پايهگذاري شد. در واقع شكلگيري اين كميسيون مشترك به دوره دو رييسجمهور فقيد دو كشور، آيتالله هاشميرفسنجاني و نلسون ماندلا بازميگردد. از آن زمان تاكنون جلسات اين كميسيون مشترك به صورت پيوسته، به جز يك دوره فترت در دوره دولتهاي نهم و دهم، برگزار ميشود و جلسه ديروز سيزدهمين جلسه از اين دست است. از زماني نيز كه دولت آقاي روحاني در ايران روي كار آمده است سه جلسه تاكنون برگزار شده است، درست چهار سال پيش، مهرماه 1392، وزير خارجه كشورمان در يازدهمين نشست شركت كردهبودند و بعد از آن نيز وزير خارجه آفريقاي جنوبي براي شركت در نشست تهران به تهران سفر كردهبود. در واقع اين سومين نشست كميسيون در طول دوره رياستجمهوري آقاي روحاني محسوب ميشود.
فكر ميكنيد تا به امروز برگزاري اين كميسيونهاي مشترك تا چه حد براي ايران موثر بود؟
من ميتوانم روابط ايران با آفريقاي جنوبي از زمان رهايي آفريقاي جنوبي از رژيم آپارتايد كه روابط دو جانبه ميان تهران و پرتوريا از سر گرفتهشد، تاكنون را روابط رو به رشدي توصيف كنم. اين روابط به ويژه در زمينه سياسي تاكنون بسيار برجسته بود و در مرحله دوم هم از لحاظ اقتصادي دوره بسيار خوبي از روابط با يكديگر داشتيم. در عرصه روابط سياسي، بسيار روابط دو كشور خوب و پرثمر بود، رفت و آمدهاي ديپلماتيك ميان دو كشور به صورت مستمر در جريان است، پشتيباني و حمايت بينالمللي از سياستهاي دو كشور به صورت دو جانبه ادامه يافته و همكاريهاي بسيار خوبي بين تهران و پرتوريا در زمينه سياسي و ديپلماتيك وجود دارد. به عنوان يك مثال بارز از روابط خوب ديپلماتيك دو كشور ميتوانم به حمايت همهجانبه دولت آفريقايجنوبي در مجامع بينالمللي از ايران در پرونده هستهاي اشاره كنم. حتي قبل از مذاكراتي كه منجر به برجام شد، در دورهاي كه تهران با چالش سختي مواجه بود و بخش بزرگي از جامعه بينالمللي در مقابل ما ايستادهبود، اما پرتوريا به صورت تمام قد در كنار جمهوري اسلامي ايران بود. حتي نماينده آفريقاي جنوبي در آژانس بينالمللي انرژي اتمي كه كشورش عضو شوراي حكام هم بود، در راستاي سياست كلي دولت آفريقايجنوبي از موضع ايران حمايت ميكرد. حتي در يك دوره، آفريقاي جنوبي حاضر به همكاري با ايران شد، تا بر اساس يك توافق ميزبان اورانيوم غنيشده توليدي ايران باشد، البته اين توافق به دليل نارضايتي قدرتهاي غربي و عدم همكاري آنها هيچگاه عملي نشد.
