ماهیت اقتصادی دولت بر چه الگوهایی استوار است؟ در امتداد یا بر خلاف ابرچالش‌ها

رضا نحوی: «تدبیر دولت برای مهار اصلی‌ترین بحران‌های اقتصادی در ایران چیست؟»؛ سوالی است که این گزارش به آن می‌پردازد.
آن‌چنان معضلات بسیارند و آن‌قدر از آن‌ها سخن گفته شده که دیگر این تکرار‌ی‌گویی، بیشتر شبیه حرافی است تا بیان آسیب‌شناسانه چالش‌ها. کارشناسانِ اقتصاد لیبرال و نهادگرا مدام از این ابرچالش‌ها سخن گفته‌اند. مسعود نیلی معتقد است، بحران منابع آب، مسائل زیست‌محیطی، صندوق بازنشستگی، بودجه دولت، نظام بانکی و بیکاری، شش ابرچالشی است که اقتصاد ایران با آن مواجه است. او معتقد است، «شرایط فعلی اقتصاد ایران دو چهره دارد، رشد اقتصادی مناسب و تورم تک‌رقمی، نشانه‌های چهره زیبای اقتصاد ایران است اما نقطه مقابل آن، ابرچالش‌هایی است که این ویژگی را دارند که اقتصاد را تحت‌تاثیر قرار دهند.» نیلی راهکار حل بحران را در گرو اصلاح ساختار می‌داند؛ چراکه از نظر او، ساختار موجود نمی‌تواند سوخت مورد نیاز را برای تداوم رشد اقتصادی فراهم کند.»
برای پاسخ به این پرسش که دولت یازدهم چه رویکردی در قبال بحران‌های اقتصادی ایران اتخاذ کرده؟ احتمالاً باید اقتصاد را در گستره تاریخی 40 سال اخیر تحلیل کرد و این پرسش را مطرح کرد که مولفه‌های اساسی و ماهیت اقتصاد ایران در 40 سال گذشته چه بوده است؟ اقتصادی که انقلاب اسلامی ایران ( یکی از مهم‌ترین رخدادهای قرن بیستم که توسط مردم محروم رقم خورد) را پشت سر داشت، از‌همان ابتدا دچار نوعی پارادوکس درونی بوده؛ به این معنا، همچنان که مناسبات طبقاتی سرمایه‌دارانه را تقویت ‌کرده، از دیگر سو، به شکلی مداوم تولید سرمایه‌دارانه را تضعیف ‌کرده است؛ هرچند مفهوم طبقه، پیش و پس از انقلاب دچار دگردیسی‌هایی شده است. به گفته محمد مالجو، این پارادوکس تقویت و تضعیف توامان، امکان استمرار نداشته و تنها به مدد نقش میانجی‌گرانه نفت بوده که دائما بر نقصان تولید سرپوش گذاشته شده؛ از این رو باوجود این گسست درونی، کماکان اقتصاد توانسته به راهش، هرچند کج‌دار و مریض، ادامه دهد.
حال تصور کنید، در شرایطی که کشور با بحران‌هایی از قبیل بیکاری فراگیر، کم‌آبی و بحران محیط‌ زیست، معضل بانکی و موسسات مالی، وضعیت نابه‌سامان صندوق‌های بازنشستگی، تمرکز ثروت در کلونی‌های نزدیک به هسته‌های قدرت و... مواجه است، اگر قیمت نفت کاهش یابد یا تحریم‌های فراگیر علیه اقتصاد کشور وضع شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در آن شرایط، احتمالاً وضعیتی ناگوار در انتظار اقتصاد کشور است. کما این‌که تجربه تحریم‌ها در چند سال گذشته، می‌رفت تا کار این بیمار در حال احتضار را یک سره کند.


حال به سوال اول باز گردیم؛ این‌که استراتژی دولت در مواجهه با ابرچالش‌های اقتصاد ایران چیست؟ یا به عبارتی، ماهیت اقتصادی دولت چیست؟
بی‌تردید پاسخ به این سوال کار آسانی نیست و مستلزم تحلیلی انضمامی از وضعیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران در چند دهه گذشته است. ما در بیست سال گذشته با دو واقعه مهم مواجه بوده‌ایم؛ نخست تجربه 2 خرداد 76 و دوم وقایع سال 88 .
واقعیت ‌این ‌است که دولت حسن روحانی در چند سال گذشته تحت‌ تاثیر سیاست‌های اقتصاد کارگزاران دوره سازندگی و در ادامه، رویکرد اقتصادی دولت اصلاحات بوده است.
