تاثیرگذاری کمپین‌های مجازی بر فضای واقعی جامعه

هشتگ چون نقش تو بنمود راست...
هادی عیار
شاید بتوان گفت پاگذاشتن کمپین‌های مجازی به جامعه ایران در ابتدای امر با یک سرگرمی شروع شد. اگرچه اهداف اصلی ایجادکنندگان چالش «سطل آب یخ» معرفی یک بیماری بود، اما ورود آن به فضای مجازی ایران به‌مرور تبدیل به یک سرگرمی و یا شوخی شد. این شوخی در مراحل بعدی اما به مرور به سمت بیان مطالبات جدی اجتماعی و گاه حمایت‌های سیاسی رفت. هرکدام از ما چه وقت زیادی را به حضور در شبکه‌های اجتماعی اختصاص دهیم یا نه، بدون شک تا امروز عناوینی همچون «نخریدن ماهی قرمز»، «نخریدن خودروی صفر»، «کپی نکنیم»، «وارد زندگی خصوصی دیگران نشویم» و «کلیشه برعکس» را شنیده باشیم. اگرچه در این نوشته، فرصت آن که به چگونگی شکل‌گیری این کمپین‌ها و عناوین آن‌ها پرداخت وجود ندارد اما آنچه مدنظر بوده، این است که به مرور، این کمپین‌ها تبدیل به صدای افکار عمومی جامعه ایرانی نسبت به رفتارهای نادرست در جامعه شد. صدایی که در دوران قبل از حضور فضای مجازی به‌دلیل حاکمیتی بودن سایر رسانه‌ها در تلویزیون نادیده گرفته می‌شد و در روزنامه‌ها و دیگر رسانه‌ها، آن‌چنان که باید، مورد توجه قرار نمی‌گرفت.
با ظهور فضای مجازی، رسانه‌ای در اختیار عموم مردم قرار گرفت که به‌راحتی توانست احتکار ابزار رسانه‌ای را شکسته و دامنه فراگیری‌ای را به‌وجود بیاورد که هیچ‌کدام از رسانه‌های رسمی، توان غلبه بر آن را نداشته باشند. اگرچه غیررسمی بودن این فضا، در کنار همه محاسن آن، معایبی همچون گسترش شایعه و اخبار دروغ را در پی داشت، اما این موضوع بسیار کم‌رنگ‌تر از توانایی فضای مجازی در شکستن انحصار رسانه‌ای بود. این قابلیت فضای مجازی تا حوالی سال 92 از سوی بخشی از جامعه مورد استفاده قرار می‌گرفت و از سوی بخشی دیگر، انکار می‌شد. در میان این تایید و تکذیب‌ها اما، ایجاد کمپین‌های مجازی، هنگامی قدرت واقعی خود در اثرگذاری بر تصمیم جمعی را نشان داد که در انتخابات سال‌های 92، 94 و 96 از سوی برخی کاندیداها مورد استفاده قرار گرفت و موجب پیروزی آن‌ها شد.


کافی است انتخابات سال 94 را که در آن هشتگ «تکرار می‌کنم» موجب جهت‌دهی گسترده‌ای به تصمیم بخش عمده‌ای از رای‌دهندگان شد را بدون فضای مجازی تصور کنیم. این فضا سبب گسترش حداکثری موج‌ها، پیام‌ها و موضع‌گیری‌های شخصیت‌هایی شد که در دوره‌های قبل، به‌دلیل انحصار رسانه‌ای، صدای آن‌ها، آن‌چنان که باید شنیده نمی‌شد. پس از این انتخابات بود که جناح مقابل نیز به اهمیت فضای مجازی و شکل‌دهی کمپین‌ها پی برد، چنانچه در انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری جناح‌های مختلف، هرکدام در تلاش بودند تا کمپین‌هایی مجازی با بیشترین دامنه برد، در میان افکار عمومی را ایجاد کنند.
این روزها کمپینی با عنوان «کلیشه برعکس» در فضای مجازی جریان دارد که در آن گزاره‌های کلیشه‌ای نادرست مورد استفاده در جامعه را با برعکس نوشتن آن مورد انتقاد قرار می‌دهد. گزاره‌هایی همچون «مرد باید بمونه خونه از بچه‌ها نگه‌داری کنه، بچه پدر می‌خواد» و «مرد نباید تا ساعت 10 شب بیرون باشه»، ازجمله جملاتی است که در این کمپین مورد استفاده قرار می‌گیرد و در آن کلیشه‌های اشتباهی را با استفاده معکوس آن‌ها، مورد انتقاد قرار می‌دهند. آنچه در این میان اهمیت دارد، این است که تصمیم‌گیران سیاست‌های جامعه به چه میزان صدای افکار عمومی را که دیگر به‌آسانی قابل‌نشنیدن نیست را می‌شنوند. آنچه در این سال‌ها به اثبات رسیده، این است که اگر صدای افکار عمومی در فضای مجازی توسط سیاست‌گذاران فضای واقعی شنیده نشود، این اعتراض‌ها از هر مجرایی که شده، خود را به ساحت واقعی جامعه می‌رساند. حکایت ما و کمپین‌های مجازی نیز حکایت بیتی است که می‌گوید: «آیینه چون نقش تو بنمود راست/خود شکن آیینه شکستن خطاست.» و مباد رسیدن روزی که برای شنیده‌شدن این صداها دیر شده باشد.
سایر اخبار این روزنامه
ماهیت اقتصادی دولت بر چه الگوهایی استوار است؟ در امتداد یا بر خلاف ابرچالش‌ها کشف بدهی شهرداری به بنیاد تعاون ناجا رهبرمعظم انقلاب در مراسم دانش‌آموختگی دانشجویان دانشگاه‌های افسری ارتش: وقتی همه‌چیز بر محور نفت می‌چرخد، اقتصاد ناامن است اسفندیار اختیاری نماینده زرتشتیان در مجلس: لاریجانی به کولیوند برای حل مشکل سپنتا نیکنام ماموریت داد چهره روز؛ ندا عبداللهی عضو شورای بوشهر پرواز زن‌های ایرانی در آب‌های سواحل جنوب ولیعهد عربستان: من عربستان را به سمت اسلام میانه‌رو هدایت خواهم کرد توسعه آمرانه نگاهی به سینمای ایران و فیلم‌های روی پرده درجا زدن سینمایی که می‌خواست هالیوود باشد! انتقام سرخ؛ شادی لاجوردی تحلیلی بر آخرین تحولات در اقلیم کردستان عراق برگ برنده بارزانی جواب نداد به بهانه آغاز بیست و سومین نمایشگاه مطبوعات آبان، فصل دورهمی رسانه‌ها تاثیرگذاری کمپین‌های مجازی بر فضای واقعی جامعه از شما چه پنهان از شما چه پنهان آیا ارتباطی میان این حملات بوده؟!