به لحاظ اقتصادي و تجاري چطور؟
از نظر اقتصادي از زمان شروع روابطمان تا پايان دوران آقاي خاتمي روابط بسيار بسيار خوبي بود. به صورت مشخص به شما بگويم كه دو سرمايهگذاري آفريقاي جنوبي در آن دوران، عملا به نماد و سمبل روابط اقتصادي دو كشور تبديل شد و شايد حتي الگويي بيسابقه از مشاركت اقتصادي خارجي در ايران پس از انقلاب بود. يكي از اين قراردادها سرمايهگذاري شركت ساسول آفريقاي جنوبي در پروژه عظيم پتروشيمي در عسلويه بود. اين قرارداد با مشاركت 50-50 انجام شد. واقعيت اين است كه به اعتراف مسوولان بخش نفت و پتروشيمي كشور، پروژهاي در اين سطح به صورت سرمايهگذاري و به شكل جوينتونچر در كشور نداشتيم. حتي بعد از اين قرارداد هم متاسفانه چنين قراردادي تا جايي كه ميدانم با اين عظمت و به شكل سرمايهگذاري و اجراي جوينتونچر در بخش نفت و گاز كشور عملي نشد. سرمايهگذاريهاي ديگري كه در كشور انجام شد و شركتهايي مانند توتال، به صورت بايبك يا فاينانس بود و به اين شكل ديگر قراردادي در بخش نفت و گاز تكرار نشد. سرمايهگذاري 50-50، شرايط خاص خودش را دارد و يك شركت خارجي با پذيرش همه ريسكها، سرمايه، پول و فناوري خودش را به ايران آورد. اين قرارداد در دوران آقاي خاتمي بسته شد، ساسول به ايران آمد و امروز هم پتروشيمي آريا- ساسول به عنوان يكي از سمبلهاي موفق سرمايهگذاري خارجي در عسلويه فعال است.
دومين مثال موفق از همكاريهاي تجاري با آفريقاي جنوبي، پروژه اوپراتور دوم تلفن همراه بود. من اخيرا از قول آقاي سيف، رييس كل بانك مركزي شنيدم كه اين پروژه را بزرگترين سرمايهگذاري خارجي در كشور ناميدهبود. اين پروژه هم در دوران اصلاحات و در همان زماني كه من در آفريقاي جنوبي سفير بودم، مذاكرات آن براي حضور شركت MTN آفريقاي جنوبي در ايران كليد خورد و چند سال بعد قرارداد نهايي شد. اين سرمايهگذاري هم يكي از سرمايهگذاريهاي بسيار موفق خارجي در ايران بود. اين را هم من شخصا از مقامات مخابرات كشور كشور شنيدهام كه امروز MTN آفريقاي جنوبي به موتور محرك ايران در مخابرات همراه و تلهكاميونيكيشن بدل شده است و به شكل روزآمدي فناوريهاي جهاني را وارد كشور ميكند.
آيا اين همكاريها باز هم ادامه پيدا كرد و نمونههاي مشابهي از سرمايهگذاري و مشاركت از سوي آفريقاي جنوبي رخ داد؟
با كمال تاسف بايد بگويم كه ما بعد از دوره اصلاحات وارد يك ركود در روابط اقتصادي دو كشور شديم. اين البته ناشي از اراده سياسي جمهوري اسلامي ايران و آفريقاي جنوبي نبود. دلايل اصلي اين ركود مناسبات يكم تحريمهاي ناجوانمردانه و ظالمانهاي بود كه در پرونده هستهاي از سوي غرب به ما تحميل شد و دوم هم به گمان من ضعف دولت وقت در انتخاب مديران مناسب چه در سطح مديريت ستادي و چه در سطح مديريت صف (مديريت در سطح سفارتخانه) بود. فكر كنم در دوره دولتهاي نهم و دهم، چه در ستاد و چه در سفارتخانه، مديريت خوبي انجام نشد و اين دو دليل دست به دست هم دادند تا روابط اقتصادي دو كشور وارد يك ركود سنگين بشود. نتيجه اين شد كه ديگر ما شاهد حضور هيچ شركت ديگري از سوي آفريقاي جنوبي در ايران براي انجام پروژههاي بزرگ نبوديم. ميوه اقتصادي روابط سياسي با آفريقاي جنوبي، به طور اخص در دوره اصلاحات به ثمر نشست و اصليترين نمادهاي آن دو پروژه بزرگ و موفق آريا-ساسول و امتيان-ايرانسل بودند.