از طرفی، در سال‌های گذشته، اصلاح‌طلبان که توسعه سیاسی شعارشان بود، دو شکست سیاسی را از سرگذراندند؛ اول شکست سال 84 و دوم وقایع سال 88. اتفاقاتی که توسعه سیاست داخلی در این سال‌ها را به محاق برد. با‌ این حال، اصلاح‌طلبان رفته‌رفته تلاش کردند تا در این معامله، چیزهایی را از دست دهند تا چیزهای دیگر را به‌دست آوردند. بی‌آنکه بخواهیم همه چیز را به شکل اتفاقات از پیش تعیین‌شده ببینیم، باید گفت نتیجه مصالحه صورت‌گرفته به‌طرز جالبی در سال 92 رقم خورد و آن شکل‌گیری دولت تدبیر و امید بود. تدبیر اعتدالی، رویکردی تاریخی است که ریشه در تجربه شکست 2 خرداد 76 دارد. به ‌این ‌نحو که اصلاح‌طلبان، با تعلیق خواسته‌هایشان در حوزه توسعه سیاسی و راهبرد های فرهنگ کنار آمدند تا در عوض، از طریق دولت میانه اجازه بیابند تا در حوزه مورد وفاق همه گروه‌های حاکمیت، یعنی اقتصاد، هر اندازه که می‌خواهند، اسب‌شان را بتازند. از این رو، دولت تدبیر و امید در پیاده‌سازی دستورالعمل‌های صندوق بین‌المللی پول و سازمان شفافیت بین‌المللی در حوزه‌های پول‌شویی و مبارزه با تامین مالی تروریسم، تا حد بالایی دستش باز بوده است.
در‌واقع شرح این مصالحه دقیقاً آن چیزی است که ماهیت اقتصادی دولت یازدهم و دوازدهم را نشان می‌دهد.
اگر به حافظه خود رجوع کنیم، روزهایی را به‌خاطر می‌آوریم که رئیس‌جمهور، در جریان مبارزات انتخاباتی، سخنانی را بر زبان می‌آورد که تاکنون کسی نگفته بود. او به طرز بی‌سابقه‌ای از آزادی‌های مدنی و سیاسی سخن راند و این‌گونه تلاش کرد تا همه طبقات اجتماعی را به رای دادن ترغیب کند. گذشت و او برای بار دیگر رئیس‌جمهور شد. در فردای بعد از انتخابات اما رفته‌رفته مسئولان دولت و همین‌طور اصلاح‌طلبان مطالبات سیاسی مطرح شده را فراموش کردند و چگونگی وصل شدن به بازارهای آزاد مالی جهان، هسته اصلی سخنان آنان شد. به قول امید مهرگان، آنچه اتفاق افتاد این بود؛ استفاده از ظرفیت‌های بالقوه آزادی‌ محیط سیاسی به نفع جریان آزاد بازارهای مالی.
حال اجازه دهید به نتایج رویکرد تدبیر اعتدالی در مواجهه با اقتصاد بپردازیم؛
از آنجایی که اجرای پروژه خصوصی‌سازی در ایران منحصربه‌فرد است و هیچ جایی از جهان، چنین تجربه‌ای را تاکنون به چشم ندیده شاهد شکل‌گیری نهادهایی به نام «خصولتی» هستیم. این نهادهای نامرئی کلونی‌وار در تمام چند دهه اخیر شکل گرفته‌اند و در چند سال گذشته، گسترده‌تر و قدرتمندتر هم شده‌اند. در واقع انباشت سرمایه که با شیوه‌های غیر‌سرمایه‌دارانه به تمرکز ثروت و منابع اقتصادی در دستان اقلیتی منجر شده، بیش از پیش نابرابری در توزیع ثروت و درآمد را ایجاد کرده است.
از سویی سیاست‌های انقباضی و ریاضتی، پروژه ارزان‌سازی و کالایی‌سازی نیروی کار (مثل طرح‌هایی نظیر کارورزی و...) را در دستور کار دولت قرار داده که به گفته محمد مالجو، به بحران اختلال گسترده در بازتولید اجتماعی نیروی کار انجامیده است.
الگوی آمریکایی توسعه که از قبلاز انقلاب آغاز شده بود، تا امروز هم ادامه داشته است. الگویی که مبتنی بر تخریب طبیعت برای ساختن کارخانه‌ها، صنایع و هر آنچه که سود بیشتر را تضمین کند. این در حالی است که علاوه بر خشک شدن دریاچه ارومیه، هامون و تالاب‌ها که بر اثر پروژه سدسازی به این حال و روز افتاده‌اند، تا به امروز، 90 درصد از اندوخته‌های جانوری نابود شده و براساس تازه‌ترین تحقیقات نهادهای بین‌المللی، اگر همین‌طور پیش برود، در بیست سال آینده بخش اعظمی از ایران غیر قابل سکونت خواهد شد.