فكر ميكنيد بازگشت به دوره رونق روابط اقتصادي ميان دو كشور امكانپذير باشد؟
با روي كار آمدن دولت روحاني در سال 92 دوباره روابط دچار تحول جدي شد. از آن زمان تا حالا اين سومين كميسيون مشترك است كه برگزار ميشود. اين هم در شرايطي است كه در بخشي از دوران دولتهاي نهم و دهم اين كميسيون مشترك كاملا تعطيل شدهبود و وزير امورخارجه آفريقاي جنوبي به دلايلي علاقهاي به استمرار برگزاري آن نداشت. برگزاري اين كميسيون مجددا از زمان روي كار آمدن دولت يازدهم بلافاصله از سر گرفتهشد و همانطور كه گفتم در نخستين سال دولت يازدهم آقاي ظريف براي شركت در اين نشست به آفريقاي جنوبي رفتند، همانطور كه ديروز هم در نخستين سال كار دولت دوازدهم در اين نشست شركت كردند. بعد از روي كار آمدن آقاي روحاني دو اتفاق مهم در روابط تهران و پرتوريا رخ داد، اولي سفر آقاي سيريل رامافوزا، معاون رييسجمهوري آفريقاي جنوبي به تهران و متعاقب آن سفر شخص جيكوب زوما، رييسجمهور آفريقاي جنوبي نيز به تهران سفر كرد. البته طي پنج سال گذشته، سفرها در سطوح مختلف از وزير خارجه گرفته تا وزير انرژي بين تهران و پرتوريا استمرار داشت، اما به صورت مشخص سفر رييسجمهور و معاون رييسجمهور آفريقاي جنوبي به تهران، سفرهاي شاخصي هستند كه اميدواريم بتواند در شكستن اين ركود در روابط تجاري و اقتصادي دو كشور موثر باشد. البته به اين دليل كه اكثر كمپانيهاي اين كشور خصوصي هستند، براي حضور در بازار ايران ترس و نگراني زيادي دارند. متاسفانه با وجود گذشت دو سال از رسيدن به توافق هستهاي هنوز سايه تحريمها بر مناسبات دو كشور وجود دارد.
رقم تبادل اقتصادي ايران و آفريقاي جنوبي از نزديك به دو و نيم ميليارد دلار به كمتر از 100 ميليون دلار رسيده است...
بله، چه در زمينه سرمايهگذاري و انتقال فناوري و چه در زمينه بسيار مهم رابطه اقتصادي دو كشور، يعني صادرات نفت خام ما هنوز موفق نشديم كه روابط عادي دو كشور را بازسازي كنيم. لازم است حتما اشاره كنم كه در رژيم گذشته آفريقاي جنوبي يكي از مشتريان اصلي نفت خام صادراتي در دوران پهلوي بود، حتي طراحي يكي از پالايشگاه نفت اين كشور به صورت اختصاصي براي مصرف خوراك نفت خام ايراني انجام شدهبود. در آن دوران 90 درصد نفت خام مورد نياز آفريقاي جنوبي از ايران تامين ميشد. بعد از انقلاب و قطع روابط با رژيم آپارتايد اين صادرات قطع شد، اما بعد از سرنگوني رژيم آپارتايد، مجددا اين صادرات از سر گرفتهشد، آخرين آماري كه من داشتم در دوره اصلاحات كه شخصا نمايندگي ايران در اين كشور را بر عهده داشتم، بيش از 180 هزار بشكه در روز، واردات نفت خام آفريقاي جنوبي از ايران بود. هر چند در آن دوران جايگاه ما به عنوان تامينكننده نفت آفريقاي جنوبي از رتبه اول به رتبه دوم رسيدهبود، اما سهم قابلقبولي از مصرف 550 هزار بشكه در روز نفت خام آفريقاي جنوبي را ايران تامين ميكرد. متاسفانه با آغاز تحريمها، چهار شركتي كه از ايران نفت خام ميخريدند كه هر چهارتا خصوصي بودند، با اعمال تحريمها خريد نفت را متوقف كردند. هر چند كه آفريقاي جنوبي جزو يازده كشور استثناي قوانين تحريمها بودند و مجوز واردات نفت از ايران داشتند، اما شايد بتوان گفت به دليل مديريت نادرست اين شركتها از خريد نفت ايران منصرف شدند. من شنيدهام كه مذاكراتي ميان وزير نفت جمهوري اسلامي ايران، آقاي زنگنه و وزير انرژي آفريقاي جنوبي برگزار شده است تا صادرات نفت خام ايران به اين كشور از سر گرفتهشود، اما هنوز اطلاعي ندارم كه اين مذاكرات با موفقيتي مواجه شدهباشد. اميدوارم اين اتفاق بيفتد. نفت يكي از ستونهاي اصلي روابط تجاري ايران و آفريقاي جنوبي بود. در حوزه تجارت طي 4 سال گذشته خوشبختانه رقم مناسبات تجاري نسبت به دوران اوج تحريمها دوباره در حال بازسازي است، ولي هنوز در حد روابط سياسي دو كشور نيست. اين سفر وزير امورخارجه در راس يك بسيار بلندپايه انجام شده است. در اين سفر شركتهاي قدرتمند ايراني، بانك مركزي و اتفاق بازرگاني حضور دارند و اميدوارم كه تحول جدي در مناسبات دو كشور رخ دهد.
حتما بايد به اين نكته هم اشاره كنم كه آثار تحريمها همچنان بر روابط مالي و بانكي دو كشور هم سنگيني ميكند. هنوز روابط بانكي ايران با آفريقاي جنوبي از سر گرفتهنشده. پيش از آغاز تحريمها، استاندارد بانك آفريقاي جنوبي در ايران نمايندگي داشت. اميدواريم هياتي كه همراه آقاي ظريف به آفريقاي جنوبي رفتند بتوانند اين گره را هم باز كنند. بالاخره براي برقراري روابط تجاري، روابط بانكي به هر شكلي، از كارگزاري گرفته تا شكلهاي ديگر يكي از الزامات روابط تجاري است.
آيا بحرانهاي سياست داخلي آفريقاي جنوبي هم بر روابط دو كشور موثر بوده؟
اگر از اين منظر بخواهيم به روابط نگاه كنيم، شايد بتوان گفت بهترين دوره روابط دو كشور در دوران نلسون ماندلا بايد باشد. ماندلا يك عنصر بسيار اخلاقي در سياست آفريقاي جنوبي بود، قدر حمايتهاي انقلاب اسلامي از مبارزات ضد آپارتايد در آفريقاي جنوبي را ميدانست و به صورت جوانمردانهاي در مقابل امريكاييها ايستادگي كرد و اجازه نداد كه سياست خارجي امريكا، جلوي توسعه روابط تهران و پروتاريا را بگيرد. ماندلا كرارا و علني بيان كرد كه اين موضوع را اخلاقي نميداند كه با كشورهايي كه در دوران تاريك و ظلمات آپارتايد از نهضت آزاديخواهي مردم آفريقاي جنوبي حمايت ميكردند، قطع رابطه كنيم. او علنا اعلام كردهبود كه شخصا تصميم قاطع گرفته است كه با جمهوري اسلامي ايران در كنار كشورهايي مانند ليبي، سوريه و كوبا، روابط صميمانهاي داشته باشد اما در دوران ماندلا به دليل جوان بودن حكومت جمهوري آفريقاي جنوبي، كمتر حركات بزرگي در روابط دو جانبه انجام گرفت، هرچند در حوزه نفت خام صادرات ايران بهشدت گسترش پيدا كرد. بعد از دوره ماندلا، خلف ايشان تابو امبكي با وجود اينكه در ابتدا اندكي ديدگاههاي غيرمثبتي نسبت به روابط با جمهوري اسلامي ايران داشت، با تلاش ديپلماتيكي كه انجام شد، توانستيم ديدگاه مثبت ايشان را جلب كنيم. در واقع من سفارتم دقيقا در همين دوران در آفريقاي جنوبي آغاز شد، ماههاي آخر رياستجمهوري ماندلا و آغاز دوره آقاي امبكي. تلاش زيادي انجام شد كه روابط با ايشان عاديسازي شود، حتي من از آقاي خاتمي خواستم تا نمايندهاي از سوي جمهوري اسلامي ايران در مراسم تحليف آقاي امبكي شركت كند و سركار خانم ابتكار، معاون ايشان در اين مراسم شركت كردند. اين سفر تاثير بسيار مثبتي در ديدگاه دولت وقت آفريقاي جنوبي و شخص آقاي امبكي نسبت به ايران داشت. اين روابط تا جايي پيش رفت كه آقاي امبكي شخصا در مذاكرات هستهاي ابتكاري براي حمايت از ايران ارايه داد و در شرايطي كه ايران چالشهاي زيادي داشت در كنار ايران ايستاد. 