همه رویکردهای بحران‌زا به همین‌جا ختم نمی‌شود. به گفته مالجو، رشد سرطانیِ نسبتِ تخصیص منابع اقتصادیِ بخش‌های خصوصی و دولتی و شبه‌دولتی به فعالیت‌های نامولد، مستقیماً بحران تولید ارزش در نقطه‌ تولید را رقم زده است. از سویی، قوت تقاضای موثر در بازارهای ملی برای محصولات خارجی و از سوی دیگر نیز ضعف تقاضای موثر در بازارهای بین‌المللی برای محصولات داخلی (صرف‌نظر از نفت و مشتقاتش) به بحران تحقق ارزش در بازارهای کالاها و خدمات منجر شده است.مالجو ادامه می‌دهد: نهایتاً نیز غلبه‌ سرمایه‌برداری از اقتصاد ملی بر سرمایه‌گذاری در اقتصاد ملی به بحران کمبود انباشت سرمایه در اقتصاد ایران انجامیده است.
با همه این اوصاف، آنچه می‌توان نتیجه گرفت این است که از یک‌سو، به گفته مسعود نیلی، اقتصاد ایران با ابرچالش‌هایی مواجه است و از دیگر سو، با راهکارهایی برای حل این ابرچالش‌ها مواجهیم که بیش از آنکه بحران‌زدا باشند، خود بحران‌زا هستند.
در شرایطی که راهکارها خود بخشی از بحران هستند چه باید کرد؟ محمد مالجو در این باره می‌گوید:
مادامی که تدبیر اعتدالی در عرصه‌ سیاست ایران به محاق نرود، شرط لازم برای مهار بحران‌های اقتصاد سیاسی ایران نیز مهیا نخواهد شد. مالجو توقف تدبیر اعتدالی را مشخصاً در گرو سه اقدام اساسی می‌داند: اول، زمینه‌سازی برای ازسرگیری توسعه‌ سیاسی و بازتوزیع دموکراتیک قدرت سیاسی در عرصه‌ سیاست؛ دوم، قطع‌ جریان توزیع انواع رانت‌ها میان اعضای ائتلاف مسلطی که دولت یازدهم در طبقه‌ سیاسی حاکم شکل داده است؛ سوم، برداشتن بار فشارهای اقتصادی دوره‌ بازسازی از دوش صاحبان نیروی کار و ظرفیت‌های محیط ‌زیست. او می‌گوید: مادامی که تدبیر اعتدالی در دستور کار باشد، حیات ایرانی در نوعی تعلیق تاریخی به سر خواهد برد. در پایان دوره‌ تعلیق، اگر بتوان پایانی برای آن متصور شد، اقتصاد ایران با ابعاد وسیع‌تری از بحران‌های شش‌گانه‌ پیش‌گفته، با نوعی بحران کنتزل‌ناپذیری مواجه خواهد شد. یگانه عاملی که می‌تواند این گرایش ساختاری را به تعویق اندازد، عامل برون‌زای میزان درآمدهای حاصل از صادارت نفت و گاز است.
سایر اخبار این روزنامه
ماهیت اقتصادی دولت بر چه الگوهایی استوار است؟ در امتداد یا بر خلاف ابرچالش‌ها کشف بدهی شهرداری به بنیاد تعاون ناجا رهبرمعظم انقلاب در مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری ارتش: وقتی همه‌چیز بر محور نفت می‌چرخد، اقتصاد ناامن است اسفندیار اختیاری نماینده زرتشتیان در مجلس: لاریجانی به کولیوند برای حل مشکل سپنتا نیکنام ماموریت داد چهره روز؛ ندا عبداللهی عضو شورای بوشهر پرواز زن‌های ایرانی در آب‌های سواحل جنوب ولیعهد عربستان: من عربستان را به سمت اسلام میانه‌رو هدایت خواهم کرد توسعه آمرانه نگاهی به سینمای ایران و فیلم‌های روی پرده درجا زدن سینمایی که می‌خواست هالیوود باشد! انتقام سرخ؛ شادی لاجوردی تحلیلی بر آخرین تحولات در اقلیم کردستان عراق برگ برنده بارزانی جواب نداد به بهانه آغاز بیست و سومین نمایشگاه مطبوعات آبان، فصل دورهمی رسانه‌ها تاثیرگذاری کمپین‌های مجازی بر فضای واقعی جامعه از شما چه پنهان از شما چه پنهان آیا ارتباطی میان این حملات بوده؟!