10 سالي كه آقاي امبكي در آفريقاي جنوبي حاكم بودند، اوج دوره رونق روابط اقتصادي و تجاري دو كشور بود. اما خب در پي اين دوره هم در ايران و هم در آفريقاي جنوبي تحولاتي رخ داد. در ايران دولت نهم روي كار آمد و بعد از آن هم يك درگيري سياسي درون حزبي در آفريقاي جنوبي باعث شد كه قبل از پايان دوره قانوني از رياستجمهوري خلع شود. بعد از ايشان آقاي جيكوب زوما زمام كار را در آفريقاي جنوبي در دست گرفت كه ايشان همچنان هم اين مقام را در اختيار دارند. در حقيقت در دو كشور به نوعي سياستهاي پوپوليستي حاكم شده بود. مشكلات و بحرانهاي مختلفي در آفريقاي جنوبي طي سالهاي اخير رخ داده است، از جمله پروندههاي فساد مربوط به رييسجمهور، ولي خب واقعا اين مسائل، بحرانهاي داخلي اين كشور است و واقعا به روابط با ما ارتباطي نداشت.
با اين حال در آفريقاي جنوبي هم بحرانهاي سياسي تا انشعاب در حزب حاكم كنگره و خروج كادرهاي اين حزب پيش رفت. تغييراتي كه آقاي زوما در كابينه دولتش انجام داد، باعث ايجاد نوعي بيثباتي سياسي شد. اين مسائل نهايتا بر روابط خارجي آفريقاي جنوبي هم تاثير گذاشته است و ميتوان گفت كه در دوراني كه فترت روابط ميان دو كشور شكل گرفت، ميتوان دو طرف را تاحدي مقصر دانست. به هر صورت من معتقدم كه ما با برنامه، چشم باز و استفاده از ظرفيتهاي بسيار زيادي كه در آفريقاي جنوبي وجود دارد، استفاده بكنيم، بدون توجه به اينكه چه كسي در راس هرم قدرت در اين كشور باشد بايد هنر ديپلماسي كشور توان استفاده از ظرفيتها روابط دوجانبه را داشتهباشد. آنچه سال 1380 در پروژه آرياساسول و سال 1382 در پروژه امتيان-ايرانسل رخ داد، قطعا قابل تكرار هستند. من اطلاع موثق دارم كه شركتها و موسسات متعددي در آفريقاي جنوبي آماده ايجاد فرصتي براي مشاركت و سرمايهگذاري در اقتصاد ايران هستند.
سایر اخبار این روزنامه
ممنوعالتصويري امام را محبوبتر كرد
ما را به سياسيكاري متهم ميكنند
طرحي بزرگ ولي با كدام پشتوانه علمي؟
اردكانيان؛ وزارت نيرو و نياز به گفتوگوي ملي آب
مانميتوانيم به فضاي مجازي امرو نهي كنيم
نوبخت : قسم ميخورم ازآمار بيخبرم
«پرتوريا » مشتاق سرمايهگذاري در ايران
تغيير آرایش اصلاحطلبان و اصولگرایان پس از 88
بيعدالتيآموزشي طبقه جديدي در جامعه توليد ميكند
آراي خاكستري و آتش اختلاف
مساله؛ هويت ملي است نه مهاجرت
درخشش دختران بسكتباليست ايراني در آسيا